داستان چند نوجوان کنجکاو که به همسایه‌شان که یک پلیس می باشد، مشکوک می‌شوند و فکر می کنند که او یک قاتل سریالی است. آنها در طول تابستان برای جمع‎آوری مدارک تلاش می‌کنند، اما هر چقدر که به حقیقت ماجرا نزدیک‌تر می‌شوند، اوضاع وخیم تر می شود.

لوکا به عنوان فرزند شایسته پدرش تصمیم می‌گیرد تا مادرش را از چنگال اربو دیوان نجات دهد اما او ابتدا باید فردی برگزیده را پیدا کند که بتواند شمشیر زنیت را به دست آورد و…