سفينه ي «نوسترومو» براي انجام پژوهش هاي فضايي به کهکشان فرستاده و يکي از سرنشينان آن به نام «کين» (هرت) ناخواسته باعث ورود موجودي ناشناخته به درون سفينه مي شود. موجودي که خيلي سريع رشد مي کند و به نظر مي رسد هدفي جز کشتار و نابودي نداشته باشد..
پیرمردی در شهری بزرگ زندگی میکند و از کل جامعه فاصله گرفته است و در تنهایی به سر میبرد. خانهی کوچک او در میان آسمان خراشهایی است که هر روز بلندتر میشوند و اکنون شهرداری میخواهد خانهی او را تخریب کند و تخلیه کند. اما پیرمرد حاضر نیست خانهاش را به هیچ وجه ترک کند به همین علت با هزاران بادکنک که به خانهاش وصل کرده است به پرواز در میآید تا سفر پر ماجرایی را آغاز کند. اما بر حسب اتفاق پسر شش سالهی همسایه نیز با او همراه میشود و آنها در سفری به سرزمینی دور افتاده ماجراهای جالبی را تجربه میکنند.
داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خالهاش زندگی میکند، زیرا پدر و مادرش سالها قبل در یک تصادف کشته شدهاند. هری پاتر که در این ۱۰ سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری مییابد که بزرگترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.
«ایندیانا جونز» (فورد) پروفسور باستان شناسی است که برای برگرداندن اشیای تاریخی به موزهها میجنگد. مجموعه داری ثروتمند به نام «والتر» (گلاور) به او میگوید که پدرش «دکتر جونز» (کانری) متخصص قرون وسطی، در میانهی جست و جو برای یافتن جام مقدس ناپدید شده است و «ایندی» سعی میکند جای او را پیدا کند.
شرک غولی است که در یک جنگل سرسبز در آرامش و سکوت زندگی میکند، تا اینکه مأموران پادشاه به منطقهای نزدیک او میآیند و از مردم چیزهای عجیبشان میخواهند، پیرزنی الاغش را میدهد و ادعا میکند ...
امريکاي مرکزي. «سرگرد آلن شيفر» (شوارتسنگر) و تيم ورزيده ي سربازان منتخبش مأموريت مي يابند تا چند سرباز اسير ارتش امريکا را نجات دهند. در جنگل هاي انبوه، حادثه هاي عجيبي اتفاق مي افتد. موجودي نامرئي و ناشناخته، که از سياره اي ديگر به زمين آمده، افراد را يکي يکي شکار و سربه نيست مي کند.
در سال ۱۹۹۵ «مارتی مک فلای» یک نامه از دوست خود «دکتر امت براون» دریافت میکند، و محتویات نامه به مارتی کمک میکند که ماشین زمان را پیدا کند. مارتی با استفاده از ماشین زمان به غرب قدیم میرود و توجه میشود که دوستش به دست ارازل و اوباش افتاده است و ...
بسیاری از سالها پیش ، تا حدود 20،000 ، اندکی شعبده باز به نام Scrat می خواست یک بلوط بلوط را در یخ مخفی کند. اما آنچه انجام می دهد ، ایجاد یک فاجعه نیمه است که باعث می شود همه حیوانات از جنوب به سرزمینهای گرمتر مهاجرت کنند. خوب ، آنچه همه می گویند ، همه ، نه. زیرا یکی از اینها برعکس است: این ماموت مادفرد است ، گرگ تنهائی که تنها با افتخار سرگردان است و فقط به شمال می رود زیرا دیگران به سمت جنوب می روند.
یک چهره مشهور در حال افول تصمیم میگیرد از یک داروی بازار سیاه استفاده کند، مادهای که با تکثیر سلولی بهطور موقت نسخهای جوانتر و بهتر از وی ایجاد میکند.
«پو» پاندایی چاق و عاشق کونگفو است. پدرش یک آشپز است و طبق رسم های قدیمی، پسر باید همان شغل پدر را ادامه دهد. ولی پو هیچ تمایلی به دنبال کردن شغل پدرش ندارد. استاد «اوگوای» دوست قدیمی استاد چیفو است. استاد اوگوای خواب می بیند که «تای لونگ» (شاگرد سابق استاد چیفو که ببری بسیار قوی و شیطانی و در زندان به سر می برد) از زندان بازگشته و هیچکس قدرت مقابله با او را ندارد، جز جنگجوی اژدها. اتفاقاً خواب او درست تعبیر شد و تای لونگ توانست از بزرگترین زندان چین فرار کند. روزی که قرار است مسابقه بین پنج شاگرد استاد «چیفو» برگذار شود تا جنگجوی اژدها مشخّص شود، پو کاملاً اتّفاقی وارد محلّ مسابقه شده و استاد اوگوای او را به عنوان جنگجوی اژدها معرّفی می کند. پو که از شدّت چاقی حتا نمیتواند نوک پای خود را ببیند، باید تای لونگ، ببر خبیث را شکست دهد.
