دو مرد زندانی عهد می بندند که پس از چند سال، از طریق رفتار مناسب با عرف، به آرامش و رهایی نهایی دست یابند.

فارست گامپ مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. در کورکی به طور معجزه اسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود.

داستان فیلم در مورد اعضای بیکار خانواده‌ی بی‌پولی است که به یک خانواده‌ی ثروتمند تعدی می‌کنند اما در مخمصه می‌افتند.

یک گروه از جستجو گران با استفاده از یک سیاه چاله که به تازگی کشف شده است توانستند محدودیت های انسان در سفر های فضایی را از بین ببرند و امکان سفر به مکان های دورتر را فراهم آورند …

داستان این فیلم با تمرکز روی جولیوس رابرت اوپنهایمر، به ماجرای گروهی از دانشمندان پروژه‌ی منهتن می‌پردازد که بمب‌های اتم استفاده‌شده در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی کشور ژاپن را برای ارتش آمریکا تولید کردند. تسلیم امپراطوری ژاپن در پی بمباران اتمی، به جنگ اقیانوس آرام خاتمه داد.

پیرمردی در شهری بزرگ زندگی می‌کند و از کل جامعه فاصله گرفته است و در تنهایی به سر می‌برد. خانه‌ی کوچک او در میان آسمان خراش‌هایی است که هر روز بلندتر می‌شوند و اکنون شهرداری می‌خواهد خانه‌ی او را تخریب کند و تخلیه کند. اما پیرمرد حاضر نیست خانه‌اش را به هیچ وجه ترک کند به همین علت با هزاران بادکنک که به خانه‌اش وصل کرده است به پرواز در می‌آید تا سفر پر ماجرایی را آغاز کند. اما بر حسب اتفاق پسر شش ساله‌ی همسایه نیز با او همراه می‌شود و آنها در سفری به سرزمینی دور افتاده ماجراهای جالبی را تجربه می‌کنند.

سال ۱۸۴۱، سالومون نورثاپ (چیوِتل اجیوفور) یک سیاهپوست آزاد است که با همسر و فرزندانش در ساراتوگای نیویورک زندگی می کند. او با نواختن ویولن امرار معاش می کند. یک شب توسط چند نفر اراذل و اوباش اغفال شده، به وسیله آنها مسموم و به‌عنوان برده فروخته می شود. به هوش که می آید، خود را در غل و زنجیر می بیند. سپس به مزارع پنبه در جنوب امریکا برده می شود، جایی که ابتدا توسط یک برده‌دار به نام ویلیام فورد خریده شده و بعد از آن به ادوین اپس (مایکل فاسبندر) فروخته می شود.

داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خاله‌اش زندگی می‌کند، زیرا پدر و مادرش سال‌ها قبل در یک تصادف کشته شده‌اند. هری پاتر که در این ۱۰ سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری می‌یابد که بزرگ‌ترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.

رایلی دختر 11 ساله و شادی است که بخاطر شرایط خانوادگی، مجبور می شود به همراه پدر و مادرش به شهر سان فرانسیسکو نقل مکان کند. رایلی در این شهر جدید باید دوستان جدید پیدا کرده و وضعیت خودش را با این محیط تطبیق دهد. با این‌حال 5 احساس مهم ذهن او شامل "خوشی"، "ناراحتی"، "خشم"، "ترس" و "انزجار" قادر نیستند در موقعیت جدیدی که رایلی در آن قرار گرفته مدیریت همیشگی شان را بر ذهن او داشته باشند و دائما در حال کشمکش هستند، اما...

اتفاقات فیلم در سال 2029 رخ می‌دهد زمانی که قدرت شفا بخشی ولورین به‌شدت کاهش یافته و پروفسور چارلز اگزاویر بسیار ضعیف شده است. با این حال، این دو به دنبال نجات یک دختر جهش یافته هستند. دولت در یک عملیات مخفیانه در نظر دارد که جهش یافته‌های زیر سن قانونی را دستگیر کرده و سپس آن‌ها را به سلاح‌هایی مرگبار تبدیل کند.

