یکسال از زمانیکه دکتر جاناتان کرین « معروف به مترسک » که بطور اسرارآمیزی ناپدید شد و همچنین نقشه های راس برای نابود کردن شهر گاتهام توسط بتمن خنثی شد، گذشته است. اکنون با تلاشهای بروس وین، بتمن و کمکهای ستوان حیمز گوردون و یک بازپرس قضایی جدید به اسم هاروی دنت که قصد ازدواج با راشل را دارد، مردم شهر احساس آرامش می کنند. اما این وضعیت پایدار نمی ماند زیرا یک جنایتکار روانی و بسیار باهوش به اسم جوکر با نقشه هایش می کوشد تا آرامش شهر را بهم زده و هرج و مرج و رعب و وحشت را در شهر حاکم کند و با اینکار بتمن را به مبارزه بطلبد. بتمن با کمک هاروی می کوشد تا هر طور شده جوکر را متوقف ساخته و او را در چنگال عدالت قرار دهد اما جوکر …
اعضای تیم انتقامجویان و همچنین متحدان آنها در حال محافظت از سیاره زمین هستند و با تهدیدهایی مقابله میکنند که بزرگتر از حد توان هر قهرمانی برای مقابله با آنها است. در همین برهه زمانی خطر جدیدی ظاهر میشود که از پس سایههای دنیای کهکشانی بیرون آمده و فراتر از تصور همه است؛ آن هم کسی نیست جز تانوس، حاکم ظالم و ستمگر بدنام دنیای بین کهکشانی. هدف او از به راه انداختن این بازی ناعادلانه، بهدست آوردن هر شش سنگِ سنگهای بینهایت (Infinity Stones) است؛ سنگهایی که دارای قدرتهای غیرقابل تصور هستند. تانوس با داشتن این سنگهای بینهایت میتواند روی همه واقعیتها تاثیر بگذارد. هر چیزی که اعضای تیم انتقامجویان برای آن جنگیده بودند، آنها را به این نقطه زمانی رساند؛ در هیچ برهه زمانیای، سرنوشت زمین و همچنین آینده موجودیت آن تا این اندازه نامشخص و نگرانکننده نبوده است.
هری سومین سال را در مدرسه هاگوارتز سپری میکند و مشکلات جدیدی در انتظار او هستند. قاتل محکوم، سیریوس بلک از زندان جادوگران گریخته است و اکنون به دنبال هری میآید.
داستان «کروئلا» که استلا را وادار میکند با پذیرفتن خصایص بدخویانهاش به «کروئلا» تبدیل شود.
پیرمردی در شهری بزرگ زندگی میکند و از کل جامعه فاصله گرفته است و در تنهایی به سر میبرد. خانهی کوچک او در میان آسمان خراشهایی است که هر روز بلندتر میشوند و اکنون شهرداری میخواهد خانهی او را تخریب کند و تخلیه کند. اما پیرمرد حاضر نیست خانهاش را به هیچ وجه ترک کند به همین علت با هزاران بادکنک که به خانهاش وصل کرده است به پرواز در میآید تا سفر پر ماجرایی را آغاز کند. اما بر حسب اتفاق پسر شش سالهی همسایه نیز با او همراه میشود و آنها در سفری به سرزمینی دور افتاده ماجراهای جالبی را تجربه میکنند.
داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خالهاش زندگی میکند، زیرا پدر و مادرش سالها قبل در یک تصادف کشته شدهاند. هری پاتر که در این ۱۰ سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری مییابد که بزرگترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.
اندی دِیویس، ۱۸ ساله، کمتر از سه روز تا رفتن به دانشگاه فاصله دارد. اسباب بازیهایش، شامل وودی و باز لایت یر، درباره آینده نامعلومشان نگرانند. آنها به طور ناخواسته سر از مهدکودکی در می آورند که در آنجا با مشکلات فراوانی رو به رو می شوند…
هری پاتر دومين سال تحصيلیاش را در مدرسه جادوگری هاگوارتز شروع میکند اما يک موجود اسرار آميز در مدرسه در کمين اوست. صداهای شيطانی از ديوارها بگوش میرسند و حوادث وحشتناکی در هاگوارتز اتفاق میافتد.
