این فیلم داستان شاهزادهای به نام جودا بنهور- است که ناجوانمردانه به جرم سوءقصد به جان فرستاده سزار، توسط دوست رومیاش دستگیر و به بردگی و بندگی فرستاده میشود و دیگر اعضای خانوادهاش هم به سیاهچال فرستاده میشوند. او پس از عبور از ماجراهای بسیار به موطن خویش بازمیگردد تا انتقام گیرد و خواهر و مادرش را رهایی بخشد…
«آلوی سینگر» (آلن)، کمدین موفق که دو بار ازدواج کرده، اکنون تنها در منهتن زندگی می کند. او وقتش را صرف کار حرفه ای، رفتن به سینما و مراجعه به روان کاو می کند. تا این که در سال ۱۹۷۵، پس از شانزده سال مراجعه به روان کاو، «آلوی» با دختری به نام «آنی هال» (کیتن) آشنا می شود...
شان تورنتون مردی آرام است که به زادگاهش ایرلند برمی گردد تا به دور از هرج و مرج آمریکا و حرفه بوکس که در آن به طور تصادفی باعث مرگ یکی از حریفان شد آرامش پیدا کند. در حین سفر به اینیسفری، شهری که در آن متولد شد، با مری کیت داناهر، یک مو قرمز با شخصیت قوی آشنا می شود و عاشق آن می شود. متعاقباً با خرید مجدد خانه ای که در آن متولد شده بود، با ویل داناهر، برادر زنی که دوستش داشت، دشمنی می کند. او در ابتدا با نامزدی این دو مخالفت می کند، اما سپس با فریب دوستان شان تسلیم می شود. او با کشف فریب، در روز عروسی از تحویل مهریه خودداری می کند. این باعث اختلاف شدید بین دو همسر می شود، زیرا او معتقد است که او ضعیف است و نمی تواند حقوق خود را اجرا کند. بعد از یک شب عروسی طوفانی، از شرم سعی می کند با قطار فرار کند... مترجم : yavar.love