«جف کاستلو» ( آلن دلون )، آدم کش حرفه ای و تنهایی است که روزی در حین انجام قراردادی، زن پیانیستی ( کتی رزیه ) او را می بیند. قانون آدم کش ها حکم می کند که شاهد را نیز بکشند، اما...
گنگستر قدیمی “گویندا” پس از فرار از زندان به فکر یک سرقت جدید و جمع آوری پول می اُفتد، او دوستانش را پیدا می کند و…
دو آمریکائی بهنامهای «تامریپلی» (دلون) و «فیلیپ گرینلیف» (رونه) برای سفر تفریحی به ایتالیا آمدهاند. «تام» در پی به دست آوردن پنج هزار دلاری است که پدر فیلیپ در صورت ترغیب پسرش به بازگشت به آمریکا پرداخت خواهد کرد. اما تام، آرامآرام، جلب زندگی بیدغدغه فیلیپ، محبوبهاش (لافوره) کشتی تفریحی او میشود و تصمیم میگیرد که به جای ترغیب فیلیپ به بازگشت به آمریکا، او را به قتل برساند و خودش جای او را بگیرد...
«میشل پوآكار» ( بلموندو )، مردى جوان، بى قید و بند و بیكار، روزى پلیسى را مى كشد. سپس در پاریس با « پاتریشا فرانچینى » ( سیبرگ )، مهاجر آمریكایى آشنا مى شود. میشل به پاتریشا پیشنهاد مى كند كه با هم به ایتالیا فرار كنند. اما...
مارسیولئونتی (لینو ونتورا) ، یک افسر ذیصلاح و پرانرژی به طور اتفاقی پسر یک وکیل تأثیرگذار را که تحت تأثیر الکل رانندگی می کند متوقف می کند. چند ماه بعد ، وکیل به دروغ لئونتی را به خشونت و ناسازگاری متهم می کند. در نتیجه مارسو به یک کلانتری کوچک منتقل می شود و در آنجا با ژان جوان و زیبا (مارلینه جوبرت) ملاقات می کند. به زودی آنها با یک تحقیق سخت روبرو می شوند.
مادر "جولی کوهلر" از خودکشی او ممانعت می کند.او شهر را ترک می کند و تصمیم می گیرد پنج مرد که او را نمی شناسند پیدا کرده و به قتل برساند.اما هدف واقعی او چیست؟
صحنه هاى تعقيب و گريز فيلم كه با دقت زیاد بر جزييات و مكانيكى اجرا مىشوند، سرشار از احساسات شخصيتها هستند. کلود سوته با این فیلم به دليل توانايى فضاسازى، شخصيتپردازى و تعريف داستانى روان در مرزى قرار گرفت كه پس از آن مىتوانست فيلمسازى ممتاز شود. [نسخه Criterion] ـ داستان: گنگسترى به نام » آبل « ( ونتورا ) از زندگى در ايتاليا خسته شده و قصد دارد پس از آخرين سرقتش، دست همسر و دو پسرش را بگيرد و به فرانسه بازگردد....
در آتن ، مجموعه ای از زمردها توسط تیمی از سارقین به سرقت می رود که با عبور از سد امنیتی (آزاد) سرقت می شود. همه چیزخوب پیش می رود تا اینکه کشتی که با آن برنامه ریزی فرار کرده اند از دست ندهند. یک رئیس پلیس( آزاد) را تعقیب می کند در حالی که منتظر است تا کشتی بعدی از راه برسد.
طی سرقت موفقیتآمیز بانکی در یک شهر ساحلی فرانسوی «مارک آلبوآ» (پوسه)، یکی از سارقان، کارمندی را میکشد و خود بهشدت مجروح میشود. رئیس گروه، «سیمون» (کرنا) ، «آلبوآ» را در یک کلینیک در پاریس مخفی میکند. بازرس پلیس، «ادوار کولمان» (دلون) به پیگیری این سرقت علاقهمند میشود ...