دختری ۱۰ ساله در نقل مکان خانوادهاش به حومه شهر، در دنیایی سرگردان میشود که توسط خدایان، جادوگرها، و هیولاها اداره میشود؛ جایی که انسانها به شکل حیوانات در میآیند.
فارست گامپ (تام هنکس) مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. در کورکی به طور معجزه اسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود.
پسرک ۱۲ سالهای خانوادهاش را مدت زیادی است از دست داده و در پی ملاقات دوبارهی آنهاست و…
در سالهایی خیلی دور در کهکشانی خیلی دور آزادی خواهان در حال مبارزه با امپراتوری دیکتاتوری فضایی هستند. در همین فاصله «پرنسس لیا» (فیشر) اسیر معاون امپراتور میشود که «دارت ویدر» نام دارد. لیا مخفیانه ۲ روبات را همراه با پیامی به سیارهی تاتوین میفرستد و این ۲ روبات به دست پسری به اسم «لوک» (همیل) می افتند و لوک همراه با «اوبی وان کنوبی» و ۲ روبات، و خلبانی شیاد به اسم «هان سولو» (هریسون فورد) برای نجات لیا اقدام میکنند...
داستان «جوکر» در دههی ۱۹۸۰ میلادی روی میدهد و زندگی «آرتور فلک» استند-آپ کمدین شکستخوردهای را روایت میکند که با طرد شدن از سوی جامعه به دنیای زیرزمینی جنایت در شهر گاتهام گرایش پیدا میکند.
داستان فیلم به صورت موازی و فلش بک بین گذشته و زمان حال میگذرد. پنج خلافکار حرفهای به نامهای دین کیتون (یک رستوران دار که در گذشته پلیس بوده ولی اخراج شده)، وربال کیتز (یک چلاغ حقیر)، تاد هاکنی (یک تعمیرکار اتوموبیل)، مک منیس و فنستر، به صورت یک باند جنایی دور هم جمع میشوند و جنایات متعددی انجام میدهند که در یکی از این جنایات ...
دخترهای کوچک دو خانواده، در روز عید شکرگزاری ناپدید می شوند. کارآگاه لوکی، مسئول پیگری پرونده می شود و در حین جستجو، جوان عقب مانده ای را به عنوان مظنون دستگیر می کند اما بازجویی ها از این جوان کندذهن، به جایی نمی رسد و برخلاف هشدارهای پدرِ یکی از دخترهای گمشده، یعنی کِلِر دُوِر، مبنی بر اینکه پلیس ها مظنون را آزاد نکنند، او آزاد می شود. حالا، کِلِر، تصمیم می گیرد تا دیر نشده، خودش دست به کار بشود و از مظنون بازجویی کند …
داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خالهاش زندگی میکند، زیرا پدر و مادرش سالها قبل در یک تصادف کشته شدهاند. هری پاتر که در این ۱۰ سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری مییابد که بزرگترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.
نام فیلمی زندگینامهای و درام آمریکایی است که دربارهٔ زندگی جان نَش ریاضیدان برندهٔ جایزهٔ نوبل اقتصاد و مسائلی که به دلیل بیماری روانگسیختگی با آنها مواجه میشود، ساخته شده است. این فیلم در سال ۲۰۰۱ بر اساس کتابی به همین نام و نوشتهٔ سیلویا ناسار و به کارگردانی ران هاوارد ساخته شده است. بازیگران اصلی آن راسل کرو در نقش جان فوربز نش و جنیفر کانلی در نقش همسر وی هستند. داستان فیلم از جایی آغاز می شود که ریاضیدان درخشان، «جان فوربز نش جونیر» (کرو) با «آلیشیا» (کانلی) ازدواج کرده است و زندگی خوشی دارد. تا این که، ظاهرا، «ویلیام پارچر» (هریس) مأمور سیا به سراغش می رود و می خواهد در زمینه ی فعالیت های رمز شکنی به کارش بگیرد…
رایلی دختر 11 ساله و شادی است که بخاطر شرایط خانوادگی، مجبور می شود به همراه پدر و مادرش به شهر سان فرانسیسکو نقل مکان کند. رایلی در این شهر جدید باید دوستان جدید پیدا کرده و وضعیت خودش را با این محیط تطبیق دهد. با اینحال 5 احساس مهم ذهن او شامل "خوشی"، "ناراحتی"، "خشم"، "ترس" و "انزجار" قادر نیستند در موقعیت جدیدی که رایلی در آن قرار گرفته مدیریت همیشگی شان را بر ذهن او داشته باشند و دائما در حال کشمکش هستند، اما...
