«مایکل کورلئونه» (آل پاچینو) درگیر سرو سامان بخشیدن به امپراتوری ای است که از پدرش، «دون ویتو» (مارلون براندو) به ارث برده است. داستان به طور موازی زندگی «مایکل کورلئونه» قبل از انقلاب کوبا و زندگی «ویتو کورلئونه?» جوان، مهاجرت او از سیسیل به آمریکا و چگونگی رسیدن او به قدرت را نشان می‌دهد و اینکه مایکل چگونه در دادگاه به دفاع از خود در مقابل اتهامات می پردازد…

جولز و وینسنت ( باجگیرهای مارسلوس والاس ) در طی اجرای ماموریتی چند حوان را به قتل می رسانند. در حین قتل اتفاق عجیبی باعث تحول فکر و قلبی جولز شده و جولز تصمیم میگیرد که دست از جرم و جنایت برداشته و بسوی وارستگی گام بردارد. ولی وینسنت که اندیشه جولز را مورد تمسخر قرار میداد به کار خود ادامه داده و در ماموریت بعدی …

«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.

کارگاه بازنشسته سانفرانسیسکویی که مبتلا به ترس از بلندی نیز است، در حال بررسی رفتار عجیب همسر دوست قدیمی خود است و در همین حال به صورت نگران کننده ای به او علاقه مند می شود.

Two musicians witness a mob hit and struggle to find a way out of the city before they are found by the gangsters. Their only opportunity is to join an all-girl band as they leave on a tour. To make their getaway they must first disguise themselves as women, then keep their identities secret and deal with the problems this brings - such as an attractive bandmate and a very determined suitor.

هتل بزرگ بوداپست یک فیلم در ژانر کمدی محصول سال ۲۰۱۴، به نویسندگی و کارگردانی وس اندرسن است. در سال ۱۹۳۰ که دولتی فاشیست در حال قدرت‌گرفتن است و شعلهٔ جنگ در حال روشن‌شدن، هتل بزرگ بوداپست به‌واسطهٔ تلاش فراوانِ مهماندار و شاگردش، به یکی از برترین تفریحگاه‌های اروپا تبدیل شده‌است. یکی از مشتریان همیشگی هتل می‌میرد و یک نقاشی ارزشمند به مهماندار می‌رسد. با این اتفاق، همه چیز تغییر می‌کند.

Disgruntled Korean War veteran Walt Kowalski sets out to reform his neighbor, Thao Lor, a Hmong teenager who tried to steal Kowalski's prized possession: a 1972 Gran Torino.

In the smog-choked dystopian Los Angeles of 2019, blade runner Rick Deckard is called out of retirement to terminate a quartet of replicants who have escaped to Earth seeking their creator for a way to extend their short life spans.

سال ۱۸۴۱، سالومون نورثاپ (چیوِتل اجیوفور) یک سیاهپوست آزاد است که با همسر و فرزندانش در ساراتوگای نیویورک زندگی می کند. او با نواختن ویولن امرار معاش می کند. یک شب توسط چند نفر اراذل و اوباش اغفال شده، به وسیله آنها مسموم و به‌عنوان برده فروخته می شود. به هوش که می آید، خود را در غل و زنجیر می بیند. سپس به مزارع پنبه در جنوب امریکا برده می شود، جایی که ابتدا توسط یک برده‌دار به نام ویلیام فورد خریده شده و بعد از آن به ادوین اپس (مایکل فاسبندر) فروخته می شود.

Jerry, a small-town Minnesota car salesman is bursting at the seams with debt... but he's got a plan. He's going to hire two thugs to kidnap his wife in a scheme to collect a hefty ransom from his wealthy father-in-law. It's going to be a snap and nobody's going to get hurt... until people start dying. Enter Police Chief Marge, a coffee-drinking, parka-wearing - and extremely pregnant - investigator who'll stop at nothing to get her man. And if you think her small-time investigative skills will give the crooks a run for their ransom... you betcha!

While on a trip to Paris with his fiancée's family, a nostalgic screenwriter finds himself mysteriously going back to the 1920s every day at midnight.

فیلم "چشمان کاملا بسته" آخرین اثر کوبریک پیش از مرگ وی بود. که بسیاری از منتقدین این فیلم را شاهکار کوبریک معرفی می کنند. فیلمنامه این فیلم بر اساس رمان "ترامنول" Traumnovelle ("داستان خیال") اثر "آرتور اِشنیتزِر" نوشته شده است. "نیکول کیدمن" و "تام کروز" بازیگر های اصلی آن هستند و در زمان ساخت فیلم هنوز طلاق نگرفته بودند. کوبریک تنها بعد از اولین روایت ویرایش فیلم مرد و از اونجایی که کوبریک مردیست که از تکرار و کار زیاد کار عالی می سازه ، تمام منتقدین اتفاق نظر دارند که قطعا او پیش ازمرگش تغییرات چشم گیری در فیلم میداد. اما با تمام این نقد ها فیلم بدون هیچ دستخوشی منتشر شد و نظر کمپانی برادارن وارنر این بود که به کار کوبریک نباید دست زد.

فیلم تصویری از رم امروز را به نمایش گذاشته و داستان نویسنده ای سالخورده است که با تلخی دوران شورانگیز جوانی اش را بازسازی می کند...

Greg is coasting through senior year of high school as anonymously as possible, avoiding social interactions like the plague while secretly making spirited, bizarre films with Earl, his only friend. But both his anonymity and friendship threaten to unravel when his mother forces him to befriend a classmate with leukemia.

During the Cold War, the Soviet Union captures U.S. pilot Francis Gary Powers after shooting down his U-2 spy plane. Sentenced to 10 years in prison, Powers' only hope is New York lawyer James Donovan, recruited by a CIA operative to negotiate his release. Donovan boards a plane to Berlin, hoping to win the young man's freedom through a prisoner exchange. If all goes well, the Russians would get Rudolf Abel, the convicted spy who Donovan defended in court.

A man named Seligman finds a fainted wounded woman in an alley and he brings her home. She tells him that her name is Joe and that she is nymphomaniac. Joe tells her life and sexual experiences with hundreds of men since she was a young teenager while Seligman tells about his hobbies, such as fly fishing, reading about Fibonacci numbers or listening to organ music.

Professor of language and philosophy Dominic Matei is struck by lightning and ages backwards from 70 to 40 in a week, attracting the world and the Nazis. While on the run, the professor meets a young woman who has her own experience with a lightning storm. Not only does Dominic find love again, but her new abilities hold the key to his research.

Nine members of an extremely rich and hateful family have decided to have a reunion on a remote island in the Mediterranean. No sooner than their arrival, old grudges, resentments, and feuds make themselves known, along with allusions to some more macabre events in their past. But when their boats are sabotaged, thus stranding them without any connection to the mainland, it becomes clear that someone is not willing to let old wounds heal, a fact made all the more clear as bodies start to pile up...

Annabella marries Soranzo. She happens to also be pregnant by Giovanni — who also happens to be her brother. Destiny, and jealousies threaten to expose her past, and Soranzo plots revenge.