نیک فیوری مدیر سازمان بین المللی S.H.I.E.L.D است که وظیفه این سازمان برقراری آرامش در جهان می باشد. زمانی که فیوری درمیابد که امنیت زمین توسط لوکی مورد تهدید قرار گرفته است، به کمک ابرقهرمانانی چون مرد آهنی، هالک شگفت انگیز، تور، کاپیتان آمریکا و بیوه‌ی سیاه با او مقابله می کنند، تا جهان را از فاجعه ای بزرگ نجات دهند...

نجامین در اواخر قرن نوزدهم و در سن ۸۰ سالگی به دنیا آمده و با گذشت زمان، در حالی که دیگران پیرتر می‌شوند، او جوان‌تر می‌شود. او در کهنسالی عاشق دختری می‌شود که در سنین کودکی به‌سر می‌برد. اما در طی سال‌ها در حالی که دخترک بزرگ‌تر می‌شود، او در روندی وارونه به سوی خردسالی پیش می‌رود و همین موضوع عواقب عجیب و غریبی برای او در پی دارد.

پانزده سال پس از قتل خواهرش در شب هالووین ۱۹۶۳، مایکل مایرز از یک بیمارستان روانی فرار می‌کند و برای کشتن مجدد به شهر کوچک هادونفیلد، ایلینوی باز می‌گردد.

تونی استارک یک نابغه مهندسی است. در جریان سفری به افغانستان برای نمایش یکی از تولیدات موشکی‌اش، اسیر می‌شود. او از دانش فناوری خود برای فرارش بهره می‌گیرد. اما پس از آزادی رفته رفته همین فناوری را برای اهداف بزرگتری بکار می‌گیرد.

In 2257, a taxi driver is unintentionally given the task of saving a young girl who is part of the key that will ensure the survival of humanity.

داستان آن در سال ۱۹۶۹ و شهر لس آنجلس رخ می‌دهد. ریک دالتون (لئوناردو دی‌کاپریو) بازیگر فیلم‌های وسترن در تلویزیون‌های سیاه‌وسفید در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ میلادی می‌باشد که به مرور زمان شاهد کمرنگ شدن نقش و طرفدارانش در هالیوود می‌شود. بدلکار وی شخصی با نام کلیف بوث (برد پیت) است که سالیان سال در کنار ریک مشغول به همکاری بوده‌است. پس از کمرنگ شدن کار ریک وی به الکل روی می‌آورد و کار خود را در هالیوود تمام شده می‌داند همچنین شایعه‌هایی برای ریک به وجود آمده‌است که وی همسر خود را به قتل رسانده‌است و همین باعث می‌شود که وی از زندگی ناراضی باشد. در طرف دیگر کلیف فردی است که در یک تریلر زندگی می‌کند اما به مراتب رضایت از زندگی بیشتری نسبت به ریک دارد. شارون تیت (مارگو رابی) همسر رومن پولانسکی منزل ریک را اجاره کرده‌است. از طرفی نیز استیو مک‌کوئین (دیمین لوئیس) با در مهمانی که توسط پلی‌بوی صورت گرفته‌است با ریک صحبت می‌کند و این صحبت راه گشای ادامه کار ریک می‌باشد.

موضوع فیلم در مورد نویسنده ای بنام "نیوت اسکامندر" می باشد که در جامعه ای مخفی در شهر نیویورک فعالیت دارد. این جامعه از جادوگران و ساحرانی تشکیل شده که هفتاد سال قبل از وقایع هری پاتر در آن مکان فعالیت داشتند و ...

سال 1884 در انگلستان، انولا، خواهر کوچکتر شرلوک هولمز در صبح تولد 16 سالگی اش متوجه میشود مادرش با به جا گذاشتن تعدادی هدایای عجیب و غریب ناپدید شده است، اکنون او شروع به جست و جو برای یافتن او میکند و …

یک فیلم اکشن حماسی درباره ی جاسوسی، سفر در زمان و تکامل. این فیلم داستان مردی را روایت می کند که قصد دارد با استفاده از سفر در زمان و تولد دوباره، از وقوع جنگ جهانی سوم جلوگیری کند.

After learning that a brain aneurysm will kill him in about 90 minutes, a perpetually unhappy man struggles to come to terms with his fate and make amends with everyone he has ever hurt.