Every second of every day, from the moment he was born, for the last thirty years, Truman Burbank has been the unwitting star of the longest running, most popular documentary-soap opera in history. The picture-perfect town of Seahaven that he calls home is actually a gigantic soundstage. Truman's friends and family - everyone he meets, in fact - are actors. He lives every moment under the unblinking gaze of thousands of hidden TV cameras.

دخترهای کوچک دو خانواده، در روز عید شکرگزاری ناپدید می شوند. کارآگاه لوکی، مسئول پیگری پرونده می شود و در حین جستجو، جوان عقب مانده ای را به عنوان مظنون دستگیر می کند اما بازجویی ها از این جوان کندذهن، به جایی نمی رسد و برخلاف هشدارهای پدرِ یکی از دخترهای گمشده، یعنی کِلِر دُوِر، مبنی بر اینکه پلیس ها مظنون را آزاد نکنند، او آزاد می شود. حالا، کِلِر، تصمیم می گیرد تا دیر نشده، خودش دست به کار بشود و از مظنون بازجویی کند …

هفتصد سال از ترک زمین توسط انسان‌ها سپری شده، و آنچه که بر روی کرهٔ زمین باقی مانده، کوه‌ها زباله و آهن‌پارهٔ انباشته‌است. وال ای ربات هوشمند آشغال‌جمع‌کنی است که ماموریت دائمش، فشرده سازی و جمع آوری این پسماندها و آلودگی‌های صنعتی است. روزی وال ای مشغول کار است که سفینه‌ای غول‌پیکر از فضا فرود می‌آید و مهمان کوچکی را بهمراه خود می‌آورد…

A documentary look at the confluence of the Red scare, McCarthyism, and blacklists with the post-war activism by African Americans seeking more and better roles on radio, television, and stage. It begins in Harlem, measures the impact of Paul Robeson and the campaign to bring him down, looks at the role of HUAC, J. Edgar Hoover and of journalists such as Ed Sullivan, and ends with a tribute to Canada Lee. Throughout are interviews with men and women who were there, including Dick Campbell of the Rose McLendon Players and Fredrick O'Neal of the American Negro Theatre. In the 1940s and 1950s, anti-Communism was one more tool to maintain Jim Crow and to keep down African-Americans.

دختری و پسری با تفکر های اجتماعی متفاوت در طول سفر خود با کشتی تایتانیک عاشق هم دیگر می شوند آنها می خواهند بعد از سفر با هم ازدواج کنند اما …. حواشی فیلم : تایتانیک فیلمی حماسی-عاشقانه به نویسندگی و کارگردانی جیمز کامرون ساخته شده در سال ۱۹۹۷ کمپانی‌های پارامونت پیکچرز و فاکس قرن بیستم است. فیلمنامه تایتانیک آمیزه‌ای از واقعیت و افسانه‌است. بسیاری از منتقدان این فیلم را ستوده‌اند و آن را در زمره برترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان قرار داده‌اند. از لحاظ فروش نیز این فیلم یک پدیده بود و در سال ۱۹۹۷ با ۱٫۸ میلیارد دلار فروش به عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای جهان در زمان خود شد. در حال حاضر این فیلم بعد از فیلم آواتار دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای جهان است. در سال ۲۰۱۲ نیز به مناسبت صدسالگی غرق شدن تایتانیک، کامرون نسخه سه بعدی این فیلم را روانه گیشه‌ها کرد. اکران دوباره این فیلم نیز با فروش نزدیک به ۴۵۰ میلیون دلاری همراه بود، که سرانجام این فیلم توانست به فروش ۲٫۱۸۵ میلیارد دلاری برسد. و به دومین فیلمی تبدیل شود که بیش از دو میلیارددلار فروش داشته است.

شرک غولی است که در یک جنگل سرسبز در آرامش و سکوت زندگی می‌کند، تا اینکه مأموران پادشاه به منطقه‌ای نزدیک او می‌آیند و از مردم چیزهای عجیبشان می‌خواهند، پیرزنی الاغش را می‌دهد و ادعا می‌کند ...

