تعطیلات مورد علاقه برای نسل ها... جورج بیلی تمام زندگی خود را صرف هدیه دادن به مردم آبشار بدفورد کرده است. تنها چیزی که باعث میشود آقای پاتر نتواند کل شهر را تصاحب کند، ساختمانهای ساده جورج و شرکت وام است. اما در شب کریسمس 8000 دلار کسب و کار گم می شود و مشکلات جورج شروع می شود. ترجمه از :
گربهای نازپرورده، پس از نجات یافتن و مورد محبت قرار گرفتن توسط رز، دانشجویی مهربان و پرشور، شانس خوبی را که نصیبش شده نادیده میگیرد. وقتی نهمین جان خود را از دست میدهد، سرنوشت وارد عمل میشود تا او را در سفری متحولکننده قرار دهد.
دوئی فین یک نوازنده گیتار در یک گروه موسیقی راک است که از گروهش بیرون انداخته میشود و این در حالیست که او نیاز زیادی به فراهم کرد پول برای پرداخت اجاره خانه و صورت حسابهایش دارد. در همین حین با دوست و همخانهاش ند اشنیبلی که معلم مدرسه است تماس گرفته شده و پیشنهاد تدریس موقت در کلاس چهارم یک مدرسه خصوصی میشود. دوئی خود را بهجای ند جا میزند و این پیشنهاد را پذیرفته و به عنوان معلم به آن مدرسه میرود. او در کلاسش مخفیانه و دور از چشم مدیر و سایر معلمان شروع به یاد دادن موسیقی راک به بچهها میکند و متوجه میشود استعدادهای موسیقی خوبی بین این بچهها وجود دارد؛ بنابراین دوئی تصمیم میگیرد یک گروه راک اند رول با همکاری بچهها تشکیل دهد که در مسابقاتی که بین گروههای موسیقی برگزار میشود شرکت کنند تا با برنده شدن در این مسابقات جایزه آن را بدست آورند. اما در شب قبل از مسابقه در جلسه انجمن اولیاء و مربیان توسط دوست دختر ند لو میرود و فرار میکند. فردای آنروز بچههای کلاس با جیم شدن از مدرسه پیش او میروند و با هم در مسابقه شرکت میکنند.
«لری دیلی» (استیلر) کاری را به عنوان نگهبان شب موزهی تاریخ طبیعی قبول میکند اما در نخستین شب نگهبانیاش در مییابد که چه کار مشکلی دارد: شب که فرا میرسد یک طلسم مصری، اشیا و فیگورهای مومی را زنده میکند!....