«جلسومینا» , که یک زن جوان ساده است , توسط «زامپانو» مرد قدرتمند سیرک , خریداری میشود تا همسر و شریک او باشد و ...
یک نوازنده ساكسیفونی بنام «فرد مادیسون» در آیفون خانه اش میشنود که "دیک لورنت مرده است". این پیام در ابتدا برای او بی مفهوم است. روزی همسرش بستهای حاوی یک کاست ویدئو در جلو خانه پیدا میکند، وقتی با هم به تماشای آن مینشینند نمای بیرونی خانه خود را مبینند. آن دو حدس میزنند که فیلم را یک بنگاه معاملات ملکی فرستاده است. بعدتر فیلمی دیگر پیدا میکنند که اینبار علاوه بر نمای بیرون، وارد خانه شده و آنها را خوابیده در اتاق خواب نشان میدهد. نگران از این موضوع، به پلیس آگاهی میدهند. ماموران پلیس ناتوان از حل معما از آنها می خواهند ضریب امنیتی خانه را بالاتر ببرند...
"بهزاد" مهندس عمرانی بدخلق است که برای ماندن بر بالین یکی از اقوام در حال مرگش به یک روستا می رود. در همین حین فیلم تلاش او برای کنار آمدن با مردم محلی و تغییر خلق و خویش را دنبال می کند...
«ویلسن» (استامپ)، مجرم انگلیسی که پس از نه سال حبس آزاد شده، با شنیدن خبر کشته شدن دخترش، «جنی» (جرج) در یک تصادف اتومبیل؛ به لس آنجلس می رود و پی گیر ماجرا می شود.