پس از وقایع ویرانگر"انتقامجویان: جنگ ابدیت"، جهان ویرانه شده و انتقامجویان به کمک متحدان باقیماندهی خود بار دیگر گرد هم میآیند تا اعمال تانوس را خنثی کرده و نظم را به دنیا بازگردانند...
اعضای تیم انتقامجویان و همچنین متحدان آنها در حال محافظت از سیاره زمین هستند و با تهدیدهایی مقابله میکنند که بزرگتر از حد توان هر قهرمانی برای مقابله با آنها است. در همین برهه زمانی خطر جدیدی ظاهر میشود که از پس سایههای دنیای کهکشانی بیرون آمده و فراتر از تصور همه است؛ آن هم کسی نیست جز تانوس، حاکم ظالم و ستمگر بدنام دنیای بین کهکشانی. هدف او از به راه انداختن این بازی ناعادلانه، بهدست آوردن هر شش سنگِ سنگهای بینهایت (Infinity Stones) است؛ سنگهایی که دارای قدرتهای غیرقابل تصور هستند. تانوس با داشتن این سنگهای بینهایت میتواند روی همه واقعیتها تاثیر بگذارد. هر چیزی که اعضای تیم انتقامجویان برای آن جنگیده بودند، آنها را به این نقطه زمانی رساند؛ در هیچ برهه زمانیای، سرنوشت زمین و همچنین آینده موجودیت آن تا این اندازه نامشخص و نگرانکننده نبوده است.
داستان «جوکر» در دههی ۱۹۸۰ میلادی روی میدهد و زندگی «آرتور فلک» استند-آپ کمدین شکستخوردهای را روایت میکند که با طرد شدن از سوی جامعه به دنیای زیرزمینی جنایت در شهر گاتهام گرایش پیدا میکند.
A World War II satire that follows a lonely German boy whose world view is turned upside down when he discovers his single mother is hiding a young Jewish girl in their attic. Aided only by his idiotic imaginary friend, Adolf Hitler, Jojo must confront his blind nationalism.
«پیتر پارکر» با بازی «تام هالند» به دنبال وقایع «دور از خانه» به قتل «میستریو» با بازی «جیک جیلنهال» متهم است و هویت محرمانهاش توسط «جی. جونا جیمسون» با بازی «جی.کی. سیمونز» در روزنامه «دیلی باگل» فاش شده است. «پیتر پارکر» برای طلب یاری نزد «دکتر استرنج» با بازی «بندیکت کامبربچ» میرود تا بخواهد با طلسمی اجرا کند که مردم به جز نزدیکانش فراموش کنند او «مرد عنکبوتی» است و «میستریو» را از بین برده.
یک طراح ربات نابغه بنام هیرو هامادا خود را در مقابل یک تهدید شرورانه برای از بین بردن شهری که در آن زندگی می کند، می بیند. به کمک یکی از بهترین ربات هایش بنام بیمکس او به مبارزه با این توطئه می پردازد...
در ماموریتی در سیاره مریخ، فضانورد «مارک واتنی» در طوفانی سهمگین گرفتار میشود و بقیه تیم او را ترک می کنند. اما مارک جان سالم به در میبرد و درمیابد که در این سیاره تنها مانده است، در حالی که منابع اندکی برای زنده ماندن در اختیار دارد…
در آینده ای دور، در حالی که تنها بیابانی خشک از زمین باقی مانده است، باقیمانده ی نسل انسان ها برای بدست آوردن واجبات زندگی حاضرند یکدیگر را بکشند. مکس، مردی کم حرف که زن و بچه اش را از دست داده است، به تنهایی سفر می کند و در جستجوی صلح می باشد...
مامور ویژه ای بنام «وید ویلسون» (رایان رینالدز) که تبدیل به یک مزدور شده است، تحت یک آزمایشی شرورانه قرار میگیرد و قدرت های ویژه ای بدست می آورد. او با استفاده از این قدرتش شروع میکند به شکار افرادی که زندگی اش را نابود کردند.
