داستان بر اساس زندگی واقعی و رویدادهای حقیقی هنری هیل، گنگستر مخوف سابق را روایت میکند. هنری از کودکی آرزو داشته یک گانگستر شود بهطوریکه گانگستر شدن را از رئیس جمهور آمریکا شدن بهتر میدانست. هنری جوان به عنوان صرفاً یک پیشخدمت و راننده برای سازمان جنایی نزدیک محلهشان... ترجمه از رضا بهادری
«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.
دام کاب (بازیگری لئوناردو دی کاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه میکند. یکی از مشتریان وی به او پیشنهادی می دهد که نمی تواند جواب منفی به او دهد، به همین خاطر گروهی را جمع می کند تا...
At an elite, old-fashioned boarding school in New England, a passionate English teacher inspires his students to rebel against convention and seize the potential of every day, courting the disdain of the stern headmaster.
داستانی حماسی در مورد یک غریبه ی مرموز با ساز دهنی است که به جمع نیروهایی که برای حمایت از یک بیوه ی زیبای بدنام که جانش توسط یک قاتل بی رحم که در راه آهن کار می کند به خطر افتاده است، می پیوندد.
خانوادهای به عنوان سرایدار به یک هتل در محلی دور افتاده که در تعطیلی زمستانی هست، میروند. در آنجا نیرویی شیطانی روی مرد تأثیر گذاشته و جنون خشونت وی را میگیرد. در حالی که پسرش به خاطر توانایی خاصی که دارد علائمی از اتفاقات وحشتناکی که قبلاً در هتل رخ داده را میبیند...
در سالهایی خیلی دور در کهکشانی خیلی دور آزادی خواهان در حال مبارزه با امپراتوری دیکتاتوری فضایی هستند. در همین فاصله «پرنسس لیا» (فیشر) اسیر معاون امپراتور میشود که «دارت ویدر» نام دارد. لیا مخفیانه ۲ روبات را همراه با پیامی به سیارهی تاتوین میفرستد و این ۲ روبات به دست پسری به اسم «لوک» (همیل) می افتند و لوک همراه با «اوبی وان کنوبی» و ۲ روبات، و خلبانی شیاد به اسم «هان سولو» (هریسون فورد) برای نجات لیا اقدام میکنند...
تونی مونتانا (ال پاچینو) مهاجر کوبایی که به امریکا امده است با دوستش منی (استیون بائور) وارد دسته های مافیایی قاچاق مواد مخدر می شوند. او عاشق الویرا (میشل فایفر)، دوست دختر رئیسش، می شود. او به سرعت به قدرت می رسد و رئیسش را از سر راه کنار می زند. پس از ازدواج با الویرا با وارد کردن مستقیم کوکائین از کوبا یک امپراطوری بنا می کند. دوستان بلندپایه و با نفوذ او در کوبا به مشکلی بر خورده اند که حل ان را به تونی می سپارند اما تونی نمی تواند انرا مرتفع کند. منی بدون اجازه او و پنهانی با خواهر تونی ازدواج کرده است. تونی خواهرش را خیلی دوست دارد و اجازه نمی دهد هیچ مردی با او رابطه برقرار کند. همزمانی این اتفاقات برای تونی بسیار گران تمام می شود…
مردی تنها و افسرده به نام تراویس بیکل که در شهر نیویورک سکونت دارد و از بی خوابی مزمن رنج میبرد، در طول شب به عنوان راننده تاکسی مشغول به فعالیت می شود. از آنجایی که تراویس نمی تواند به معضل های اجتماعی پیرامون خود بی تفاوت باشد، تصمیم می گیرد که...
غلاف تمام فلزی (به انگلیسی: Full Metal Jacket) فیلمی در ژانر جنگی ساختهٔ استنلی کوبریک در سال ۱۹۸۷ (میلادی) است. واحد جذب نیروی نیروی دریائی ایالات متحد، کارولینای جنوبی. گروهبان توپخانه، «هارتمن» (ارمی) گروهی داوطلب تازه کار را میپذیرد و برای آنان نامهای جدید انتخاب میکند، مثلاً به یکی از آنان، «سرباز جوکر» (موداین) و دیگر «سرباز کابوی» (آرلیس هوارد) میگوید، و با خشونت و بددهنی به آنان میفهماند که باید هشت هفته آموزشی را به همین ترتیب سر کنند.
«جك ریپر» ژنرال روان پریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در امریکاست که در اقدامی خودسرانه تهاجمی هسته ای علیه شوروی به راه می اندازد و رئیس جمهور و سیاستمداران آمریکا پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات می گردند.
