»مت دریتن« (تریسی)، ناشر روزنامه ی آزادی خواه و همسرش »کریستینا« (هپبرن)، صاحب یک گالری هنری، از شهرندان سرشناس سن فرانسیسکو هستند. روزی دخترشان »جویی« (هاوتن) به همراه »جان پرنتیس« (پواتیه) پزشک سیاه پوست از تعطیلاتش در هاوایی باز می گردد. آن ها 10 روز است که با هم آشنا شده اند و حالا قصد ازدواج دارند...

«ویکتور ناورسکی» از یکی کشورهای اروپای شرقی تازه به نیو یورک آمده است. دقیقا در همین زمان کشور او به سبب اختلالات و جنگ از بین می رود. از این رو ویکتور کسی است که هیچ کشوری ندارد، و از سوی امریکا قابل شناسایی نیست. به همین خاطر از ورود او به امریکا جلوگیری می شود، و از طرف دیگر امکان دیپورت شدن به کشور خودش هم نیست، و باید تا مشخص شدن شرایطش در فرودگاه باقی بماند.

مردی مجرد به نام «چارلز» (گرانت) در یک جشن عروسی «کری» (مک داول) را می بیند و شیفته ی او می شود ...

فیلم زوج جوانی را دنبال می‌کند که از طریق شمال غربی اقیانوس دور سفر کوله‌گردی دور دارند و با اتفاقات شومی مواجه می‌شوند که باعث می‌شود آن‌ها به این نتیجه برسند که همه چیز در مورد این مکان آن‌طور که به‌ نظر می‌رسد نیست.