اندی دِیویس، ۱۸ ساله، کمتر از سه روز تا رفتن به دانشگاه فاصله دارد. اسباب بازیهایش، شامل وودی و باز لایت یر، درباره آینده نامعلومشان نگرانند. آنها به طور ناخواسته سر از مهدکودکی در می آورند که در آنجا با مشکلات فراوانی رو به رو می شوند…
از جريان سازترين آثار تاريخ سينماي امريکا و موفق در ترکيب ژانرهاي مختلف سينمايي. داناوي و بيتي درخشان بازي مي کنند هم چنين هاکمن، پارسونز و پولارد بازي هاي قابل قبولي ارائه مي دهند. فيلم اداي ديني به فقط يک بار زندگي مي کنيد (فريتس لانگ، 1937) به شمار مي آيد.ـ برنده دو جایزه اسکار و دو جایزه بفتا، نامزد هشت جایزه اسکار، هفت جایزه گلدن گلوب و دو جایزه بفتا ـ داستان: دوره ي بحران اقتصادي امريکا، اوايل دهه ي 1930. زوجي جوان و ياغي، »باني« (داناوي) و »کلايد« (بيتي)، به سرقت هاي کوچک دست مي زنند. آن دو خيلي زود با همراهي جواني مکانيک به نام »ماس« (پولارد)، برادر کلايد »باک« (هاکمن) و همسرش »بلانچ« (پارسونز) دارودسته اي تشکيل مي دهند و به شهرت مي رسند......
گروت تمدنی مینیاتوری را کشف میکند که معتقد است این کودک نوپای درختی به ظاهر عظیمالجثه همان قهرمانی است که انتظارش را میکشیدند.
در قسمت جدید، «شرلوک هلمز» و دستیار او «دکتر واتسون»، به همراه برادرش «میکروف هلمز» و یک زن کولی بنام «سیمزا» باید مردی شرور به نام «پروفسور موریاتی» را سرنگون سازند.
Barbie plays Lumina, a mermaid girl with the power to change the color of pearls. Cheerful and creative, Lumina finds herself working in a mermaid salon customizing fabulous hairstyles. And when Lumina has the chance to attend the royal ball, her friends adorn her with a gown fit for a princess. At the ball, villains try to seize power over the kingdom, and Lumina finds within herself an unexpected power that proves she is much more than a hair stylist.
Mariposa becomes the Royal Ambassador of Flutterfield, and is sent to bring peace between her fairy land and their rivals, the Crystal Fairies of Shimmervale. While Mariposa doesn't make a great first impression on the King, she becomes fast friends with his shy daughter, Princess Catania. However, a misunderstanding causes Mariposa to be banished from their fairy land. As Mariposa and Zee returns to Flutterfield, they encounter a dark fairy on her way to destroy Shimmervale. Mariposa rushes back and helps Princess Catania to save their fairy land and together, the two girls prove that the best way to make a friend, is to be a friend.
درباره ي مردي مشرف به مرگ که به زمين و زمان مي زند تا فردي را که زهرخورش کرده، بيايد داستان: «چوکليوس» (استتهام) يکي از زبردست ترين آدم کش هاي محافل مافيايي با پيامي تلفني از موقعيت متزلزلي که در آن گرفتار آمده، باخبر مي شود: زهري کشنده به بدنش تزريق شده که اگر نبضش از حد معيني پايين تر بزند، قلبش براي هميشه از تپش خواهد ايستاد...
In a soon to be demolished block of apartments, the residents resist the criminal methods used to force them to leave so a greedy tycoon can build his new skyscraper. When tiny mechanical aliens land for a recharge, they decide to stay and help out.
«ویکتور» کشته شده است و «سلن» که تخصص اش کشتن گرگینه هاست و کینه عمیقی از آنها به دل دارد، بهمراه «مایکل» که یک موجود چند نژادی است در فرار از دست خون آشامان هستند. از سوی دیگر تنها فرمانروای خون آشام ها، «مارکوس»، که اکنون از خواب برخواسته و تبدیل به یک هیولای قدرتمند شده و ...
Agents J and K are back...in time. J has seen some inexplicable things in his 15 years with the Men in Black, but nothing, not even aliens, perplexes him as much as his wry, reticent partner. But when K's life and the fate of the planet are put at stake, Agent J will have to travel back in time to put things right. J discovers that there are secrets to the universe that K never told him - secrets that will reveal themselves as he teams up with the young Agent K to save his partner, the agency, and the future of humankind.
This movie stars Barbie as a teenage girl, trying to deal with crushes, rivals and friendship as she tries to achieve her dream of working as a news anchor for her school's TV station. She doesn't always make the right decisions, but she's a nice enough character and considerably less "perfect" than she is portrayed in her other films.
دختری جوان سانحهی وحشتناک یک ترن هوایی را قبل از وقوع می بیند و عدهای را از سوار شدن به آن باز می دارد. اما او نمی تواند جلوی مرگ را بگیرد، و تمام کسانی که از آن حادثه جان سالم بدر بردهاند، یکی یکی بشکلی دلخراش می میرند.
تارزان پسر نجیبزادهای انگلیسی است که در کودکی در جنگلهای آفریقا گم شده و به وسیلهٔ بوزینهای به نام منگانی پرورش یافته است. او که اینک انسانی وحشی است مانند حیوانات غذا میخورد و مانند آنها حرف میزند و مانند میمون بر روی شاخه زندگی میکند.
Dr. Beck, who has changed his name, saves a young teenage girl drowning in Mexico, whom he falls in love with. As always, there are some complications in his way, but he has plans to possibly get past them and get the girl of his dreams.
After waking from a coma, Tino learns his future in-laws have given him a high-powered financial job, for which he is woefully unqualified.
Better watch out! The big guy in red is coming to town once again. This time, Scott Calvin -- also known as Santa Claus -- finds out there's an obscure clause in his contract requiring him to take on a wife. He has to leave the North Pole to fulfill his obligations, or else he'll be forced to give up his Yuletide gig.
When Puppy Paws, the fun-loving son of Santa Paws, gets bored, he finds Budderball on Santa's naughty list and figures he's just the dog to show him how to be an ordinary pup. When the magical Christmas Icicle starts to melt however, and the world begins to forget the true meaning of the season, it's up to Puppy Paws and his newfound Buddies to journey back to the North Pole and save Christmas.
ماموریت خواهر و برادر کورتز برای یک جزیره مرموز تعیین می شود، که در آن یک دانشمند ژنتیک و مجموعه ای از بچه های جاسوس رقیب روبرو می شوند.
بعد از اینکه پیش بینی مردی جوان، گروهی از تماشاگران یک مسابقه اتومبیل رانی را از سانحهای دلخراش نجات می دهد، مرگ باز می گردد تا آنهایی که گریختهاند را با خود ببرد.
جونی کورتز پس از وقایع فیلم دوم، بازنشسته شده و به عنوان یک کارآگاه خصوصی کار میکند. یک روز رئیسجمهور دولین به او اطلاع میدهد که خواهرش، کارمن کورتز پس از انجام یک مأموریت ناپدید شدهاست. او مطلع میشود که کارمن در یک بازی ویدئویی واقعگرایانه به نام بازی باخته گیر کردهاست. این بازی توسط فردی به نام اسباببازی ساز ساخته شده و هدف آن کنترل دائمی ذهن کودکان است. جونی وارد بازی میشود تا کارمن را نجات دهد و بازی را خاموش کند.