وقتی دانیل پلانیو اطلاع پیدا می کند که در شهر کوچکی در غرب، دریایی از نفت در حال تراوش از زمین است، فوری دست پسرش را می گیرد و به آنجا می رود تا شانسش را در گرد و خاک بوستن امتحان کند. دنیل که از کودکی تجربههای بدی با زندگی و انسانها داشته، رفته رفته از نوع بشر تنفر پیدا کرده و قصد دارد با به دست آوردن ثروتی کلان زندگیای ترتیب دهد تا دیگر به نوع بشر و تعامل با آن نیازی نداشته باشد. با وجود این طرز فکر، او به پسرخواندهای که دست تقدیر بر سر راهش قرار داده و دنیل ابتدا از او در جهت دروغ خانوادهدار بودن و برای تسهیل مذاکرات تجاریاش استفاده میکند دل میبندد. این پسرخوانده ناسپاس از آب در میآید و دنیل در تجربهٔ دیگری با شخصی روبرو میشود که خود را به دروغ، برادر گمشدهای از او معرفی میکند. این بار هم دنیل به نوع بشر شانس دیگری میدهد و به این “برادر” دل میبندد. بعداً او متوجه این دروغ نیز میشود و وی را میکشد. هر تجربه بد او را خشنتر میکند تا جایی که دیگر از رنجاندن فجیع ناسپاسان و کشتن ریاکارانی که به سراغش میآیند ابایی ندارد و فیلم پایان خونینی دارد…
هتل بزرگ بوداپست یک فیلم در ژانر کمدی محصول سال ۲۰۱۴، به نویسندگی و کارگردانی وس اندرسن است. در سال ۱۹۳۰ که دولتی فاشیست در حال قدرتگرفتن است و شعلهٔ جنگ در حال روشنشدن، هتل بزرگ بوداپست بهواسطهٔ تلاش فراوانِ مهماندار و شاگردش، به یکی از برترین تفریحگاههای اروپا تبدیل شدهاست. یکی از مشتریان همیشگی هتل میمیرد و یک نقاشی ارزشمند به مهماندار میرسد. با این اتفاق، همه چیز تغییر میکند.
مرثیهای بر یک رؤیا نام فیلمی درام و روانشناسی به کارگردانی دارن آرونوفسکی و نویسندگی دارن آرونوفسکی و هوبرت سلبی جونیور محصول سال ۲۰۰۰ از شرکت آمریکایی آرتیسان اینترتیمنت میباشد. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشته هوبرت سلبی جونیور ساخته شدهاست.
یک عروس بعد از کمای طولانی، بیدار میشود. اثری از بچهای که قبلا در شکم داشته نیست. تنها چیزی که در ذهن دارد، انتقام گرفتن از تیم قاتلینی است که به او خیانت کردند، تیمی که خودش هم زمانی عضو آن بود.
این فیلم تصویر زندگی «جیک لا موتا» (رابرت دنیرو) بوکسور معروف امریکایی است. تصویری از عاشقی هایش و به قهرمانی رسیدنش، از دلهره ها و شک هایش و از مغلوب شدنش در مبارزه با غول شهرت...
Jeffrey 'The Dude' Lebowski, a Los Angeles slacker who only wants to bowl and drink White Russians, is mistaken for another Jeffrey Lebowski, a wheelchair-bound millionaire, and finds himself dragged into a strange series of events involving nihilists, adult film producers, ferrets, errant toes, and large sums of money.
فیلم درباره روابط بین پادشاه ششم انگلیس جرج ششم و دکتر معالج استرالیاییاش جفری راش است که تلاش می کند مشکل لکنت او رابرطرف کند و به او قوت قلب دهد. فیلم بر اساس داستانی واقعی دربارهی پادشاه جورج ششم ساخته شده است.
جکی براون مهماندار هواپیمایی است که پول های یک فروشنده اسلحه را جابه جا می کند. وی در یکی از ماموریت های خود توسط دو نفر از مامورین پلیس دستگیر می شود. آنها از وی می خواهند که با آنها همکاری کرده و باعث دستگیری فروشنده اسلحه و در نتیجه آزادی خود شود. جکی می داند که درصورت لو دادن حتی نام رئیس خود، زنده نخواهد ماند. در این میان با مکس چری آشنا می شود که ضمانت وی را برای آزادی از زندان بعهده گرفته است. حال جکی باید نقشه ای برای رها شدن از دست مامورین پلیس و فروشنده اسلحه بیابد.
یک دلال سابق مواد مخدر، به هوستون آمده تا با همسرش زندگی جدیدی را بعنوان یک معمار برای خودش آغاز کند. اما زمانی که به یکی از همکاران قدیمی اش بر می خورد، همه چیز به هم میریزد...