"دون ویتو کورلیونه"، بزرگ یک "خانواده" مافیایی نیویورکی است. وقتی یک گنگستر تحت حمایت "سولوتزو"، یک خانواده مافیایی دیگر، قصد خود را مبنی بر فروش و پخش موادمخدر در سراسر نیویورک اعلام می‌کند، مشکلات شروع می‌شود. دون ویتو مخالف این کار است و به پولی که از "باج" و قمارخانه‌ها و غیره درمی‌آورد، راضی است. بنابراین به جانش سوءقصد می‌کنند. سپس سولوتزو، یکی از مشاوران دون ویتو را می‌رباید و او را وادار می‌کند تا پسر دون ویتو را به فروش موادمخدر راضی کند. اما هنگامی‌که سولوتزو خبردار می‌شود که دون ویتو هنوز زنده است، نقشه‌هایش به باد می‌رود …

داستان بر اساس زندگی واقعی و رویدادهای حقیقی هنری هیل، گنگستر مخوف سابق را روایت می‌کند. هنری از کودکی آرزو داشته یک گانگستر شود به‌طوری‌که گانگستر شدن را از رئیس جمهور آمریکا شدن بهتر می‌دانست. هنری جوان به عنوان صرفاً یک پیشخدمت و راننده برای سازمان جنایی نزدیک محله‌شان... ترجمه از رضا بهادری

فرودو و سم با راهنمایی گالوم، به مسیرشان به سمت کوه نابودی ادامه می‌دهند، در حالی که مطمئن نیستند او به چه سمتی هدایتشان می‌کند. باقیمانده یاران حلقه، مردم گاندور و روهان را در نبردی عظیم علیه نیروهای سائورون، یاری می‌کنند و...

فارست گامپ مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. در کورکی به طور معجزه اسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود.

داستان یک کتابفروش ایتالیایی یهودی تبار<<گوییدو اوریفیس»( Roberto Benigni ) شیفته ی یک معلم مدرسه به نام «دورا» (Nicoletta Braschi) می‌شود و با استفاده از طنز و شوخی سرانجام به هدفش می‌رسد و با او ازدواج می‌کند. که گوییدو در دنیای افسانه ای خود زندگی می کند. اما تخیل خلاق او زمانی که او و تمام خانواده اش در جریان هولوکاست به اردوگاه کار اجباری تبعید می شوند با چالشی تلخ روبرو می شود. او بدون هیچ مقدمه ای به پسر کوچکش توضیح می دهد که همه چیز فقط یک بازی است. ترجمه از : ( yavar.love )

حلقه‌‌ای باستانی که قرن‌ها پیش گم گشته بود، حالا دوباره پیدا شده و از دست تقدیر، به هابیتی جوان بنام فرودو رسیده است. وقتی که گندالف می‌فهمد که این حلقه، همان حلقه یگانه ارباب تاریکی، سائورون است، فرودو مجبور می‌شود این حلقه را به کوه نابودی برده و آن را از بین ببرد. با این وجود او تنها نمی‌‍رود و در این راه هشت یار دیگر به او در انجام ماموریتش کمک می‌کنند و...

نیروهای سائورون رو به افزایشند و او متحدهای جدیدی بدست آورده است. ارتش سارومان اکنون آماده حمله به آراگورن و مردم روهان هست. از طرفی دیگر یاران حلقه از هم پاشیده‌اند و فرودو و سم با امید اندکی که باقی مانده به سمت موردور می روند. متحدان جدیدی به آراگورن، و مری و پی‌پین پیوسته‌اند، و آن‌ها باید از روهان دفاع کرده و بر آیزنگارد بتازند. در همین حال سائورون در حال پایه‌ریزی یک حمله بزرگ به گاندور است، و جنگ حلقه در حال آغاز می باشد.

«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.

"جان دوو"(کوین اسپیسی) قاتلی است که تصمیم گرفته است هفت نفر را که نماد هفت گناه کبیره هستند به قتل برساند. هدف او از این کار هشدار دادن به انسانهایی است که غرق در گناه روز خود را به شب می رسانند. مسئول پرونده این قتلها "دیوید میلز" (بردپیت) است، کاراگاه جوانی که تازه به نیویورک منتقل شده است. میلز با همکاری کاراگاه سامرست (مرگان فریمن) که در شرف بازنشستگی است قدم به قدم دوو را تعقیب می کنند اما حوادثی رخ می دهد که شرایط را تغییر می دهد. تغییری اساسی...

