در «لیگ عدالت زک اسنایدر»، «بروس وین» (بن افلک) که میخواهد اطمینان حاصل کند فداکاری سوپرمن (هنری کویل) بیهوده نبوده، به یاری «دایانا پرنس» (گل گدوت) و گروهی از فراانسانها باید از زمین در مقابل تهدیدی که میتواند فاجعهبار باشد محافظت کند. این وظیفه دشوارتر از تصور بروس است، چرا که هر یک از نیروها باید بر شیاطین درونی خود و گذشتهشان که مانع همکاری آنها شده غلبه کنند تا در نهایت اتحاد قهرمانان را شکل دهند. بتمن (افلک)، زن شگفتانگیز (گدوت)، آکوامن (جیسون موموآ)، سایبورگ (ری فیشر) و فلش (ازرا میلر) که حالا متحد شدهاند، ممکن است از نجات سیاره از استپنوولف، دساد، و دارکسید، و مقاصد وحشتناکشان بازمانده باشند.
فیلم در مورد پدری بسیار آرام است که در حومه شهر زندگی میکند. نام این شخصیت هاچ است؛ فردی کاملاً معمولی که البته خشمی شدید در درون خود نهفته دارد. ناگهان روزی که دو دزد به خانه وی میآیند، این خشم فروخورده فوران میکند و داستانی بیرحمانه شروع میشود و راه خونینی باز میشود که در نهایت وی را مجبور ب ...
مدتها پیش، در دنیای خیالی کوماندرا، انسانها و اژدهاها در هماهنگی با هم زندگی میکردند. اما زمانی که یک نیروی شیطانی زمین را تهدید میکند، اژدهاها برای نجات بشریت خود را قربانی میکنند. اکنون، بعد ۵۰۰ سال، همان شیطان بازگشته است و این وظیفه یک جنگجوی تنها به نام رایا است که آخرین اژدهای افسانه ای را پیدا کند تا سرزمین تکه تکه شده و مردم جدا افتاده آن را به وضع اول برگرداند.
داستان «جنگ فردا» در مورد گروهی از سفرکنندگان در زمان است که به سال ۲۰۵۱ میروند تا پیامی فوری به دنیا بدهند: اینکه ۳۰ سال بعد بشر در جنگ علیه موجوداتی فضایی مغلوب خواهد شد. تنها امید برای بقا این است که سربازان و شهروندان به آینده سفر کنند و به مبارزه ملحق شوند. در میان این افراد یک معلم دبیرستان و مرد خانواده به نام «دن فورستر» با بازی پرت است که مصمم به نجات دنیا برای دختر جوانش است. دن برای بازنویسی سرنوشت سیارهاش با یک دانشمند نابغه با بازی «ایوان استراهاوسکی» و پدرش با بازی «جی.کی. سیمونز» همکاری میکند.
داستانی وحشتناک درباره ی قتل و شیطانی ناشناخته که حتی با تجربه ترین کارآگاهان وقایع فرا طبیعی، اد و لورین وارن، را نیز شوکه کرد.
داستان فیلم هفت سال پس از شروع آخرالزمان روایت میشود که پس از تصرف زمین توسط موجودات عظیمالجثه ، جول همراه با گروهی از بازماندگان در زیر سطح زمین زندگی میکنند. اما خیلی زود جول تصمیم میگیرد با دوست سابق خود راهی سفری پرمخاطره شوند تا با موجوداتی که بین او و عشق از دست رفتهاش ایستادهاند ، روبرو شود و…
«کول یانگ» یک مبارز امامای است که به تحمل ضربات سخت برای دریافت پول خو گرفته اما از میراث خود یا اینکه چرا امپراطور «شانگ سونگ» بهترین جنگجویش «ساب-زیرو» را برای به دام انداختنش فرستاده آگاهی ندارد. کول برای محافظت از خانوادهاش با راهنمایی «جکس» سرهنگ نیروهای ویژه که مانند او با نشان اژدهای عجیبی به دنیا آمده، «سونیا بلید» را جستجو میکند. دیری نمیگذرد که کول خودش را در معبد «لرد ریدن» مییابد، یک «خدای ارشد» و محافظ «ارثرلم» که به دارندگان نشان اژدها پناه میدهد. کول در آنجا توسط جنگجویانی باتجربه مانند «لیو کانگ»، «کونگ لائو» و «کانو» آموزش میبیند تا آمادهی نبرد با دشمنان «اوتورلد» شود.