آرتور قرار است با آموزشهای مرلین، تبدیل به پادشاه شود…
آپولو کرید، رقیب سابق و دوست فعلی راکی، در مسابقه ای با ضربه ی چپ کوبنده ی بوکسوری غول پیکر از شوروی به نام ایوان دراگو (لوندگرن) بر زمین می افتد و می میرد. راکی نیز عنوان خود را می گذارد تا بتواند در مسابقه ای غیر رسمی با دراگوی آماتور، در خود شوروی شرکت کند.
یک بچه آهو به همراه مادر خویش و در تعامل و رویارویی با انسانهاست که به مرگ مادر وی توسط شکارچیان، و افزونی دایره تجربیات او در زندگی میانجامد. در طول داستان بامبی با بسیاری از حیوانات جنگل دوست میشود و مهارتهای لازم جهت زندگی در جنگل و زنده ماندن را به زودی یاد میگیرد. با ورود شکارچیان به جنگل، بامبی باید رهبری آهوان جنگل را به عهده بگیرد و از آنها مراقبت کند…
یک سرباز انگلیسی به نام جان اسمیت، در سفرش برای تصرف مناطق بکر آمریکای جنوبی، با دختری از یک قبیله بومی سرخپوستی آشنا میشود. آن دو برخلاف تفاوتهای فرهنگ و رسوم قبیلهای به یکدیگر دل میبندند و…
تن تن، به همراه سگش در بازار قدیمی شهر بروکسل، ماکت کوچک یک کشتی قدیمی قرن هفدهمی به نام یونیکورن (اسب شاخدار) را میخرد که متعلق به سرفرانسیس است که به دنبال حمله دزدان دریایی به ریاست مرد خبیثی به نام «راکام سرخپوش» (با بازی دانیل کریگ) در دریا غرق شده و گنج گران قیمتی را با خود به قعر اقیانوس برده است. تن تن پی میبرد که سرفرانسیس، سه ماکت مشابه ساخته و نقشه گنج غرق شده را در آنها جا سازی کرده و حالا مرد شیطان صفتی به نام ساخارین که از نوادگان «راکام سرخپوش» است به دنبال آن نقشههاست. بقیه ماجرا، رقابت تن تن وهادوک با ساخارین برای دست یابی به ماکت سرفرانسیس است…
«لری دیلی» (استیلر) کاری را به عنوان نگهبان شب موزهی تاریخ طبیعی قبول میکند اما در نخستین شب نگهبانیاش در مییابد که چه کار مشکلی دارد: شب که فرا میرسد یک طلسم مصری، اشیا و فیگورهای مومی را زنده میکند!....
Now, we find the rowdy extraterrestrial getting used to life with his new ʻohana. However, a malfunction in the ultimate creation of Dr. Jumba soon emerges, which reinstates his destructive programming and threatens to both ruin his friendship with Lilo and to short him out for good!
Two couples vacationing together in an R.V. from Texas to Colorado are terrorized after they witness a murder during a Satanic ritual.
مدتها از آخرین باری که لایتینگ مک کوئین موفق شده بود خود را به عنوان سلطان جادهها مطرح کند میگذرد. او اکنون خوشحال از بیرقیب بودنش، قصد دارد تا مدتی را به استراحت و تعمیر فنی خود بپردازد اما رقیب قدیمی و کهنه کار ایتالیایی او به نام فرانچسکو برنولی پیشنهاد شرکت در یک گراند پریکس جهانی را به لایتینگ میدهد و اعلام هم میکند که خودش، قهرمان بیرقیب این مسابقات خواهد بود! لایتینگ که سرش برای مسابقات و کلکل کردن با ماشینهای دیگر درد میکند، به همراه دوست صمیمی خود یعنی «ماتر» آماده میشوند تا به این گراند پریکس که قرار است در شهرهای توکیو، پاریس، پونته کورو و لندن برگزار شود، قدم بگذارند. همه چیز برای لایتینگ و ماتر به خوبی پیش میرود تا زمانی که این دو متوجه میشوند که گراند پریکس جهانی کاملا قانونی برگزار نمیشود و دستهایی پشت پرده است که میخواهد لایتینگ به مقام قهرمانی در این مسابقات نرسد و …
A Turkish ambassador arrives in Paris to sign an important trade agreement, allowing Turkey to buy a sophisticated new war plane from France. Immediately he is the target of an assassin, and a special agent is assigned to protect him.