هری در چهارمین سال تحصیلش، به طور مرموزی به عنوان یکی از مسابقه‌دهندگان در یک رقابت خطرناک میان سه مدرسه‌ی جادوگری انتخاب می‌شود.

هری پاتر در سال ششم هاگوارتز تحصیل می‌کند. او کتاب معجون سازی دست دومی را پیدا می‌کند که صاحب قبلی آن شخصی به نام «شاهزادهٔ دورگه» است. هری برای اولین بار کلاس‌های خصوصی با دامبلدور دارد که در آنها به مرور و بازبینی خاطرات لرد ولدمورت می‌پردازند.

هری پاتر در مقطع پنجم دروس هاگوارتز است. وزارت سحر و جادو باور نمی‌کند که لرد ولدمورت بازگشته است و از این جهت هری پاتر و دامبلدور را تحت فشار می‌گذارد.

پس از قتل یک مرد جوان ، روح وی پشت سر می ماند تا با کمک یک فال بین ، عاشق خود را از خطر قریب الوقوع نجات دهد.

صبحی در حومه یکی از شهرهای فرانسه سال ۱۹۵۰، در کاخی دور افتاده، یک خانواده قرار است برای جشن دور هم جمع شوند. اما جشنی در کار نخواهد بود، زیرا مرد خانواده به قتل رسیده است، و بدون شک قاتل یکی از هشت زنی است که به او نزدیکتر بوده اند...