فیلم های محبوب

زی یک قاتل قراردادی مخوف معروف به "ملکه مردگان" است، اما وقتی از قتل یک زن نابینای جوان امتناع می‌کند، خود را تحت تعقیب هم همکاران جنایتکار و هم یک کارآگاه پلیس مصمم می‌یابد.

مایک یک کارگر ساختمانی است که پس از استخدام شدن توسط یکی از دوستان دوران دبیرستانش، یک ماموریت پرخطر را آغاز می کند و وارد دنیای جاسوسان و ماموران مخفی می شود و...

یک پدر و دختر نوجوان در یک کنسرت پاپ شرکت می‌کنند، جایی که متوجه می‌شوند در مرکز یک رویداد تاریک و شوم قرار دارند.

هارولد ماجراجو، با قدرت زنده کردن هر چیزی با نقاشی، دنیای کتابش را می‌سازد. وقتی بزرگ می‌شود و خودش را از صفحات کتاب به دنیای واقعی می‌کشد، متوجه می‌شود که برای زندگی واقعی باید چیزهای زیادی یاد بگیرد.

با شدت گرفتن فصل طوفان‌ها، مسیرهای کیت کوپر، تعقیب‌کننده سابق طوفان که پس از یک مواجهه ویران‌گر در سال‌های گذشته دوباره به دشت‌های باز کشیده شده، با تایلر اوونز، ستاره بی‌ملاحظه شبکه‌های اجتماعی، هنگامی که پدیده‌های وحشتناک که هرگز پیشتر دیده نشده بود نمایان می‌شوند، با هم تلاقی پیدا می‌کند. این دو نفر به همراه تیم‌های رقیبشان خود را دقیقاً در مسیر سیستم‌های طوفانی متعددی منتهی بر فراز اوکلاهمای مرکزی در نبردی برای بقای خود می‌یابند.

در تعقیب یک قاتل زنجیره‌ای، یک مامور اف‌بی‌آی مجموعه‌ای از سرنخ‌های فراطبیعی را کشف می‌کند که او باید برای پایان دادن به قتل سرخوشانه او حل کند.

دو کماندو هنگام سفر با قطار به سمت دهلی نو با ارتشی از راهزنان مهاجم روبرو می شوند.

گرو و لوسی و دخترانشان - مارگو، ادیت و اگنس - به عضوی جدید در خانواده گرو به‌نام گرو پسر خوش آمد می‌گویند که قصد دارد پدرش را عذاب دهد. گرو با یک دشمن جدید به‌نام ماکسیم له مال و دوست دختر افسونگرش والنتینا روبرو می‌شود و خانواده مجبور به فرار می‌شوند.

مرکز فرماندهی ذهن رایلی نوجوان دستخوش یک تخریب ناگهانی قرار گرفته است تا جا برای چیزی کاملاً غیرمنتظره باز کند: احساسات جدید! شادی، غم، خشم، ترس و نفرت، که مدت‌ها بی‌تردید مدیریت موفقی را اجرا کرده‌اند، مطمئن نیستند که چه احساسی باید داشته باشند وقتی اضطراب ظاهر می‌شود. و به نظر می‌رسد که او تنها نیست.

پس از اینکه مایک لوری و مارکوس برنت متوجه می شوند یکی از همکاران آنها با کارتل های مواد مخدر در ارتباط بوده است، ماموریت خطرناکی را برای پاک کردن نام او آغاز می کنند و...

راسل هچ، یک مامور اینترپل نقش پدری جیدن، پسر یک خبرچین که در یک یورش بدفرجام پلیس کشته می‌شود را بر عهده می‌گیرد. سال‌ها بعد، هچ خود را در حال محافظت از جیدن و عمویش در برابر گروهی از باندهای بی‌رحم در یک جنگ تمام‌عیار بر سر قلمرو می‌بیند و از هیچ کاری برای محافظت از جیدن و مبارزه با هر کسی که سر راهش قرار گیرد، فروگذار نمی‌کند. از جمله متحدان فرضی با اهدافی پنهانی و نیات شیطانی.