آخرین قسمت از سری فیلم‌های هری پاتر، در جایی آغاز می‌شود که هری، رون و هرمیون به دنبال یافتن و نابود کردن سه هورکراکس باقی مانده‌ی ارباب تاریکی هستند، اشیاء جادویی‌ای که عمری جاویدان را برای او به ارمغان آورده‌اند. اما با آشکار شدن یادگاران مرگ، و اطلاع یافتن لرد ولدمورت از هدف هری و دوستانش، نبرد عظیمی آغاز می‌شود.

آنا دختر تنهایی است که از خانواده خودش دور شده و به نورفولک فرستاده شده تا با خانواده پیر خانم و آقای پگ زندگی کند. او هیچ دوستی ندارد. یک روز بر روی تپه‌های شنی دختری بنام مارنی را ملاقات می‌کند، کسی که ظاهرش با باطنش تفاوت دارد و…

مردی بیوه و بازنشسته به نام «علی» (کورتیز)، یک ترک مهاجر در آلمان، از زن خیابان گرد ترک به نام «یتر» (کوسه) تقاضا می کند که در ازای دریافت ماهیانه ای با او زندگی کند. «نجات» (داوراک) پسر «علی» با پیشنهاد پدرش مخالف است اما پس از این که می فهمد «یتر» خرج تحصیلات کالج دخترش را به عهده دارد نظرش راجع به او عوض می شود. پس از مرگ «یتر»، «نجات» در جست و جوی دختر او به استانبول می رود...

چندین دانش‌آموز معمولی دبیرستانی روال روزانه خود را طی می‌کنند، در حالی که دو نفر دیگر برای چیزی شرورانه‌تر آماده می‌شوند.

جری مگوایر مدیر برنامه‌ی بازیکنان ورزشی است و همیشه به دنبال یافتن کارها و موکلانی پر سود است اما دوستانش همیشه به او حسادت میکنند تا اینکه...

کهنه سرباز جنگ افغانستان "توماس" که با رسوایی از خدمت مرخص شده است، به خانه خود در یریشو باز می گردد. "علی"، یک کار آفرین ترک تبار که او "توماس" را به عنوان راننده استخدام می کند. در این هنگام او با "لائورا"، همسر "علی" آشنا می شود و...