یک زن گدا یک شاهزادهٔ جوان را نفرین و او را تبدیل به یک دیو زشت می‌کند، زن جادوگر به وی یک آینهٔ جادویی که او را از حوادث مطلع می‌کند و یک گل رز می‌دهد که تا بیست‌ویکمین سال تولدش شکوفه می‌دهد، او باید تا آن هنگام عشق واقعی را حس کند تا نفرین را بشکند، وگرنه تا پایان عمر همان جانور زشت باقی خواهد ماند…

در سال 1899 در پاریس شاعر فقیر و جوان اسکاتلندی به اسم «کریستین» (اوان مک گرگور) زندگی می کند. او پس از مدتی به یک کلوب پنهانی به اسم «مولن روژ» در محله بدنام «مونت مارتی» که فعالیتهای زیر زمینی در زمینه هایی چون مواد مخدر دارند می پیوندد. او ناگهان خودش را گرفتار یک رابطه عاشقانه حزن انگیز و آتشین با گرانترین ستاره گروه (نیکول کیدمن) که مشهورترین فاحشه شهر نیز می باشد می بیند...

A teenager who's lived a sheltered life because she's allergic to everything, falls for the boy who moves in next door.

An ordinary man makes an extraordinary discovery when a train accident leaves his fellow passengers dead — and him unscathed. The answer to this mystery could lie with the mysterious Elijah Price, a man who suffers from a disease that renders his bones as fragile as glass.

Siblings Lucy, Edmund, Susan and Peter step through a magical wardrobe and find the land of Narnia. There, they discover a charming, once peaceful kingdom that has been plunged into eternal winter by the evil White Witch, Jadis. Aided by the wise and magnificent lion, Aslan, the children lead Narnia into a spectacular, climactic battle to be free of the Witch's glacial powers forever.

فیلم درباره‌ی شیری جوان به نام سیمبا می‌باشد که فکر می‌کند باعث مرگ پدرش شده است و به همین منظور از هویتش به عنوان پادشاه آینده فرار می‌کند. اما…

A young man raised by scientists on Mars returns to Earth to find his father.

تایمون و پومبا داستان شیرشاه را از دید خودشان برای مخاطبان تعریف می‌کنند. اما تایمون اصرار دارد که فیلم را به جلو بزند تا به قسمتی برسد که وارد داستان می‌شود، چرا که در اوایل فیلم، آنها حضور نداشتند و از طریق گوینده فیلم، قبل از آغاز سفر سیمبا وارد داستان می‌شوند. همچنین در این شماره با مادر تیمون و عمو مکس هم آشنا خواهیم شد…

When three overworked and under-appreciated moms are pushed beyond their limits, they ditch their conventional responsibilities for a jolt of long overdue freedom, fun, and comedic self-indulgence.

آلوین و سیمیون و تئودور به میامی سفر می‌کنند تا مانع خواستگاری دیو از سامانتا شوند…

«می» (استون)، چندین بار تلفنی از «ری» (استالون)، متخصص «تخریب»، می خواهد تا در کشتن «لیون» (رابرتس)، قاچاقچی کوبایی که پدر «می» را کشته، به او کمک کند. سرانجام وقتی «می» تصمیم می گیرد به تنهایی وارد عمل شود، «ری» می پذیرد او را هم راهی کند.

An idyllic summer turns into a nightmare of unspeakable terror for yet another group of naïve counselors. Ignoring Camp Crystal Lake's bloody legacy, one by one they fall victim to the maniacal Jason, who stalks them at every turn...

A sorority moves in next door to the home of Mac and Kelly Radner who have a young child. The Radner's enlist their former nemeses from the fraternity to help battle the raucous sisters.

گروه چیپمانک‌ها (متشکل از سه سنجاب پسر به نام‌های آلوین، تئودور و سایمون) و چیپتزها (متشکل از سه سنجاب دختر به نام‌های بریتنی، النور و جانت) هنگام بازی روی عرشه کشتی مسافرتی به طور اتفاقی به خاطر شیطنت‌های آلوین از کشتی به داخل آب می‌افتند و سر از یک جزیره گرمسیری بهشت مانند در می‌آورند. رفته رفته آن‌ها کشف می‌کنند که آن‌طور که به نظر می‌رسد در جزیره تنها نیستند و این شروع اتفاقات جالبی است که برای آن‌ها رخ می‌دهد…