یک گروه از جستجو گران با استفاده از یک سیاه چاله که به تازگی کشف شده است توانستند محدودیت های انسان در سفر های فضایی را از بین ببرند و امکان سفر به مکان های دورتر را فراهم آورند …

شورشیان برای گریختن از دشمن خود یعنی امپراتوری گلستیک پایگاه جدیدشان در هوث را ترک می‌کنند. «شاهزاده لیا»، «هان سولو» و C-3P0 فرار می‌کنند و به یک پایگاه قدیمی و خراب پناه می‌برند اما بعداً توسط «لرد دارت ویدر» دستگیر می‌شوند. طی این مدت، «اسکای واکر» و R2-D2 از دستورات جدید «بن کنوبی» پیروی می‌کنند و توسط «یودا» تعلیمات رزمی می‌بینند. آیا اسکای واکر می‌تواند دوستان خود را از چنگال لرد سیاه نجات دهد؟

این فیلم ، داستان زندگی فیلیپ پوتزو دی بورگو اشراف زاده ای است که از سال ۱۹۹۳ و بعد از سقوط با چتر ، از گردن به پایین فلج شده است و ...

توماس ای. اندرسون مردی است که زندگی دوگانه‌ای دارد. در روز او یک برنامه نویس یک شرکت نرم افزاری است و شب‌ها هکری تحت عنوان نئو. نئو همیشه به دنبال فهمیدن حقیقت زندگی‌اش بوده است، اما حقیقت خارج از تصور اوست. او با یک هکر افسانه‌ای بنام مورفیوس که توسط دولت بعنوان تروریست شناخته شده، ارتباط برقرار می کند، و به همین خاطر تحت تعقیب پلیس قرار می گیرد. مورفیوس نئو را در دنیای واقعی بیدار می کند، یک سرزمین بایر و ویران، جایی که ذهن اکثر انسان‌ها توسط گونه‌ای از ماشین‌ها، در ماتریکس اسیر شده‌ است. اکنون نئو باید بعنوان یک شورشی در دنیای ماشین‌ها به ماتریکس بازگردد و با مامورها مقابله کند، ابر برنامه‌های قدرتمند کامپیوتری ای که وظیفه دارند نئو و تمام شورش انسانی را سرکوب کنند.

در جریان جنگ جهانی دوم، گروهی از سربازان امریکایی به پشت خطوط دشمن نفوذ می کنند تا یک سرباز چترباز بنام رایان، که تمام برادرانش در جنگ کشته شده‌اند، را نجات دهند.

دکتر «کینگ شولتز» (کریستوفر والتز) آزادی یک برده سیاه پوست بنام «جنگو» (جیمی فاکس) را می خرد، و به او کمک می کند تا همسرش را که در چنگ یک مزرعه دار ثروتمند و بی رحم بنام «کلوین کندی» (لئوناردو دی‌کاپریو) است، نجات دهد...

هری سومین سال را در مدرسه هاگوارتز سپری می‌کند و مشکلات جدیدی در انتظار او هستند. قاتل محکوم، سیریوس بلک از زندان جادوگران گریخته است و اکنون به دنبال هری می‌آید.

یک عروس بعد از کمای طولانی، بیدار میشود. اثری از بچه‌ای که قبلا در شکم داشته نیست. تنها چیزی که در ذهن دارد، انتقام گرفتن از تیم قاتلینی است که به او خیانت کردند، تیمی که خودش هم زمانی عضو آن بود.

Loosely based on the true-life tale of Ron Woodroof, a drug-taking, women-loving, homophobic man who in 1986 was diagnosed with HIV/AIDS and given thirty days to live.

ولدمورت قوی‌تر شده و قدرتش در حال رشد است. در حال حاضر وزارت سحر و جادو و هاگوارتز در کنترل اوست. هری، رون و هرمیون تصمیم گرفته‌اند کار دامبلدور را به پایان برسانند و بقیه جان پیچ‌ها را پیدا کنند تا ولدمورت را شکست بدهند. اما برای این سه نفر و بقیهٔ دنیای جادوگری امید کمی باقی مانده است.

هری پاتر در مقطع پنجم دروس هاگوارتز است. وزارت سحر و جادو باور نمی‌کند که لرد ولدمورت بازگشته است و از این جهت هری پاتر و دامبلدور را تحت فشار می‌گذارد.

