فارست گامپ مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. در کورکی به طور معجزه اسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود.
آدم کشي حرفه اي به نام «لئون» (رنو) در آپارتماني در محله ي ايتاليايي هاي نيويورک زندگي مي کند. «استانسفيلد» (اولدمن)، مأمور فاسد پليس، تمام خانواده ي همسايه را مي کشد و تنها دختر دوازده ساله شان، «ماتيلدا» (پورتمن) که براي خريد بيرون رفته جان سالم به در مي برد.«ماتيلدا» به «ليون» پناه مي برد و خيلي زود اين دو با يک ديگر دوست مي شوند...
سرگذشت گلادیاتوری که سزار در هنگام مرگش او را جانشین خود انتخاب می کند اما پسر سزار که طمع مقام پدر کرده، سعی می کند که گلادیاتور را راضی کند اما با راضی نشدن او، پسر سزار خانواده گلادیاتور را کشته و مزرعه و خانه او را به آتش می کشد و ...
لئونارد شلبی (گای پیرس) بر اثر یک اتفاق، حافظه کوتاه مدت خود را از دست میدهد و با کمک یادداشتها، خالکوبیها و عکسهایش سعی میکند کسی که همسرش را کشته است پیدا کند و انتقام بگیرد.
سرنوشت دو زن – هر دو مبارزانی با کفایت – در دوران «سلسله ی چینگ» در هم گره می خورد؛ یکی «زی یی» و دیگری «یئو» که سرانجام به یک رویارویی خشنونت بار و شگفت انگیز کشانده می شوند ...