«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.

"جان دوو"(کوین اسپیسی) قاتلی است که تصمیم گرفته است هفت نفر را که نماد هفت گناه کبیره هستند به قتل برساند. هدف او از این کار هشدار دادن به انسانهایی است که غرق در گناه روز خود را به شب می رسانند. مسئول پرونده این قتلها "دیوید میلز" (بردپیت) است، کاراگاه جوانی که تازه به نیویورک منتقل شده است. میلز با همکاری کاراگاه سامرست (مرگان فریمن) که در شرف بازنشستگی است قدم به قدم دوو را تعقیب می کنند اما حوادثی رخ می دهد که شرایط را تغییر می دهد. تغییری اساسی...

Krzysztof, a semantics professor and computer hobbyist, is raising his young son, Paweł, to look to science for answers, while Irena, Paweł’s aunt, lives a life rooted in faith. Over the course of one day, both adults are forced to question their belief systems.

When a impoverished widow’s family moves to the big city, two of her five sons become romantic rivals with deadly results.

این فیلم که بر اساس داستان واقعی جوردن بلفورت (لئوناردو دی کاپریو) ساخته شده است، از زمان قدرت گرفتن او بعنوان دلال سهام، و تا زمانی که بخاطر درگیر شدن در خلاف و فساد سقوط کرد را به تصویر می کشد...

A father and daughter, Michał and Anka, have a unique intimacy, which the college-aged Anka is beginning to feel conflicted about. When she finds an unopened letter from her deceased mother, it seems to justify her attraction to Michał, who may not in fact be her father.

پل آتریدیس، پسر یک خانواده اصیل و سخاوتمند است که پس از وقوع اتفاقی ناگوار، وظیفه‌ محافظت از باارزش ‌ترین دارایی و حیاتی ‌ترین عنصر کهکشان در سیاره‌ آراکیس به او سپرده شده است و...

«آلیسشا هیوبرمن» ( برگمن ) دختر یک جاسوس نازى دستگیر و محکوم شده، به «دولین» ( گرانت )، مأمور مخفى امریکایى دل می‏بازد. دولین، آلیشا را به کمک می‏طلبد و او هم می‏پذیرد تا نقش عنصر نفوذى در تشکیلات دشمن را بازى کند و با «الکساندر سباستیان» ( رینز ) مأمور نازى رابطه برقرار کند...

Roman and Hanka have a loving marriage, but his impotence has led to her having an affair. The unbearable situation drives Roman to extreme measures both physically and mentally, testing their love and his own will to live.

Hinako is a surf-loving college student who has just moved to a small seaside town. When a sudden fire breaks out at her apartment building, she is rescued by Minato, a handsome firefighter, and the two soon fall in love.

مامور ویژه ای بنام «وید ویلسون» (رایان رینالدز) که تبدیل به یک مزدور شده است، تحت یک آزمایشی شرورانه قرار میگیرد و قدرت های ویژه ای بدست می آورد. او با استفاده از این قدرتش شروع میکند به شکار افرادی که زندگی اش را نابود کردند.

داستان چهار سال از زندگی جولی، زن جوانی که در مسیر آشفته زندگی عاشقانه خود حرکت و برای یافتن مسیر موفقیت شغلی خود تلاش می کند. لذا این امر او را وادار می کند تا نگاهی واقع بینانه به شخصیت واقعی خود داشته باشد.

Dorota Geller, a married woman, faces a dilemma involving her sick husband's prognosis. Her husband's doctor, who believes in God, sweared about it in vain.

A woman in her sixties embarks on a journey through the western United States after losing everything in the Great Recession, living as a van-dwelling modern-day nomad.

Two thirtysomethings, unemployed former alcoholic Joe and community health worker Sarah, start a romantic relationship in the one of the toughest Glasgow neighbourhoods.

Several friends travel to Sweden to study as anthropologists a summer festival that is held every ninety years in the remote hometown of one of them. What begins as a dream vacation in a place where the sun never sets, gradually turns into a dark nightmare as the mysterious inhabitants invite them to participate in their disturbing festive activities.

داستان فیلم در ارتباط با زنی مهربان با قلبی پاک به نام ملفیسنت (با بازی آنجلینا جولی) است که در ابتدا زندگی روستایی را در صلح می‌گذارند که ناگهان ارتشی به سرزمین او حمله می‌کند و او به عنوان قدرتمندترین محافظ به شدت از سرزمین خود محافظت می‌کند اما ظالمانه در حق او خیانت می‌شود و قلب مهربان و پاکش تبدیل به سنگ می‌گردد و ...

Bizarre events keep occurring in an old mansion, and it's soon become obvious that something mysterious is up in the attic.

Three single women in a picturesque Rhode Island village have their wishes granted - at a cost - when a mysterious and flamboyant man arrives in their lives.

An animated short film from 1987 that deals with the incarceration of a man in a dark cell from where there is no escape.