هفتصد سال از ترک زمین توسط انسان‌ها سپری شده، و آنچه که بر روی کرهٔ زمین باقی مانده، کوه‌ها زباله و آهن‌پارهٔ انباشته‌است. وال ای ربات هوشمند آشغال‌جمع‌کنی است که ماموریت دائمش، فشرده سازی و جمع آوری این پسماندها و آلودگی‌های صنعتی است. روزی وال ای مشغول کار است که سفینه‌ای غول‌پیکر از فضا فرود می‌آید و مهمان کوچکی را بهمراه خود می‌آورد…

هتل بزرگ بوداپست یک فیلم در ژانر کمدی محصول سال ۲۰۱۴، به نویسندگی و کارگردانی وس اندرسن است. در سال ۱۹۳۰ که دولتی فاشیست در حال قدرت‌گرفتن است و شعلهٔ جنگ در حال روشن‌شدن، هتل بزرگ بوداپست به‌واسطهٔ تلاش فراوانِ مهماندار و شاگردش، به یکی از برترین تفریحگاه‌های اروپا تبدیل شده‌است. یکی از مشتریان همیشگی هتل می‌میرد و یک نقاشی ارزشمند به مهماندار می‌رسد. با این اتفاق، همه چیز تغییر می‌کند.

دختری و پسری با تفکر های اجتماعی متفاوت در طول سفر خود با کشتی تایتانیک عاشق هم دیگر می شوند آنها می خواهند بعد از سفر با هم ازدواج کنند اما …. حواشی فیلم : تایتانیک فیلمی حماسی-عاشقانه به نویسندگی و کارگردانی جیمز کامرون ساخته شده در سال ۱۹۹۷ کمپانی‌های پارامونت پیکچرز و فاکس قرن بیستم است. فیلمنامه تایتانیک آمیزه‌ای از واقعیت و افسانه‌است. بسیاری از منتقدان این فیلم را ستوده‌اند و آن را در زمره برترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان قرار داده‌اند. از لحاظ فروش نیز این فیلم یک پدیده بود و در سال ۱۹۹۷ با ۱٫۸ میلیارد دلار فروش به عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای جهان در زمان خود شد. در حال حاضر این فیلم بعد از فیلم آواتار دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای جهان است. در سال ۲۰۱۲ نیز به مناسبت صدسالگی غرق شدن تایتانیک، کامرون نسخه سه بعدی این فیلم را روانه گیشه‌ها کرد. اکران دوباره این فیلم نیز با فروش نزدیک به ۴۵۰ میلیون دلاری همراه بود، که سرانجام این فیلم توانست به فروش ۲٫۱۸۵ میلیارد دلاری برسد. و به دومین فیلمی تبدیل شود که بیش از دو میلیارددلار فروش داشته است.

«ایندیانا جونز» (فورد) پروفسور باستان شناسی است که برای برگرداندن اشیای تاریخی به موزه‌ها می‌جنگد. مجموعه داری ثروتمند به نام «والتر» (گلاور) به او می‌گوید که پدرش «دکتر جونز» (کانری) متخصص قرون وسطی، در میانه‌ی جست و جو برای یافتن جام مقدس ناپدید شده است و «ایندی» سعی می‌کند جای او را پیدا کند.

یک دلقک ماهی به نام مارلین، در مورد پسرش نیمو زیادی حساس است. او پسرش را در اقیانوس گم می‌کند و در پی آن با کمک ماهی به نام دوری به جستجوی نیمو می‌پردازد. به تدریج و پس از یافتن نمو او متوجه می‌شود که نباید آنقدر مته به خشخاش بگذارد.

هیولاها تصمیم می‌گیرند برای تامین برق موردنیاز شهر، کودکان را بترسانند و از صدای جیغ آنها برق تولید کنند. هیولاها از برخورد با کودکان وحشت دارند، اما یک روز به طور اتفاقی یکی از کودکان وارد دنیای هیولاها می‌شود و...

جیک سالی سرباز فلج نیروی دریایی به ماموریتی در پاندورا، قمر یکی از سیارات دوردست میرود. او در میابد که که انسان‌ها قصد دارند موجودات شبه انسان پاندورا بنام «ناوی» را نابود کنند تا منابع با ارزش آن‌ها که در جنگل‌هایشان نهفته است، را بدست آورند. جیک با یک هویت «آواتار» به داخل مردم ناوی نفوذ می کند، و از طرفی هم به سرهنگ کوارتیچ قول می دهد با ارتش همکاری کند. جیک خیلی سریع با مردم ناوی خو می گیرد و عاشق دختر رئیس قبیله آن‌ها می شود. طولی نمی کشد که سرهنگ و افرادش با تاکتیک‌هایی مرگبار به مردم ناوی حمله می کنند، و جیک تصمیم می گیرد با آن‌ها مقابله کند.

