پانزده سال پس از قتل خواهرش در شب هالووین ۱۹۶۳، مایکل مایرز از یک بیمارستان روانی فرار میکند و برای کشتن مجدد به شهر کوچک هادونفیلد، ایلینوی باز میگردد.
"پاول فورنیر" در سال 1905 در طول یک سفر علمی در گرینلند ناپدید شده و چند سال بعد جسد منجمد شده اش همانجا پیدا میشود. اما کاشف به عمل میآید که در دوران انجماد از جسد به خوبی محافظت شده بوده و حالا او میتواند دوباره زنده شود و...