دام کاب (بازیگری لئوناردو دی کاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمان‌های جاسوسی و شرکت‌های تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه می‌کند. یکی از مشتریان وی به او پیشنهادی می دهد که نمی تواند جواب منفی به او دهد، به همین خاطر گروهی را جمع می کند تا...

داستان فیلم مربوط به دکتر روانشناسی است که با استفاده از علم روانشناسی می‌تواند محیط اطراف خود و انسان‌های آن را تحت تأثیر قرار دهد و خیلی راحت بر آنها مسلط شود. کم تر کسی می‌توانست جلوی او طاقت بیاورد وی علی رغم کارهایش فردی آزادی خواه بود و میخواست مانند بقیه انسان‌ها زندگی کند ولی پلیس مسئله را بسیار خطرناک دانسته بود و سعی می‌کرد وی را در زندان‌های امنیتی نگهداری کند . وی به خون خواری نیز معروف شده و در مواردی به کندن پوست صورت، جویدن گردن و رگ‌های قربانی نیز دست می‌زد.

سال ۱۹۵۴ تدی دنیلز، یک مارشال امریکایی، برای تحقیق در مورد ناپدید شدن یکی از بیماران بیمارستان روانی اشکلیف به جزیره شاتر می رود. تدی با تحقیقات زیرکانه و مهارتش، خیلی زود سر نخی از معما بدست می آورد...

شش سارق (با نام‌های مستعار آقای سفید، آقای طلایی، آقای صورتی، آقای نارنجی، آقای آبی و آقای قهوه‌ای) از طرف گنگستری به نام 'جو کپت و پسرش ادی برای سرقت از یک فروشگاه الماس‌فروشی اجیر می‌شوند. هیچگاه صحنهٔ اصلی دزدی نشان داده نمی‌شود و بیننده فقط حوادث پیش و پس از آن را می‌بیند. از بین سارقان، آقای آبی و قهوه‌ای در حین دزدی کشته می‌شوند و آقای نارنجی نیز زخمی می‌شود. آن‌ها متوجه می‌شوند یک نفر آن‌ها را لُو داده است زیرا پلیس‌ها در آنجا کمین کرده بودند. هر کدام از اعضا در پی پیدا کردن کسی است که آن‌ها رو لو داده است.

مردی تنها و افسرده به نام تراویس بیکل که در شهر نیویورک سکونت دارد و از بی‌ خوابی مزمن رنج می‌برد، در طول شب به عنوان راننده تاکسی مشغول به فعالیت می‌ شود. از آنجایی که تراویس نمی‌ تواند به معضل‌ های اجتماعی پیرامون خود بی‌ تفاوت باشد، تصمیم می‌ گیرد که...

یک عروس بعد از کمای طولانی، بیدار میشود. اثری از بچه‌ای که قبلا در شکم داشته نیست. تنها چیزی که در ذهن دارد، انتقام گرفتن از تیم قاتلینی است که به او خیانت کردند، تیمی که خودش هم زمانی عضو آن بود.

A wealthy entrepreneur secretly creates a theme park featuring living dinosaurs drawn from prehistoric DNA. Before opening day, he invites a team of experts and his two eager grandchildren to experience the park and help calm anxious investors. However, the park is anything but amusing as the security systems go off-line and the dinosaurs escape.

عروس آدم کش به راهش برای انتقام گیری از رئیس سابقش «بیل»، ادامه میدهد. دو عضو باقی مانده از گروهی که چهار سال پیش به او خیانت کردند، هدف های جدید او هستند.

Jeffrey 'The Dude' Lebowski, a Los Angeles slacker who only wants to bowl and drink White Russians, is mistaken for another Jeffrey Lebowski, a wheelchair-bound millionaire, and finds himself dragged into a strange series of events involving nihilists, adult film producers, ferrets, errant toes, and large sums of money.

After a zombie becomes involved with the girlfriend of one of his victims, their romance sets in motion a sequence of events that might transform the entire lifeless world.

Fellow convicts Cheyenne Harry and Buck Masters become even more bitter enemies when Buck agrees to tamper with the prison's books for the warden's greedy son. The latter secures Buck's release, but when Buck threatens to blackmail him, he decides that the best place for the outlaw is back in prison. Promising to deliver Buck to the warden's anxious son, Cheyenne Harry accepts a premature pardon and goes in search of the outlaw, hoping to catch him in the act of committing a crime. In a small Western town, Harry falls in love with a dance hall girl named Lola, not knowing that she is Buck's sister. Soon Harry learns that Buck is planning a robbery and informs the warden's son, whose deputies promptly arrest him. Lola's grief so moves Harry, however, that he and his two brothers decide to pursue the deputies and rescue Buck. Lola then promises to marry Harry, while her brother promises to reform.