The story of an Indian boy named Pi, a zookeeper's son who finds himself in the company of a hyena, zebra, orangutan, and a Bengal tiger after a shipwreck sets them adrift in the Pacific Ocean.

Bilbo Baggins, a hobbit enjoying his quiet life, is swept into an epic quest by Gandalf the Grey and thirteen dwarves who seek to reclaim their mountain home from Smaug, the dragon.

جکی براون مهماندار هواپیمایی است که پول های یک فروشنده اسلحه را جابه جا می کند. وی در یکی از ماموریت های خود توسط دو نفر از مامورین پلیس دستگیر می شود. آنها از وی می خواهند که با آنها همکاری کرده و باعث دستگیری فروشنده اسلحه و در نتیجه آزادی خود شود. جکی می داند که درصورت لو دادن حتی نام رئیس خود، زنده نخواهد ماند. در این میان با مکس چری آشنا می شود که ضمانت وی را برای آزادی از زندان بعهده گرفته است. حال جکی باید نقشه ای برای رها شدن از دست مامورین پلیس و فروشنده اسلحه بیابد.

رالف همیشه در بازی‌های کامپیوتری نقش خرابکار را دارد و از آنجائیکه که دیگر از این شخصیت منفی خسته و آزرده خاطر شده برای تبدیل شدن به یک آدم مثبت و قهرمان، ماجراهایی را بوجود می‌آورد که باید دید که آیا رالف در پیمودن این مسیر جدید موفق می گردد یا خیر…

An awkward, telekinetic teenage girl's lonely life is dominated by relentless bullying at school and an oppressive religious fanatic mother at home. When her tormentors pull a humiliating prank at the senior prom, she unleashes a horrifying chaos on everyone, leaving nothing but destruction in her wake.

یک روباه جوان به نام تاد و یک سگ شکاری به نام کوپر در فصل تابستان و در فصل شکار با هم آشنا و دوست می‌شوند. اما با پایان یافتن فصل تابستان و اتمام فصل شکار از هم جدا می‌شوند و سگ شکاری با صاحب خود به منزل خود می‌روند. در بهار سال آینده، این دو باز هم همدیگر را می‌بینند اما این بار این سگ، تبدیل به یک سگ آموزش دیده شده است و ناخود آگاه با روباه و حیوانات دیگر، دشمن شده است. اما…

در این فیلم که روایت متفاوتی از داستان مرد عنکبوتی است، «پیتر پارکر» (اندرو گارفیلد) مدارکی را به‌دست می‌آورد که ممکن است به کمک آن‌ها بتواند دریابد که پدر و مادرش چگونه در زمان کودکی او ناپدید شده‌اند. او در همین راه با دکتر «کرت کانرز»، که شریک سابق پدرش بوده،‌ آشنا می‌شود...

Captain Jean-Luc Picard and the crew of the Enterprise-D find themselves at odds with the renegade scientist Soran who is destroying entire star systems. Only one man can help Picard stop Soran's scheme...and he's been dead for seventy-eight years.

شرک از زندگی یکنواخت خود خسته شده برای همین آرزو دارد تا به روزهای قبل که مردم از او می‌ترسیدند و به تنهایی زندگی می‌کرد بازگردد...

The new found married bliss of Bella Swan and vampire Edward Cullen is cut short when a series of betrayals and misfortunes threatens to destroy their world.

As a mother, in principle, you do not rob banks. But these days, it can be a solution for the future of your home, and not to give up on your dreams. Playing the thieves can quickly become dangerous and bad encounters can turn into a love story ...

گروه چیپمانک‌ها (متشکل از سه سنجاب پسر به نام‌های آلوین، تئودور و سایمون) و چیپتزها (متشکل از سه سنجاب دختر به نام‌های بریتنی، النور و جانت) هنگام بازی روی عرشه کشتی مسافرتی به طور اتفاقی به خاطر شیطنت‌های آلوین از کشتی به داخل آب می‌افتند و سر از یک جزیره گرمسیری بهشت مانند در می‌آورند. رفته رفته آن‌ها کشف می‌کنند که آن‌طور که به نظر می‌رسد در جزیره تنها نیستند و این شروع اتفاقات جالبی است که برای آن‌ها رخ می‌دهد…

در سال ۱۸۷۵ در یک دهکده ی کوچک در نیومکزیکوی آمریکا غریبه ای ناشناس که دست بندی عجیب بر دست دارد وارد شهر می شود به همه ی ساکنان دهکده هشدار میدهد که خطری بزرگ آنها را تهدید می کند و آن هم حمله بیگانگان فضایی است. به زودی بیگانگان به دهکده حمله می کنند و حالا این غریبه ی ناشناس تنها امید مردم است. او با کمک کلانتر و گروهی از مردان مسلح سعی می کند تا به هر شکل ممکن از محل زندگی خود در برابر تهدید فرازمینی ها مراقبت کنند...