داستان فیلم در مورد اعضای بیکار خانوادهی بیپولی است که به یک خانوادهی ثروتمند تعدی میکنند اما در مخمصه میافتند.
دام کاب (بازیگری لئوناردو دی کاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه میکند. یکی از مشتریان وی به او پیشنهادی می دهد که نمی تواند جواب منفی به او دهد، به همین خاطر گروهی را جمع می کند تا...
داستان «جوکر» در دههی ۱۹۸۰ میلادی روی میدهد و زندگی «آرتور فلک» استند-آپ کمدین شکستخوردهای را روایت میکند که با طرد شدن از سوی جامعه به دنیای زیرزمینی جنایت در شهر گاتهام گرایش پیدا میکند.
هری سومین سال را در مدرسه هاگوارتز سپری میکند و مشکلات جدیدی در انتظار او هستند. قاتل محکوم، سیریوس بلک از زندان جادوگران گریخته است و اکنون به دنبال هری میآید.
پیرمردی در شهری بزرگ زندگی میکند و از کل جامعه فاصله گرفته است و در تنهایی به سر میبرد. خانهی کوچک او در میان آسمان خراشهایی است که هر روز بلندتر میشوند و اکنون شهرداری میخواهد خانهی او را تخریب کند و تخلیه کند. اما پیرمرد حاضر نیست خانهاش را به هیچ وجه ترک کند به همین علت با هزاران بادکنک که به خانهاش وصل کرده است به پرواز در میآید تا سفر پر ماجرایی را آغاز کند. اما بر حسب اتفاق پسر شش سالهی همسایه نیز با او همراه میشود و آنها در سفری به سرزمینی دور افتاده ماجراهای جالبی را تجربه میکنند.
داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خالهاش زندگی میکند، زیرا پدر و مادرش سالها قبل در یک تصادف کشته شدهاند. هری پاتر که در این ۱۰ سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری مییابد که بزرگترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.
رایلی دختر 11 ساله و شادی است که بخاطر شرایط خانوادگی، مجبور می شود به همراه پدر و مادرش به شهر سان فرانسیسکو نقل مکان کند. رایلی در این شهر جدید باید دوستان جدید پیدا کرده و وضعیت خودش را با این محیط تطبیق دهد. با اینحال 5 احساس مهم ذهن او شامل "خوشی"، "ناراحتی"، "خشم"، "ترس" و "انزجار" قادر نیستند در موقعیت جدیدی که رایلی در آن قرار گرفته مدیریت همیشگی شان را بر ذهن او داشته باشند و دائما در حال کشمکش هستند، اما...
A struggling salesman takes custody of his son as he's poised to begin a life-changing professional career.
آملی یک دختر جوان تنهاست. نه فقیر است نه ثروتمند نه زشت است نه زیباست، معمولی است. با یک خانهٔ معمولی و یک شغل معمولی یعنی کار در یک کافه. زندگی اش آرام و کسالت بار از کنارش میگذرد با این حال او خوشحال و مسرور است. هر چه باید تجربه کرده ولی لذتی نبرده. آملی همچنان طالب تنهایی است او خود را با سوالات احمقانه سرگرم میکند تا اینکه اتفاقی رخ میدهد که زندگی آملی را دچار دگرگونی میکند...
رمی حس بسیار پیشرفته ای از بویایی و چشایی دارد. و این چیزی است که زندگی را برای موجودی که به عنوان یک موش آشغال خور شناخته میشود، مشکل میکند!
کلب (دامنال گلسون) برنامه نویس جوانی است که به تازگی در یک مسابقه برنده سفر یک هفته ای به منزل متخصص فرایند CEO به نام یعنی ناتان (اسکار آیزاک) شده است. کلب که به شدت از این اتفاق خوشحال است و این ملاقات را افتخاری برای خود و حرفه اش می داند، پس از رسیدن به ویلای ناتان متوجه می شود که برخلاف انتظارش، وی برای انجام آزمایشی به این ویلا آورده شده است. ناتان در این ویلا موفق به طراحی ربات زنی به نام آوا (آلیشیا ویکاندر) شده است که از هوش مصنوعی فوق العاده ای برخوردار است و کلب نیز باید با ربات ساخته ناتان ارتباط برقرار کند، اما...
فیوریوسای جوان توسط افراد فردی به نام وارولد دمنتوس ربوده می شود. اکنون او باید برای زنده ماندن همه تلاشش را بکند و نقشه ای برای بازگشت به خانه بکشد و...
Middle-aged gay life partners, Armand Goldman, a Jewish drag club owner, and Albert, the club's flamboyant star attraction, live in the eclectic community of South Beach and have raised a straight son. Now, their newly engaged son, 20-year-old Val, wants to bring his fiancée, Barbara, and her ultraconservative parents home to meet his family for the first time. By Val's request, Armand pretends to be straight, not Jewish and attempts to hide his relationship with Albert, in order to please Barbara's father, controversial right-wing Republican Sen. Kevin Keeley.
فیلم داستان یک مرد است که قدرت حرکت اجسام با افکار خود را دارد می باشد و به راحتی با فکر کردن به هر چیزی باعث بروز اتفاق بزرگی می شود...
کارول دانورز تبدیل به یکی از قدرتمندترین قهرمانان جهان شده و در نبردی میانکهکشانی بین دو نژاد فضایی گرفتار میشود و…
پیمانکار : یک فیلم اکشن دلهرهآور و اولین فیلم انگلیسی زبان طارق صالح است. ستارگان این فیلم، کریس پاین، بن فاستر و جیلیان جیکوبز هستند. فیلمبرداری در اروپا از جمله فورت براگ در اکتبر ۲۰۱۹ آغاز شد و در پایان سال ۲۰۱۹ فیلمبرداری به پایان رسید. ترجمه شده از : ویکی پدیا فارسی
یک پرستار در یک شهر کوچک به دیدار مردی میرود که بدون دیدنش با او آشنا شده است. اما بعد از آشنایی متوجه میشود که آن مرد آنچیزی نیست که خود را معرفی کرده بود...
Two garbage men find the body of a city councilman in a trash can on their route. With help from a supervisor, the duo must solve the case and find the man's killer while hiding the body from the cops.
Writer Alex Sheldon must finish his novel within a month. If he doesn't, he won't get paid. And, if that happens, angry Mafia types to whom he owes money will come looking for him. In order to expedite things, Alex hires typist Emma Dinsmore and begins dictating his novel. The book is about a doomed love affair between a character similar to Alex and a character named Polina Delacroix. But, as Alex falls for Emma, his work takes a different turn.
In 2043, Frank and Xaver have only one big problem with their jobs at a patent office, their boss Dr. Kneitz who's mission it is to make their life miserable. But then an unique opportunity presents itself when an inventor shows up to patent a time machine and they come up with a plan to travel back in time to stop the conceiving of their boss. Accidently Ronny, a night watchman, happens to be in the room with them when they use the time machine and so, in part unwillingly, the 3 of them travel to the year 1988 in Gran Canaria and they only have a couple of days to stop every interaction with potential fathers for the mother to be.