بروس وین که در کودکی شاهد قتل پدر و مادرش بوده و نمی تواند این خاطرات تلخ را از ذهنش پاک کند همچون آواره ای از یک نقطه به نقطه دیگر جهان سفر کرده و با تبهکاران مبارزه می کند . او در نقطه ای از آسیا با فردی مرموز به اسم هنری دوکارد آشنا می شود که به او پیشنهاد می کند با انجام تمرینات سخت فیزیکی به عضویت انجمن سایه ها به رهبری “راس ال گول” درآید . بروس می پذیرد و تمرینات دشوار را با موفقیت پشت سر می گذارد اما زمانیکه انجمن از او می خواهد فرد بیگناهی را بقتل برسانتد قبول نکرده و به زادگاه خود شهر گاتهام بر می گردد تا …
یک زن متکبر و ثروتمند سرمایه دار به نام رافائلا با دوستانش در دریای مدیترانه با قایق تفریحی در حال تعطیلات در حالی که شنا می کند، آفتاب می گیرد و بی وقفه در مورد فضایل طبقه خود و بیهودگی چپ های سیاسی صحبت می کند. اما مونولوگ جهنمی سیاسی او، یکی از دست اندرکاران قایق بادبانی، جنارینو، یک کمونیست سرسخت را خشمگین می کند که تلاش می کند نظرات خود را برای جلوگیری از ناراحتی رئیسش و از دست دادن شغل خوب خود، حفظ کند. با وجود توهین های تحقیر آمیز، جنارینو موافقت می کند که او را بعد از ظهر همان شب سوار قایق کند تا بقیه دوستانش را که از آنها جلوتر رفته اند ببیند. در طول مسیر، موتور قایق تندرو از کار میافتد و هر دوی آنها را در میانه دریا میگذارد که هیچ زمینی در آن دیده نمیشود.رافائلا متکبر و متکبر تابستان را با دوستانش و ملوان فقیر جنارینو در قایق تفریحی خود می گذراند. وقتی رافائلا به همراه جنارینو کمی در دریا گردش می کند، آن دو با یکدیگر آشنا می شوند و در جزیره ای متروک سرگردان می شوند. این دو سرگردان اکنون باید بر اختلافات خود غلبه کنند تا در ویلنیس زنده بمانند. ترجمه از : yavar.love
پسر بچه ای به نام «کوین» (کالکین)، به دلیل شیطنت هایش، شب پیش از سفر خانواده اش برای تعطیلات کریسمس، تنبیه می شود تا در اتاق زیر شیروانی بخوابد، و او هم پیش از خواب آرزو می کند که تمام اعضای خانواده اش ناپدید شوند. صبح روز بعد، همه «کوین» را فراموش می کنند و به سفر می روند و وقتی متوجه نبود او می شوند که دیگر دیر شده است.
نئو و رهبران شورش تخمین میزنند که حدود ۷۲ ساعت تا حمله ۲۵۰ هزار ماشین به صهیون، وقت دارند. در همین زمان نئو باید تصمیم بگیرد که چگونه ترینیتی را از سرنوشت تاریکی که در رویا برایش دیده، نجات دهد.
اسپینافی که بر روی مامور امنیتی جانسون، لوک هابز تمرکز دارد.
«سام» یک دانش آموز دبیرستانی است که پدرش به مناسبت فارغالتحصیلی برای او یک اتومبیل کامروی دست دوم خریده است. سام از این موضوع بسیار خوشحال است اما در ادامه متوجه میشود اتومبیل او در واقع یک روبات تغییر شکل دهنده به نام «بامبلی» است که به یک گونه از روباتهای فرا زمینی به اسم «اتوبوت» تعلق دارد...
Teddy Duncan's middle-class family embarks on a road trip from their home in Denver to visit Mrs. Duncans Parents, the Blankenhoopers, in Palm Springs. When they find themselves stranded between Denver and Utah, they try to hitch a ride to Las Vegas with a seemingly normal older couple in a station wagon from Roswell, New Mexico. It turns out that the couple believes they are the victims of alien abduction. The Duncan's must resort to purchasing a clunker Yugo to get to Utah, have their luggage stolen in Las Vegas, and survive a zany Christmas with Grandpa and Grandma Blankenhooper.
Agents J and K are back...in time. J has seen some inexplicable things in his 15 years with the Men in Black, but nothing, not even aliens, perplexes him as much as his wry, reticent partner. But when K's life and the fate of the planet are put at stake, Agent J will have to travel back in time to put things right. J discovers that there are secrets to the universe that K never told him - secrets that will reveal themselves as he teams up with the young Agent K to save his partner, the agency, and the future of humankind.
یک شهابسنگ حاوی مواد آلوده و روغنی از فضا به طور غیر منتظره ای با دختری به نام «سوزان» برخورد می کند و یکباره قد وی به طور اسرارآمیزی به ۱۵ متر میرسد و او با دوستانی عجیب و غریب آشنا میشود که با یکدیگر برای نجات زمین تلاش میکنند …
ماجرای فیلم ادامه قسمت اول (Night at the Museum 2006) است که حول و هوش اتفاقاتی است که در موزه اسمیت سونیان واشنگتن رخ میدهد. (بن استیلر) که بعد از اتفاقات داستان اول از شهر خارج شده بعد از گذشت چند وقت به شهر بر میگردد و متوجه میشود که موزه قبلی تعطیل شده و تمام اشیاء عتیقه این موزه به موزه جدیدی در واشنگتن انتقال پیدا کرده. شخصیتهای جدید این قسمت ماجراهای جالب و خنده داری رو رقم میزنند که هر بینندهای رو به خودش جلب میکند …
In the wake of the 2012 Sandy Hook Elementary School massacre that took the lives of 20 first graders and their teachers, local clergymen Father Bob Weiss receives a letter from a fellow priest in Dunblane, Scotland, whose community suffered an eerily similar fate in 1996. From across the Atlantic, the two priests forge a poignant bond through the shared experience of trauma and healing.
A lazy, incompetent middle school teacher who hates her job and her students is forced to return to her job to make enough money for a boob job after her rich fiancé dumps her.