جیک سالی سرباز فلج نیروی دریایی به ماموریتی در پاندورا، قمر یکی از سیارات دوردست میرود. او در میابد که که انسانها قصد دارند موجودات شبه انسان پاندورا بنام «ناوی» را نابود کنند تا منابع با ارزش آنها که در جنگلهایشان نهفته است، را بدست آورند. جیک با یک هویت «آواتار» به داخل مردم ناوی نفوذ می کند، و از طرفی هم به سرهنگ کوارتیچ قول می دهد با ارتش همکاری کند. جیک خیلی سریع با مردم ناوی خو می گیرد و عاشق دختر رئیس قبیله آنها می شود. طولی نمی کشد که سرهنگ و افرادش با تاکتیکهایی مرگبار به مردم ناوی حمله می کنند، و جیک تصمیم می گیرد با آنها مقابله کند.
پسری که میخواد خاطرات دوران کودکیش را تغییر داده تا بتواند شکل جدیدی از زندگی در آینده را تجربه کند.
دولتهای جهان قانونی را وضع میکنند که طی آن فعالیتهای تمامی ابرقهرمانان کنترل میشوند و آنها باید برای دولت آمریکا کار کنند. کاپیتان آمریکا و مرد آهنی که در مورد این قانون نظرات متفاوتی دارند، مقابل یکدیگر میایستند.
زمانی که یک ماموریت IMF به شکل بدی به پایان میرسد، جهان با عواقب وخیم مواجه میشود.
یک جراح با استعداد اما متکبر و مغرور که پس از حادثه ای ناگوار شغلش را از دست میدهد، راه تازهای را پیش روی زندگیاش میبیند. او توسط یک جادوگر آموزشهایی را فرا میگیرد تا از دنیا در برابر افراد شرور محافظت کند.
پیتر پارکر و دوستانش برای تعطیلات به اروپا میروند اما در آنجا او باید دوستانش را در مقابل میستریو محافظت کند.
اعضای خانوادهای که از رویدادهای آخرالزمانی جان سالم به در بردهاند ناچار هستند تا با زبان اشاره با یکدیگر صحبت کنند، چرا که هیولاهایی با قدرت شنوایی بالا در نزدیکی آنها وجود دارند. فیلم در آینده رخ میدهد و دورانی را به تصویر میکشد که هیولاهایی ناشناخته زمین را به تسخیر خود درآوردهاند و کوچکترین صدایی میتواند آنان را به سوی انسان کشانده و سبب نابودی شان شود…
پیتر پارکر پس از اتفاقات فیلم Captain America: Civil War (کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی) به محله کوئینز در شهر نیویورک بازگشته است و با هویت جدید مرد عنکبوتی در فیلم Spider-Man: Homecoming تصمیم دارد خود را ثابت کند. او از تجربهای که با انتقامجویان داشته است، بسیار هیجانزده است. با این حال، او همچنان با زن عمو می زندگی میکند و پیتر اکنون تحت مراقبت تونی استارک نیز است. پیتر تلاش میکند تا بتواند بین زندگی جدید خود و دوستانش، تعادل ایجاد کند؛ اما زمانی که ولچر ظاهر میشود پیتر باید با مهمترین تهدید خود مقابله کند.
شش جوان به امید بردن جایزه ۱۰ هزار دلاری یک مسابقه، برای شرکت در این مسابقه وارد ساختمانی اسرارآمیز میشوند. اما خیلی زود، شرایط به گونهای رقم میخورد که آنها باید برای زنده ماندن و بقاء تلاش کنند و …
بروس وین كه بار دیگه به انسانیت ایمان آورده و تحت تاثیر از خود گذشتگی سوپرمن قرار گرفته با متحد جدیدش دایانا پرایس گروهی تشكیل میدهد تا با دشمنی بزرگتر مقابله كنند ...
فیلم اساسینز کرید، داستان مردی به نام کالوم لینچ را روایت میکند که میفهمد جدش آگیلار در قرن ۱۵ و در اسپانیا عضو حشاشین بودهاست و با گروهی معروف به تمپلارها میجنگیدهاست. به او گفته میشود که تمپلارها در جستجوی سیب عدن هستند که حاوی کد ژنتیکی ارادهٔ آزاد در انسان است و توسط آن قادر به کنترل نسل بشر خواهند شد. برای همین کالوم را به کار میگیرند تا با استفاده از حافظهٔ ژنتیکیاش به حافظهٔ آگیلار دست یابند که آخرین کسی بوده که سیب عدن را در اختیار داشته تا بفهمند سیب عدن کجاست. کالوم اما در اثر این تجربه، مهارتها و فنون جنگی آگیلار را یادمیگیرد و در دوراهی ادامهٔ راهش یا همکاری با دشمنانش قرار میگیرد.