"جان دوو"(کوین اسپیسی) قاتلی است که تصمیم گرفته است هفت نفر را که نماد هفت گناه کبیره هستند به قتل برساند. هدف او از این کار هشدار دادن به انسانهایی است که غرق در گناه روز خود را به شب می رسانند. مسئول پرونده این قتلها "دیوید میلز" (بردپیت) است، کاراگاه جوانی که تازه به نیویورک منتقل شده است. میلز با همکاری کاراگاه سامرست (مرگان فریمن) که در شرف بازنشستگی است قدم به قدم دوو را تعقیب می کنند اما حوادثی رخ می دهد که شرایط را تغییر می دهد. تغییری اساسی...

«مارتی مک‌فلای» 17 ساله است و با دانشمندی به نام «اِمت براون» آشنا می‌شود. این دانشمند در حال ساخت ماشین زمان است و قصد دارد آن را مورد آزمایش قرار دهد. این دو در لحظه‌ی امتحان ماشین زمان، مورد حمله‌ی یک گروه تروریستی قرار می‌گیرند و «مارتی» که سعی می‌کند از دست آنها فرار کند، به 30 سال قبل برمی‌گردد.

"اُ دای سو" مرد میان سالی است که در یک روز بارانی ربوده می‌شود و در مکانی به مدت ۱۵ سال زندانی می‌شود. پس از آزاد شدن تصمیم می‌گیرد که دلیل ربوده شدنش را کشف کند و از شخصی که این کار را کرده است انتقام بگیرد و... نام این فیلم در زبان فارسی به اشتباه "پیر پسر" و "پسر پیر" ترجمه شده که عنوان درست آن "رفیق قدیمی" و یا "همکلاسی قدیمی" است.

توماس ای. اندرسون مردی است که زندگی دوگانه‌ای دارد. در روز او یک برنامه نویس یک شرکت نرم افزاری است و شب‌ها هکری تحت عنوان نئو. نئو همیشه به دنبال فهمیدن حقیقت زندگی‌اش بوده است، اما حقیقت خارج از تصور اوست. او با یک هکر افسانه‌ای بنام مورفیوس که توسط دولت بعنوان تروریست شناخته شده، ارتباط برقرار می کند، و به همین خاطر تحت تعقیب پلیس قرار می گیرد. مورفیوس نئو را در دنیای واقعی بیدار می کند، یک سرزمین بایر و ویران، جایی که ذهن اکثر انسان‌ها توسط گونه‌ای از ماشین‌ها، در ماتریکس اسیر شده‌ است. اکنون نئو باید بعنوان یک شورشی در دنیای ماشین‌ها به ماتریکس بازگردد و با مامورها مقابله کند، ابر برنامه‌های قدرتمند کامپیوتری ای که وظیفه دارند نئو و تمام شورش انسانی را سرکوب کنند.

سال ۱۹۵۴ تدی دنیلز، یک مارشال امریکایی، برای تحقیق در مورد ناپدید شدن یکی از بیماران بیمارستان روانی اشکلیف به جزیره شاتر می رود. تدی با تحقیقات زیرکانه و مهارتش، خیلی زود سر نخی از معما بدست می آورد...

سفينه ي «نوسترومو» براي انجام پژوهش هاي فضايي به کهکشان فرستاده و يکي از سرنشينان آن به نام «کين» (هرت) ناخواسته باعث ورود موجودي ناشناخته به درون سفينه مي شود. موجودي که خيلي سريع رشد مي کند و به نظر مي رسد هدفي جز کشتار و نابودي نداشته باشد..

مرثیه‌ای بر یک رؤیا نام فیلمی درام و روان‌شناسی به کارگردانی دارن آرونوفسکی و نویسندگی دارن آرونوفسکی و هوبرت سلبی جونیور محصول سال ۲۰۰۰ از شرکت آمریکایی آرتیسان اینترتیمنت می‌باشد. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشته هوبرت سلبی جونیور ساخته شده‌است.

گروهی از خبرنگاران سعی دارند تا آخرین سخنان گفته شده توسط سرمایه دار کلان و رئیس روزنامه Rosebud آقای «چالرز فاستر کین» را رمزگشایی کنند. فیلم با نمایش حلقه ی چاپ روزنامه ای که تیتر آن زندگی نامه ی چارلز فاستر کین می باشد، شروع می شود. پس از آن ما تکه هایی از گذشته ی زندگی چارلز کین را می بینیم. همانطور که خبرنگاران تحقیق و جستجو بیشتری می کنند، تماشاگران به اوج و محبوبیت رسیدن یک مرد را مشاهده می کنند و در آخر می بینند چطور از قله ی دنیا به پایین کشیده می شود...

