دختری ۱۰ ساله در نقل مکان خانواده‌اش به حومه شهر، در دنیایی سرگردان می‌شود که توسط خدایان، جادوگرها، و هیولاها اداره می‌شود؛ جایی که انسان‌ها به شکل حیوانات در می‌آیند.

دو دختربچه به همراه پدرشان به خانه‌ای در دهکده نقل مکان می‌کنند تا به مادر بیمارشان نزدیک‌تر باشند. آن‌ها در جنگل‌های نزدیک دهکده موجوداتی سحر آمیز بنام «تو تو رو» را پیدا می‌کنند و خیلی زود با آن‌ها دوست می‌شوند.

داستان این فیلم با تمرکز روی جولیوس رابرت اوپنهایمر، به ماجرای گروهی از دانشمندان پروژه‌ی منهتن می‌پردازد که بمب‌های اتم استفاده‌شده در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی کشور ژاپن را برای ارتش آمریکا تولید کردند. تسلیم امپراطوری ژاپن در پی بمباران اتمی، به جنگ اقیانوس آرام خاتمه داد.

پیرمردی در شهری بزرگ زندگی می‌کند و از کل جامعه فاصله گرفته است و در تنهایی به سر می‌برد. خانه‌ی کوچک او در میان آسمان خراش‌هایی است که هر روز بلندتر می‌شوند و اکنون شهرداری می‌خواهد خانه‌ی او را تخریب کند و تخلیه کند. اما پیرمرد حاضر نیست خانه‌اش را به هیچ وجه ترک کند به همین علت با هزاران بادکنک که به خانه‌اش وصل کرده است به پرواز در می‌آید تا سفر پر ماجرایی را آغاز کند. اما بر حسب اتفاق پسر شش ساله‌ی همسایه نیز با او همراه می‌شود و آنها در سفری به سرزمینی دور افتاده ماجراهای جالبی را تجربه می‌کنند.

Llewelyn Moss stumbles upon dead bodies, $2 million and a hoard of heroin in a Texas desert, but methodical killer Anton Chigurh comes looking for it, with local sheriff Ed Tom Bell hot on his trail. The roles of prey and predator blur as the violent pursuit of money and justice collide.

داستان پویانمایی درباره مرغی به نام لیفی است که در مزرعه‌ای کوچک همراه با عده زیادی از مرغ‌های دیگر زندگی می‌کند. اما لیفی از تمام مرغ‌های دیگر مزرعه متفاوت است، چرا که او روی تخم‌هایش نمی‌خوابد. به این دلیل که می‌داند بعد از جوجه شدن تخم‌ها، آن‌ها را از وی جدا می‌کنند. بنابراین در آرزوی داشتن جوجه‌های خودش تصمیم می‌گیرد از مزرعه فرار کند…

یک پسر کوچولو پس از اتمام نقاشی یک بادبادک بر کف خانه، خانه را با قوطی‌های خالی آبجو پر می‌کند. سپس با استفاده از قوطی‌ها یک هرم درست می‌کند، ولی در نهایت آن هرم سقوط می‌کند و رول‌های قوطی از بالا به پایین می‌ریزند. در طبقه زیرین یک پیرزن دائم‌الخمر در حال تماشای یک سریال احساساتی از تلویزیون است. آن زن مادر آن پسر کوچولو است که پسرش را «کدو» صدا میزند...

داستان آن در سال ۱۹۶۹ و شهر لس آنجلس رخ می‌دهد. ریک دالتون (لئوناردو دی‌کاپریو) بازیگر فیلم‌های وسترن در تلویزیون‌های سیاه‌وسفید در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ میلادی می‌باشد که به مرور زمان شاهد کمرنگ شدن نقش و طرفدارانش در هالیوود می‌شود. بدلکار وی شخصی با نام کلیف بوث (برد پیت) است که سالیان سال در کنار ریک مشغول به همکاری بوده‌است. پس از کمرنگ شدن کار ریک وی به الکل روی می‌آورد و کار خود را در هالیوود تمام شده می‌داند همچنین شایعه‌هایی برای ریک به وجود آمده‌است که وی همسر خود را به قتل رسانده‌است و همین باعث می‌شود که وی از زندگی ناراضی باشد. در طرف دیگر کلیف فردی است که در یک تریلر زندگی می‌کند اما به مراتب رضایت از زندگی بیشتری نسبت به ریک دارد. شارون تیت (مارگو رابی) همسر رومن پولانسکی منزل ریک را اجاره کرده‌است. از طرفی نیز استیو مک‌کوئین (دیمین لوئیس) با در مهمانی که توسط پلی‌بوی صورت گرفته‌است با ریک صحبت می‌کند و این صحبت راه گشای ادامه کار ریک می‌باشد.

