آنا دختر تنهایی است که از خانواده خودش دور شده و به نورفولک فرستاده شده تا با خانواده پیر خانم و آقای پگ زندگی کند. او هیچ دوستی ندارد. یک روز بر روی تپههای شنی دختری بنام مارنی را ملاقات میکند، کسی که ظاهرش با باطنش تفاوت دارد و…
«آلیور» (اونیل)، یک دانشجوی حقوق از خانواده ای ثروتمند، با دانشجوی رشته ی موسیقی، «جنی» (مگ گرا) که پدرش قناد است، ازدواج می کند. اما زندگی خوش این دو دوامی نمی آورد و «جنی» می میرد.