«ریموند شا» ( هاروى ) قهرمان جنگ كره بدون این كه خود بداند، در زمان اسارت در منچورى شستوشوى مغزى شده تا مقاصد كمونیستها را عملى كند. غیر از كمونیستها تنها یك تن دیگر پاسخ این پرسش را مىداند و آن، مادر قدرت طلب «شا» ( لنزبرى ) است كه با كرملین رابطه دارد.
ایم کیونام یک سرباز کره شمالی است. او تصمیم میگیرد از کشور خود فرار کند تا زندگی جدیدی را در کره جنوبی آغاز کند. در همین حال، افسر ری هیونسانگ از سازمان امنیت دولتی کره شمالی، ایم کیونام را تعقیب میکند.
ماموران سرویس اطلاعات ملی کره (KNIS)، پیونگهو از بخش بینالملل و جونگدو از بخش داخلی هر دو بهطور مستقل یک جاسوس کره شمالی را در آژانس تعقیب میکنند. در طول این تحقیق، آنها با حقیقتی غیرقابل تحمل روبرو میشوند و با این حال باید به هر قیمتی ماموریتهای خود را به پایان برسانند.