In 1892 Saint Petersburg, when her explorer grandfather's failure to return from his latest expedition brings dishonour to her aristocratic family, a resilient teenager runs away to follow in his trail in search of his famed ship.

Batman works desperately to find a bomb planted by the Joker while Amanda Waller sends her newly-formed Suicide Squad to break into Arkham Asylum and recover vital information stolen by the Riddler.

یک فیلم اکشن حماسی درباره ی جاسوسی، سفر در زمان و تکامل. این فیلم داستان مردی را روایت می کند که قصد دارد با استفاده از سفر در زمان و تولد دوباره، از وقوع جنگ جهانی سوم جلوگیری کند.

یک هواپیمای مسافربری هنگام پرواز با نقص فنی مواجه می‎شود، اما به لطف مهارت خلبان، تقریباً همه مسافران از این حادثه مرگبار جان سالم به در می‌برند. با این حال، تحقیقات بعدی، موضوعی ناخوشایند را در مورد این حادثه آشکار می‌سازد که…

Lloyd and Harry are two men whose stupidity is really indescribable. When Mary, a beautiful woman, loses an important suitcase with money before she leaves for Aspen, the two friends (who have found the suitcase) decide to return it to her. After some "adventures" they finally get to Aspen where, using the lost money they live it up and fight for Mary's heart.

در قرن هجدهم، والرین (دین دیهان) و لورلین (کارا دلوین) تیمی از کاراگاهان ویژه را تشکیل می‌دهند که مأموریت دارند نظم را در قلمروهای انسانی برقرار کنند. به دستور وزیر دفاع، این دو برای انجام مأموریت به شهر شگفت‌انگیز آلفا – یک کلانشهر در حال توسعه که موجودات مختلف از سراسر جهان برای قرن‌ها در آن با یکدیگر همکاری کرده‌اند تا دانش، اطلاعات و فرهنگشان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند- سفر می‌کنند. در مرکز شهر آلفا نیروی تاریکی وجود دارد که آرامش شهر هزارسیاره را تهدید می‌کند و والرین و لورلین باید فوراً این تهدید خطرناک را شناسایی و نه تنها از آلفا، که از آینده‌ی جهان محافظت کنند.

A lonely boy discovers a mysterious egg that hatches a sea creature of Scottish legend.

New York City is full of lonely hearts seeking the right match, and what Alice, Robin, Lucy, Meg, Tom and David all have in common is the need to learn how to be single in a world filled with ever-evolving definitions of love.

یکی از روزها اعلانیه‌ای در مزرعه نصب می‌شود مبنی بر اینکه ملک به تصرف عده‌ای دیگر در آمده است. در این میان سه گاوی که در این مزرعه زندگی می‌کنند تصمیم می‌گیرند محل سکونت خود را ترک نکنند. در نتیجه برای حفظ مزرعه به همراه چند حیوان دیگر دسته‌ای را تشکیل می دهند و این شروع حوادث جالب بعدی است…

یک ماهی به نام اسکار دوست دارد که در رفاه زندگی کند، ناگهان روزی کوسه‌ای اتفاقی در نزدیکی محل زندگی او می‌میرد و همه ماهی‌ها فکر می‌کنند که آن کوسه به دست اسکار کشته شده است و اسکار معروف می‌شود…

With only 12 percent of its pupils obtaining their baccalaureate, Jules Ferry High School is the worst school in France. The Inspector of Schools has already exhausted all the conventional means to raise standards at the school and he has no choice but to take the advice of his deputy. It is a case of having to fight fire with fire: the worst pupils must be taught by the worst teachers...