جولز و وینسنت ( باجگیرهای مارسلوس والاس ) در طی اجرای ماموریتی چند حوان را به قتل می رسانند. در حین قتل اتفاق عجیبی باعث تحول فکر و قلبی جولز شده و جولز تصمیم میگیرد که دست از جرم و جنایت برداشته و بسوی وارستگی گام بردارد. ولی وینسنت که اندیشه جولز را مورد تمسخر قرار میداد به کار خود ادامه داده و در ماموریت بعدی …
فارست گامپ مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. در کورکی به طور معجزه اسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود.
یک گروه از جستجو گران با استفاده از یک سیاه چاله که به تازگی کشف شده است توانستند محدودیت های انسان در سفر های فضایی را از بین ببرند و امکان سفر به مکان های دورتر را فراهم آورند …
یک عکاس خبری (جیمز استوارت) که با پای شکسته مجبور است روی یک صندلی چرخدار باقی بماند از روی بیکاری به تماشای حرکات همسایههای آن طرف حیاط آپرتمانی که در گیتیچویلج دارد مشغول میشود که ...
داستان فیلم مربوط به دکتر روانشناسی است که با استفاده از علم روانشناسی میتواند محیط اطراف خود و انسانهای آن را تحت تأثیر قرار دهد و خیلی راحت بر آنها مسلط شود. کم تر کسی میتوانست جلوی او طاقت بیاورد وی علی رغم کارهایش فردی آزادی خواه بود و میخواست مانند بقیه انسانها زندگی کند ولی پلیس مسئله را بسیار خطرناک دانسته بود و سعی میکرد وی را در زندانهای امنیتی نگهداری کند . وی به خون خواری نیز معروف شده و در مواردی به کندن پوست صورت، جویدن گردن و رگهای قربانی نیز دست میزد.
«مارتی مکفلای» 17 ساله است و با دانشمندی به نام «اِمت براون» آشنا میشود. این دانشمند در حال ساخت ماشین زمان است و قصد دارد آن را مورد آزمایش قرار دهد. این دو در لحظهی امتحان ماشین زمان، مورد حملهی یک گروه تروریستی قرار میگیرند و «مارتی» که سعی میکند از دست آنها فرار کند، به 30 سال قبل برمیگردد.
داستان فیلم در مورد ویل هانتینگ جوان ۲۰ سالهای است که در دانشگاه امآیتی سریدار است و نبوغی ذاتی در زمینه ریاضیات دارد اما استعداد خود را باور ندارد. استلا اشکارسگورد بازیگر سوئدی در نقش جرالد لمبیو پروفسور ریاضی دانشگاه امآیتی که استعداد ویل هانتینگ را کشف میکند، رابین ویلیامز در نقش روانشناسی که با ویل هانتینگ گفتگو میکند و بن افلک هم در نقش چاکی سالیوان دوست صمیمی ویل هانتینگ در این فیلم بازی میکنند. لورنس بندر تهیهکننده و سو آرمسترانگ، جاناتان گوردون، باب وینشتین و هاروی وینشتین تهیهکنندگان اجرایی فیلم ویل هانتینگ نابغه بودهاند. ژان یوس اسکافیر مدیر فیلمبرداری، ملیسا استوارت طراح تولید، جیمز مکآتیر کارگردان هنری، یارو دیک طراح صحنه و بئاتریکس آرونا پاستور طراح لباس و کری باردن، بیلی هاپکینز و سوزان اسمیت انتخابکننده بازیگران و تعیین نقشهای فیلم بودهاند.[۲]
هتل بزرگ بوداپست یک فیلم در ژانر کمدی محصول سال ۲۰۱۴، به نویسندگی و کارگردانی وس اندرسن است. در سال ۱۹۳۰ که دولتی فاشیست در حال قدرتگرفتن است و شعلهٔ جنگ در حال روشنشدن، هتل بزرگ بوداپست بهواسطهٔ تلاش فراوانِ مهماندار و شاگردش، به یکی از برترین تفریحگاههای اروپا تبدیل شدهاست. یکی از مشتریان همیشگی هتل میمیرد و یک نقاشی ارزشمند به مهماندار میرسد. با این اتفاق، همه چیز تغییر میکند.
