زوجی پیر (ریو و هیگاشیاما) به توکیو میآیند تا از پسر پزشکشان «یامامورا» و دختری (سوگیمورا) که صاحب آرایشگاه است دیدن کنند. آنان به قدری گرفتارند که نمیتوانند به پدر و مادر خود رسیدگی کنند. تنها کسی که در توکیو وقت خود را صرف رسیدگی به زوج پیر میکند، بیوهی پسر در جنگ کشته شدهشان (هارا) است...
ژاپن، قرن یازدهم. یک هیزمشکن (شیمورا)، یک راهب و یک مرد عامی، از باران به خرابههای دروازهی راشومون پناه میبرند و راهب داستان محاکمهای را که شاهد بوده با سه روایت تعریف میکند...
داستان در مورد مردی است که سالها خون و خونریزی راه میاندازد و قلمروی خود را گسترش میدهد و در آخر عمر خود قصد دارد که اموال خود را بین فرزندانش تقسیم کند که تقسیمها به مزاق پسر سوم خوش نمیآید، و این موضوع باعث جنگ و خونریزی عظیم میشود...
A photographer takes up newsreel shooting to impress a secretary.
On a January night in 1985, music's biggest stars gathered to record "We Are the World." This documentary goes behind the scenes of the historic event.
نوریکو که در سن ۲۸ سالگی هنوز مجرد است، با خشنودی در یک جمع خانوادگی پر جمعیت زندگی میکند که شامل والدین و خانواده برادرش میشود. دیدار یک عمو خانواده را وادار میکند برای او شوهر پیدا کنند.
A businessman with a disfigured face obtains a lifelike mask from his doctor, but the mask starts altering his personality.
دو پسر غیر قابل کنترل که در حومه توکیو زندگی میکنند، مصمم هستند تلویزیون داشته باشند تا بتوانند کشتی و بیسبال تماشا کنند. پدرشان که پیشبینی میکند «تلویزیون ۱۰۰ میلیون احمق تولید میکند» امتناع میکند و وقتی به آنها گفته میشود که ساکت شوند، پسرها فرمان را به معنای واقعی کلمه پذیرفته و برای همیشه زیپ دهانشان را میبندند.
دو خواهر به وجود مادر گمشده خود پی میبرند، اما خواهر کوچکتر نمیتواند حقیقت رها شدن در کودکی را بپذیرد.
A Japanese photojournalist revisits Vietnam after the liberation to document the nation, and begins following and documenting the young children from a poor Vietnamese family.
Karrer plods his way through life in quiet desperation. His environment is drab and rainy and muddy. Eaten up with solitude, his hopelessness would be incurable but for the existence of the Titanik Bar and its beautiful, haunting singer. But the lady is married and Karrer is determined to keep her husband away...
A detailed look at the gradual decline of Shenyang’s industrial Tiexi district, an area that was once a vibrant example of China’s socialist economy. But industry is changing, and the factories of Tiexi are closing. Director Wang Bing introduces us to some of the workers affected by the closures, and to their families.
Vampire housemates try to cope with the complexities of modern life and show a newly turned hipster some of the perks of being undead.
The arranged marriage between a capricious woman from Tokyo high society and a quiet and rustic man is tested by a marital crisis.
The family of an older man who runs a small sake brewery become concerned with his finances and his health after they discover him visiting an old mistress from his youth.
The story follows the son of a millionaire from the 1920s to the 1960s. After losing his fortune in the stock-exchange crash, he teams up with an equestrienne and becomes a circus clown.
با شدت گرفتن فصل طوفانها، مسیرهای کیت کوپر، تعقیبکننده سابق طوفان که پس از یک مواجهه ویرانگر در سالهای گذشته دوباره به دشتهای باز کشیده شده، با تایلر اوونز، ستاره بیملاحظه شبکههای اجتماعی، هنگامی که پدیدههای وحشتناک که هرگز پیشتر دیده نشده بود نمایان میشوند، با هم تلاقی پیدا میکند. این دو نفر به همراه تیمهای رقیبشان خود را دقیقاً در مسیر سیستمهای طوفانی متعددی منتهی بر فراز اوکلاهمای مرکزی در نبردی برای بقای خود مییابند.
A rich American businessman in London makes believe he's lost all his money so that his daughter will marry a composer.
Donald has to get up early, but everything seems to be working to keep him awake. His loudly ticking alarm clock resists several attempts to quiet it. Donald ultimately swallows it; the glow-in-the-dark dial can be seen through his feathers. Then his folding bed folds up on him. Springs start popping out of it; Donald builds an elaborate framework to hold it down. Finally, enough of the clock reassembles itself to sound the alarm and night is over.
کت بالو،دختر جوانی است که برای آموزگاری آموزش دیده است. تبهکاری به نام “تیم استراون” پدر گله دار کت را می کشد. کت نیز با کمک “کید شلین”که ششلول بندی پیر و دائمالخمر است به انتقام جویی برمی آید و در این راه در آستانه اعدام قرار می گیرد. داستان فیلم از جایی آغاز می شود که کت در زندان، خود را برای مراسم اعدام آماده می کند و در لحظات آخر پیش از به دار آویخته شدن، خاطرات خود را مرور می کند.