قرن 23 است. کشتی ستاره ای فدراسیون ایالات متحده آمریکا اینترپرایز در حال انجام مانورهای آموزشی معمولی است و دریاسالار جیمز تی کرک به نظر می رسد از این واقعیت که این بازرسی آخرین ماموریت فضایی دوران حرفه ای او باشد، ناامید شده است. اما خان برگشته است. خان - مرتد درخشان زمین قرن بیستم - با کمک گروه تبعیدی خود از ابرمردان ژنتیکی، به ایستگاه فضایی رگولا یک حمله کرد، یک دستگاه فوق محرمانه به نام پروژه پیدایش را دزدید، کنترل کشتی ستاره دیگری فدراسیون را به دست گرفت و در تعقیب اینترپرایز تصمیم گرفت. اجازه نمی دهد هیچ چیز مانع از انجام مأموریت او شود: دریاسالار کرک را بکشد... حتی اگر به معنای آرماگدون جهانی باشد.

انیل اوشن که یک سارق حرفه ای و مشهور است پس از آزاد شدن از زندان نیوجرسی تصمیم می گیرد که به سه کازینوی مشهور در لاس وگاس دستبرد بزند. تمام این کازینوها متعلق به فردی خودخواه به اسم تری بندیکت است. دانیل اینکار را هم به خاطر پول فراوانی که در بین است و هم بخاطر انتقام شخصی انجام می دهد زیرا زمانیکه دانیل در زندان بوده بندیکت همسر وی تس را از چنگش در آورده است. دانیل شروع به گردآوری یک تیم حرفه ای می کند که عبارتند از: یک دستیار به نام رایان، یک متخصص امور مالی، شیادی جوان به اسم لینوس کالدول، یک متخصص مواد منفجره، یک متخصص سیستمهای حفاظتی، یک هنرمند شیاد و متخصص تقلید از دیگران، یک بندباز چینی، یک آدم نفوذی در قمارخانه و برادران همه کاره و دعوایی مالوی…

در قسمت دوم فیلم، افراد گروه که دیگر دزدی را کنار گذاشته و اکنون با پول هنگفتی که نصیبشان شده، زندگی راحت و مجللی دارند، لو می‌روند. تری بندیکت به سراغ تک تک آنها می آید و تهدید می کند که باید تمام پول های دزدیده شده را، به اضافه بهره این سالها، ظرف دو هفته به او پس دهند در غیر صورت با سرنوشت بدی روبرو خواهند شد. دنی اوشن و یارانش برای پس دادن پول های بندیکت عازم سه شهر آمستردام، رم و پاریس می شوند تا سه دزدی بزرگ دیگر را که با دقت طراحی کرده‌اند، عملی کنند. از سوی دیگر، دزد حرفه ای دیگری با عنوان روباه شب هم به رقابت با اوشن و گروهش وارد ماجرا شده تا مقام ماهرترین دزد جهان را به خود اختصاص بدهد و….

داستان در مورد دامینیکا اگروای بالرین است، که بعد از آشنایی با مدرسه ای مخفی که یه سرویس اطلاعاتی محرمانه برای روسیه است و به جوان هایی که با استعداد هستند آموزش می دهند تا چگونه از ذهن و بدن خودشان به عنوان سلاحی قدرتمند استفاده کنند می رود، بعد از کامل شدن آموزشش او را به ماموریتی می فرستند که در اولین ماموریت خود با ماموری از سی آی ای ملاقات می کند، او کسی است که برای هر دو کشور تهدیدی جدی به شمار می رود ولی…

لس آنجلس، سال 1997. «کارآگاه هریگان» (گلاور) و گروه ضربت ضد مواد مخدرش، در میانه‌ی زدوخورد شدید بین دارو دسته‌ی قاچاقچی‌های جاماییکایی و کلمبیایی گیر افتاده‌اند. هنگام درگیری با دارو دسته‌ی کلمبیایی‌ها، موجود مرموزی وارد صحنه می‌شود و قاچاقچی‌ها را قتل عام می‌کند. جاماییکایی‌ها با استفاده از این فرصت، به رئیس قاچاقچی‌های کلمبیایی حمله می‌کنند ولی آنان نیز به دست آن موجود نیمه نامرئی به قتل می‌رسند...