"دون ویتو کورلیونه"، بزرگ یک "خانواده" مافیایی نیویورکی است. وقتی یک گنگستر تحت حمایت "سولوتزو"، یک خانواده مافیایی دیگر، قصد خود را مبنی بر فروش و پخش موادمخدر در سراسر نیویورک اعلام میکند، مشکلات شروع میشود. دون ویتو مخالف این کار است و به پولی که از "باج" و قمارخانهها و غیره درمیآورد، راضی است. بنابراین به جانش سوءقصد میکنند. سپس سولوتزو، یکی از مشاوران دون ویتو را میرباید و او را وادار میکند تا پسر دون ویتو را به فروش موادمخدر راضی کند. اما هنگامیکه سولوتزو خبردار میشود که دون ویتو هنوز زنده است، نقشههایش به باد میرود …
«مایکل کورلئونه» (آل پاچینو) درگیر سرو سامان بخشیدن به امپراتوری ای است که از پدرش، «دون ویتو» (مارلون براندو) به ارث برده است. داستان به طور موازی زندگی «مایکل کورلئونه» قبل از انقلاب کوبا و زندگی «ویتو کورلئونه?» جوان، مهاجرت او از سیسیل به آمریکا و چگونگی رسیدن او به قدرت را نشان میدهد و اینکه مایکل چگونه در دادگاه به دفاع از خود در مقابل اتهامات می پردازد…
کوبریک این فیلم را بعد از تبعید خودخواسته به انگلستان، در سال 1971 می سازد. اما ساختار فیلم آنقدر بی پرده به بیان مفاهیم آن پرداخته بود، که ناگزیر مدتی فیلم توقیف بود(حدود 11 سال) تا شاید تمدن کمی جلوتر برود و مردم بزرگتر شوند و بتوانند چنین فیلمهایی را هم ببینند. نویسنده كتاب پرتقال كوكی (انتونی برگس) در زمان تالیف كتاب در مالزی زندگی میكرد. همسر او توسط چهار خلافكار امریكایی مضروب شده بود و این خود قسمتی از مضمون داستان او شد. در زبان مالزیایی كلمه "Orang" بمعنی مرد میباشد (همچنین این كلمه قسمتی از كلمه "Orangutan" كه نمیه دوم "Hutan" بمعنی جنگل می باشد بنابراین نام این فیلم بجای كلمه مسطلح clockwork fruit به جای clockwork man یا مرد كوكی نیز میباشد كه دقیقا آلكس در انتهای داستان به آن تبدیل میشود. نقد این فیلم كار اسانی نمیباشد. حتی بعد از نزدیک به چهل سال این فیلم هنوز به مشكلات جامعه اشاره میكند. تا به حال شاید هزاران صفحه مطلب در مورد این فیلم نوشته شده و واقعا توصیف این فیلم در چند جمله کار سختی است
سارق جوانى، « بن هارپر » ( گریوز ) به جرم قتل اعدام مىشود اما به واعظ روان پریش، « هرى پوئل » ( میچم ) بروز نمىدهد كه پول سرقتى خود را كجا مخفى كرده است. « هرى » نیز پس از آزادى سراغ خانواده ى « هارپر » مىرود و مىكوشد تا از جاى پولها باخبر شود. پسر كوچك خانواده، « جان » ( چاپین ) مىداند كه پدرش پولها را در عروسك خواهرش ( بروس ) مخفى كرده...
«بلانش دی بویس»، که مشکلات زیادی را در زندگی متحمل شده است، پس از اخراج از مدرسهای که در آن به تدریس مشغول بود، برای دیدار با خواهرش «استلا» به پیش وی و شوهر خواهرش «استنلی کووالسکی» میآید. استنلی که یک قمارباز است از بدو ورود بلانش سر ناسازگاری با وی دارد و از طریق یکی از دوستانش از گذشتهٔ بلانش باخبر میشود و ...