بتمن در دومین سال مبارزه با جرم و جنایت خود به بررسی رشته ای از قتلها می پردازد که به بررسی فسادی می پردازد که شهر گاتهام را گرفتار می کند و همچنین اینکه چگونه ممکن است...
A small suburban town receives a visit from a castaway unfinished science experiment named Edward.
در ماموریتی در سیاره مریخ، فضانورد «مارک واتنی» در طوفانی سهمگین گرفتار میشود و بقیه تیم او را ترک می کنند. اما مارک جان سالم به در میبرد و درمیابد که در این سیاره تنها مانده است، در حالی که منابع اندکی برای زنده ماندن در اختیار دارد…
A narcissistic TV weatherman, along with his attractive-but-distant producer, and his mawkish cameraman, is sent to report on Groundhog Day in the small town of Punxsutawney, where he finds himself repeating the same day over and over.
بلید رانر ۲۰۴۹ (به انگلیسی: Blade Runner 2049) فیلمی آمریکایی در سبک نئو نوآر علمی–تخیلی به کارگردانی دنی ویلنوو و نویسندگی مایکل گرین و همپتن فنچر است. این فیلم دنبالهای بر فیلم بلید رانر (۱۹۸۲) بهشمار میرود و هریسون فورد یکبار دیگر به ایفای نقش ریک دکارد میپردازد. از دیگر بازیگران آن میتوان به رایان گاسلینگ، دیوید باتیستا، آنا د آرماس، رابین رایت، سیلفیا هوکس، لنی جیمز و جرد لتو اشاره کرد. بلید رانر ۲۰۴۹ در تاریخ ۶ اکتبر ۲۰۱۷، به صورت دو بعدی، سهبعدی و آیمکس سهبعدی در ایالات متحده اکران شد. فیلم با استقبال بسیار بالایی همراه بود و منتقدین آنرا یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۱۷ میدانند. همچنین برخی از منتقدین این فیلم را نسبت به قسمت اول اثری بهتر و جذابتری دانستند. بلید رانر ۲۰۴۹ در نودمین دوره جوایز اسکار در پنج رشته از جمله از جمله بهترین میکس صدا، بهترین تدوین صدا و بهترین طراحی صحنه نامزد بود که در نهایت موفق شد دو جایزه بهترین فیلمبرداری برای راجر دیکینز و بهترین جلوههای ویژه را به خود اختصاص دهد.
مردان ایکس، ولوورین را به گذشته می فرستند تا از اتفاقی که منجر به نابودی انسان ها و جهش یافتگان در آینده می شود، جلوگیری کند...
وودی، باز لایتیر و دوستانشان پس از آنکه مالک سابقشان اندی آنها را به کودکی به نام بانی تحویل میدهد، با یک اسباببازی جدید آشنا شده و وارد یک سفر ماجراجویی دیگر میشوند. اما…
بعد از اینکه «ایندیانا جونز» به هند میرسد، ساکنین یک دهکده از او میخواهند یک سنگ افسانهای را پیدا کند. او درخواست آنها را میپذیرد و ...
کاپیتان باربوسا و الیزابت سوآن و ویل ترنر برای نجات جک اسپارو و مروارید سیاه به سنگاپور میروند این در حالی است که آنها برای نجات کاپیتان جک اسپارو باید یک دزد دریایی چینی را پیدا کرده و نقشه دریایی که محل کاپیتان جک را نشان میدهد را از او بدزدند، در ادامه داستان مجمعی به نام برادران وارد داستان میشوند که باعث پیروزی دزدان دریایی کارائیب در مقابل کمپانی هند شرقی میشوند و ....
سایههای سیاه ، فیلمی کمدی ، ترسناک و فانتزی به کارگردانی تیم برتون است. این فیلم داستان مردی است به نام بارناباس کالینز که یک روز درسال ۱۷۵۲ میلادی قلب جادوگری به نام آنجلیک بوچرد را میشکند. این جادوگر او را تبدیل به ومپایری کرده و زنده به گورش میکند. حالا بعد از ۲۲۰ سال او آزاد شده و اتفاقهای عجیبی در انتظارش است و…