تونی استارک یک نابغه مهندسی است. در جریان سفری به افغانستان برای نمایش یکی از تولیدات موشکی‌اش، اسیر می‌شود. او از دانش فناوری خود برای فرارش بهره می‌گیرد. اما پس از آزادی رفته رفته همین فناوری را برای اهداف بزرگتری بکار می‌گیرد.

بعد از حمله سرخپوست ها به آمریکایی هایی که در حال قاچاق پوست بودند، آمریکایی ها مجبور به فرار می شوند. گلس با بازی "لئوناردو دی کاپریو" همراه با پسر دورگه اش که چندان میان سفیدپوست ها محبوب نیست، راهنمایی گروه قاچاقچی ها را بر عهده می گیرد. اما با حمله یک خرس به گلس اوضاع کاملا بهم می ریزد و...

بازیگری میانسال که زمانی نقش یک ابرقهرمان محبوب به نام «بردمن» را بازی میکرده، اکنون میخواهد با حضور در نمایشی در برادوی که از روی داستانی کوتاه نوشته ریموند کارور تولید شده، شکوه ازدسترفته خود را بازیابد...

سال ۱۹۴۲. آمریکا به تازگی وارد جنگ جهانی دوم شده، و «استیو راجرز» (کریس ایوانز) که در امتحان ورودی ارتش قبول نشده است،‌ در کمال نا امیدی به سر می برد. اما وقتی که او برای یک پروژه سری داوطلب می شود، همه چیز تغییر می کند. او تحت یک آزمایش فوق سری قرار می گیرد، و ناگهان بدن ضعیف او به طرزی باورنکردنی قدرتمند می شود...

شیکاگو، سال ۲۰۳۵. روبات ها در همه جا به عنوان کارگر یا پیشخدمت به کار گرفته شده اند. در حالی که به سه قانون روباتی پای بند هستند که ظاهرا باعث می شود به آدم ها لطمه ای نزنند. تا این که کارآگاه ویژه ی جنایی به نام «دل اسپونز» (اسمیت) به شدت به روبات ها شک می کند و سرانجام رودرروی روباتی به نام «سانی» می شود که تکامل پیدا کرده و به ضوابط «سه قانون روباتی» پای بند نیست...

کودکی که از یک سیاره بیگانه در حال نابودی به زمین فرستاده شده است، توسط والدین جدید زمینی اش بزرگ می شود. گرچه زندگی معمولی بعنوان یک خبرنگار دارد، اما زمانی می رسد که مجبور می شود از قدرت های خارق العاده ای که نسبت به انسان ها دارد، برای مقابله با افراد شرور استفاده کند...

۱۰ سال بعد از تلاش برای نجات نابو، کهکشان در آستانه جنگ داخلی قرار می‌گیرد. تحت رهبری «جدای» خائن، هزاران سیستم خورشیدی تهدید به جدا شدن از جمهوری کهکشانی می‌شوند. شاگرد هوشیار و لجوج «جدای» که یک شوالیه دلیر است به همراه ملکه به قلب این کشمکش کشیده می‌شوند و جنگ آغاز می‌شود...

فدراسیون تجاری، رفت‌وآمد به سیاره صلح جو نابو را به منظور حل یک کشمکش تجاری کهکشانی مسدود کرده‌است. صدراعظم والوروم، رئیس مجلس سنای جمهوری کهکشانی به طور محرمانه دو شوالیه جدای به نامهای کوای‌گان جین و شاگرد او اوبی‌وان کنوبی را برای دیدار با فدراسیون تجاری و حل بحران به آنجا می‌فرستد، غافل از اینکه فدراسیون تجاری با یک لرد سیت مرموز، دارت سیدیوس هم‌پیمان گشته که به آنها دستور داده است تا با ارتش عظیم درویدهایشان به نابو حمله کرده و دو شوالیه جدای را به قتل برسانند...

در کنار هراس از کارهایی که یک قهرمان خدا گونه می‌تواند انجام بدهد، گاتهام شورشی قهرمان و نترس خود را دارد. در کنار ناجی‌هایی که از مردم محافظت می‌کنند، جهان در کشمکش اینکه دنیا به چه قهرمانی نیاز دارد قرار دارد. زمانی که بتمن و سوپرمن جنگی را علیه یکدیگر آغاز می‌کنند، نژاد بشریت را در تهدیدی فراتر از تهدیدهای گذشته قرار می‌دهند.‏