در طول آغاز سال‌های رکود بزرگ، زندگی در دریای مدیترانه و سواحل اطراف آن بسیار دشوار شده بود. غارت و تاخت و تاز دزدان هوایی بسیار زیاد شده، بنابراین به وجود محافظان ماهر نیاز است. یک از بهترین محافظان یک خوک بنام «پورکو روسو» است که زمانی انسان و یک خلبان درجه یک در زمان جنگ جهانی اول بوده است او حالا به کسانی که دچار تنگدستی شده‌اند بدون هیچ گونه چشمداشتی کمک می‌کند...

«لیلو» دختری تنها و اهل هاوایی است که یک سگ کوچک زشت را برای نگهداری قبول می‌کند و او را «استیچ» می‌نامد…

دو سگ خالدار به نام‌های پانگو و پردیتا صاحب ۱۵ توله می‌شوند. زن شیطان صفتی به نام کرولا که به شدت به پالتو پوست علاقه دارد درصدد برمی‌آید تا توله‌ها را برباید و از پوستشان پالتو درست کند، اما پانگو و پردیتا با کمک سگ‌های دیگر…

در یک شب زمستانی در باغ وحشی در فلوریدا وقتی حیوانات آنجا را به مقصد سیرک ترک می‌کردند، فیل مادری مدام در تب و تاب رسیدن فرزندش مدام به پشت سرش نگاه می‌کرد! آری او مادر دامبو قهرمان داستان بود. پستچی حامل دامبو در آسمان ابری آن شب راه را گم کرده بود و نتوانست به موقع خود را به باغ وحش برساند و این اتفاق وحشتناک سکوی پرتابی برای دامبو گشت و او اولین فیل پرنده جهان شد! آری دامبو تنها ماند و به خاطر گوش‌های پهنش مورد تمسخر فیل‌های دیگر قرار گرفت، تنها دوست او موش کوچکی به اسم تیموتی بود (که با دیدن گریه کردن‌های دامبو در خلوت، متاثر شده بود و قصد کمک کردن به او را داشت) ولی ناامید نشد تا سرانجام به کمک دوستانش به آنچه که می‌خواست رسید هر چند که خیلی دور از ذهن بود …

دونن نوت بیشتر زندگی‌اش را به عنوان سرباز در میدان‌های جنگ گذرانده. پس از پایان جنگ جهانی او به شهر الیمپیوس برای داشتن زندگی آرامی می‌رود و می‌فهمد که در تلاشی برای حفاظت از نسل انسان‌ها در جنگ‌های آینده، نسل‌هایی از انسان بیوروید خلق شده‌اند که احساسی ندارند و به همین دلیل نمی‌توانند به دیگران آسیبی برسانند. وی نیز این موضوع را کشف کرد که تعدادی دوست ندارند با آنها زندگی کنند. بسیاری از انسان‌ها با بیوریودها به عنوان گونه‌ی پست برخورد می‌کنند و آنها را تهدیدی برای آینده‌ی خود می‌دانند. نظام کنترل انسان‌ها در جستجوی بیوریودهایی است که فساد ایجاد کرده‌اند. دونن برای برقراری دوباره‌ی صلح در جهان انتخاب شده. در این راه او از معشوقه‌ی قبلی خود، بریاریوس کمک گرفت. به ریا رئوس در جنگ قبلی بدنش را از دست داده بود و کشته شده بود و حالا به یک سایبورگ یعنی یک مغز در یک بدن مصنوعی تبدیل شده بود. و حالا انسان‌ها باید برای بقای نسلشان تلاش کنند…