In 1984 East Berlin, an agent of the Stasi secret police, conducting surveillance on a writer and his lover, finds himself becoming increasingly absorbed by their lives.
«نیل مکالی» (دنیرو)، سارقی است که تخصصش انجام سرقت های بزرگ و پرخطر مثل حمله به بانک و وسایل نقلیه ی مخصوص حمل و نقل پول و اوراق بهادار است. «وینسنت هانا» (پاچینو) نیز کارآگاهی است لس آنجلسی که مصمم است او را به دام بیندازد.
روزهای عالی؛ فیلمی درام به کارگردانی ویم وندرس و نقش آفرینی کوجی یاکوشو است. هیرایاما به عنوان یک نظافتچی در توکیو کار میکند و به نظر میرسد از زندگی ساده خود راضی است. او یک زندگی روزمره ساختار یافته را دنبال میکند و اوقات فراغت خود را به علاقهاش به موسیقی و کتاب اختصاص میدهد. هیرایاما همچنین به درختان علاقه دارد و از آنها عکس میگیرد. اما در این میان بیشتر گذشته او به تدریج از طریق یک سری برخوردهای غیرمنتظره آشکار میشود…
A listless Wade Wilson toils away in civilian life with his days as the morally flexible mercenary, Deadpool, behind him. But when his homeworld faces an existential threat, Wade must reluctantly suit-up again with an even more reluctant Wolverine.
In 1970s Mexico City, two domestic workers help a mother of four while her husband is away for an extended period of time.
در آینده ای دور، در حالی که تنها بیابانی خشک از زمین باقی مانده است، باقیمانده ی نسل انسان ها برای بدست آوردن واجبات زندگی حاضرند یکدیگر را بکشند. مکس، مردی کم حرف که زن و بچه اش را از دست داده است، به تنهایی سفر می کند و در جستجوی صلح می باشد...
پس از اینکه همسر یک نویسنده به طور مشکوکی به قتل می رسد، به جرم قتل او دستگیر می شود. او برای اثبات بی گناهی خود همه تلاشش را می کند و از پسر نابینای خود کمک می گیرد تا...
داستان چهار سال از زندگی جولی، زن جوانی که در مسیر آشفته زندگی عاشقانه خود حرکت و برای یافتن مسیر موفقیت شغلی خود تلاش می کند. لذا این امر او را وادار می کند تا نگاهی واقع بینانه به شخصیت واقعی خود داشته باشد.
سولن، مادر مجرد ۴۰ ساله، عاشقانه غیرمنتظرهای را با هیز کمپبل ۲۴ ساله، خواننده اصلی ماه اوت، جذابترین گروه پسر روی کره زمین، آغاز میکند.
A celebrity model couple are invited on a luxury cruise for the uber-rich, helmed by an unhinged, alcoholic captain. What first appears Instagrammable ends catastrophically, leaving the survivors stranded on a desert island in a struggle of hierarchy.
باربی او همه چیز است. او فقط کن است. باربی و کن لحظات زندگی خود را در دنیای رنگارنگ و به ظاهر کامل سرزمین باربی می گذرانند. با این حال، زمانی که آنها فرصتی برای رفتن به دنیای واقعی پیدا می کنند، به زودی لذت ها و خطرات زندگی در میان انسان ها را کشف می کنند. مترجم : yavar.love
سال ۱۹۴۲. آمریکا به تازگی وارد جنگ جهانی دوم شده، و «استیو راجرز» (کریس ایوانز) که در امتحان ورودی ارتش قبول نشده است، در کمال نا امیدی به سر می برد. اما وقتی که او برای یک پروژه سری داوطلب می شود، همه چیز تغییر می کند. او تحت یک آزمایش فوق سری قرار می گیرد، و ناگهان بدن ضعیف او به طرزی باورنکردنی قدرتمند می شود...