دو سرباز جوان بریتانیایی مأموریت دارند از مناطق تحت نفوذ دشمن عبور کرده و پیام توقف حمله‌ای را منتقل کنند که ممکن است به مرگ هزاران سرباز منجر شود.

داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خاله‌اش زندگی می‌کند، زیرا پدر و مادرش سال‌ها قبل در یک تصادف کشته شده‌اند. هری پاتر که در این ۱۰ سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری می‌یابد که بزرگ‌ترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.

After learning that a boy their age has been accidentally killed near their rural homes, four Oregon boys decide to go see the body. On the way, Gordie, Vern, Chris and Teddy encounter a mean junk man and a marsh full of leeches, as they also learn more about one another and their very different home lives. Just a lark at first, the boys' adventure evolves into a defining event in their lives.

Jeffrey 'The Dude' Lebowski, a Los Angeles slacker who only wants to bowl and drink White Russians, is mistaken for another Jeffrey Lebowski, a wheelchair-bound millionaire, and finds himself dragged into a strange series of events involving nihilists, adult film producers, ferrets, errant toes, and large sums of money.

نینا سیرز دختری است که همه دوران کودکی و نوجوانی خود را به فراگیری و تمرین رقص باله گذرانده‌است. نینا به عنوان یک بالرین حرفه‌ای و ستاره یک شرکت معتبر، در تلاش برای به‌دست آوردن نقش اول باله معروف دریاچه قو اثر چایکوفسکی است. اما مدیر شرکت و طراح رقص‌های این باله، که در مورد توانایی نینا برای این بازی در دو نقش قوی سفید و معصوم و قوی سیاه اغواگر، مطمئن نیست، قابلیت‌های او را زیر سئوال می‌برد.

در ماموریتی در سیاره مریخ، فضانورد «مارک واتنی» در طوفانی سهمگین گرفتار میشود و بقیه تیم او را ترک می کنند. اما مارک جان سالم به در میبرد و درمیابد که در این سیاره تنها مانده است، در حالی که منابع اندکی برای زنده ماندن در اختیار دارد…

تونی استارک یک نابغه مهندسی است. در جریان سفری به افغانستان برای نمایش یکی از تولیدات موشکی‌اش، اسیر می‌شود. او از دانش فناوری خود برای فرارش بهره می‌گیرد. اما پس از آزادی رفته رفته همین فناوری را برای اهداف بزرگتری بکار می‌گیرد.

Colorado Springs, late 1970s. Ron Stallworth, an African American police officer, and Flip Zimmerman, his Jewish colleague, run an undercover operation to infiltrate the Ku Klux Klan.

A school teacher discusses types of government with his class. His students find it too boring to repeatedly go over national socialism and believe that dictatorship cannot be established in modern Germany. He starts an experiment to show how easily the masses can become manipulated.

تیمی متشکل از “آنا” و “کریستُف” در یک سفر برای نجات “آلسا” خواهر آنا به اورست می روند که در مسیر سفر به یک آدم برفی خنده دار به اسم “اولاف” برخورد می کنند که به وسیله ی طلسمِ یخ زدگی پادشاه ظالم تا ابد در زمستان دام افتاده است

A couple's relationship is tested when uninvited guests arrive at their home, disrupting their tranquil existence.

رمانی اروتیک از ای. ال. جیمز نویسندهٔ بریتانیایی است. پنجاه سایهٔ گری که اولین جلد از این سه‌گانه است در ۲۰ ژوئن ۲۰۱۲ منتشر شد. وقایع این رمان که در سیاتل، واشینگتن ایالات متحدهٔ آمریکا رخ می‌دهد به بیان روابط عاطفی عمیق میان آناستازیا استیل، دختری باکره و فارغ‌التحصیل رشتهٔ ادبیات و کریستین گری، کارآفرین بانفوذ و ثروتمند می‌پردازد. این رمان به دلیل تصویر کردن صحنه‌های بی‌پردهٔ سکس و مجموعه‌ای از گرایش‌های رفتاری بی‌دی‌اس‌ام نظیر مهاربندی/نظم، سروری/بردگی و سادیستی/مازوخیستی به موفقیتی عظیم رسیده‌است. پنجاه طیف تیره و پنجاه طیف باز عنوان دومین و سومین جلد از این ۳ گانه است. این اثر ادبی توانست عنوان پرفروش‌ترین کتاب الکترونیک فهرست نیویورک تایمز و آمازون را در سراسر جهان از جمله بریتانیای کبیر و ایالات متحده آمریکا از آنِ خود کند. از دیگر موفقیت‌های تجاری این رمان در جهان، می‌توان به فروخته شدن ۴۰ میلیون نسخه در ۳۷ کشوری که فروش داشته و شکستن رکورد سریع‌ترین فروش کتاب با جلد کاغذی که متعلق به مجموعه داستان‌های هری پاتر بود، اشاره کرد.