در «بدون پشیمانی» که بازگوکنندهی پیشینهی «جان کلارک» قهرمان داستانهای اکشن است، وقتی یک عضو نیروی دریایی در تلاش است تا انتقام خون همسر باردارش را بگیرد، توطئهای بینالمللی را کشف میکند. وقتی که گروهی از سربازان روس در مقابل مشارکت «جان کلی» در یک مأموریت فوق-سری خانوادهاش را به قتل میرسانند، او میخواهد به هر قیمتی که شده آدمکشها را تعقیب کند. مأموریت کلی به همراه همکارش با بازی «جودی ترنر اسمیت» و یک مأمور سیا با بازی «جیمی بل»، موجب افشای دسیسهای میشود که ممکن است ایالات متحده و روسیه را وارد جنگی تمام عیار کند. کلی که دو راهی تعهد به کشور و شرافت خانواده را پیش روی خود میبیند، اگر میخواهد از وقوع یک فاجعه جلوگیری و هویت دسیسهچینان را برملا کند، باید بدون پشیمانی با دشمنانش بجنگد.
یک مزرعهدار که در مرزهای ایالات آریزونا مشغول به زندگی است، بر حسب اتفاق به مدافع زندگی یک پسر نوجوان مکزیکی تبدیل میشود و تلاشش برای نجات جان وی از دست قاتلهای حرفهای کارتل مکزیک که وارد کشور ایالات متحده شدهاند، آغاز میشود و...
چگونه تام و جری برای اولین بار با یکدیگر ملاقات میکنند و رقابت خود را شکل میدهند…
داستان در خصوص تلاشهای قهرمانانهٔ سازمان نهانجاندارشناسی «مونارک» است که اعضایش با تنش و درگیری میان هیولاهای غولپیکر (تایتان ها) مواجه میشوند، از جمله گودزیلای قدرتمند که با ماترا، رودان، و حریف نهاییاش، گیدورا شاه سه سر روبرو میشود. هنگامی که این ابرموجودات باستانی - که گمان میشد افسانه هستند - دوباره ظاهر میشوند، همگی برای برتری رقابت میکنند.
داستان فیلم کسانی که آرزو دارند من بمیرم از آن جایی آغاز میشود که فردی که شاهد قتل جوانی بوده است، توسط دو قاتل دو قلو تعقیب میشود. از طرفی دیگر در بیابانهای مونتانا، شخصی وظیفه دارد تا از این فرد تحت تعقیب، محافظت کند. اما در ورای تمام این اتفاقات، آتش سوزی در جنگلی رخ داده که جان تمام شخصیتها را در خطر قرار داده است و ....
فیلمی علمی تخیلی که در بیست و دوم ژانویه سال ۲۰۲۱ اکران شد. در دنیای ناکجاآباد، جایی که هیچ زنی وجود ندارد، تمامی موجودات افکار یکدیگر را از طریق امواج تصویری، صوتی و گفتاری که صدا نامیده میشوند میشنوند.
بعد از انتقال ستوان آرتمیس و سربازان وفادارش به دنیایی جدید، آن ها درگیر نبردی سخت برای بقا، در برابر تعداد زیادی از دشمنان با قدرت هایی فوق العاده، می شوند. این فیلم بر اساس یک بازی ویدئویی با همین نام، ساخته ی کمپانی کپکام، ساخته شده است.
Alice is young hearing-impaired girl who, after a supposed visitation from the Virgin Mary, is inexplicably able to hear, speak and heal the sick. As word spreads and people from near and far flock to witness her miracles, a disgraced journalist hoping to revive his career visits the small New England town to investigate. When terrifying events begin to happen all around, he starts to question if these phenomena are the works of the Virgin Mary or something much more sinister.
در سال ۱۹۷۳ یک سازمان مرموز معروف به (مونارچ) یک جزیره دورافتاده و پر رمز و راز را پیدا میکند که حدس میزند این جزیره زادگاه گونههای جانوری جدید میباشد. آنها کشف میکنند که کینگ کونگ در مرکز یک نبرد برای سلطه بر آن جزیره است.
به دهه 1980 برگردید زیرا ماجراجویی صفحه نمایش بزرگ بعدی زن شگفت انگیز او را در برابر دو دشمن کاملاً جدید قرار می دهد
Ford Brody, a Navy bomb expert, has just reunited with his family in San Francisco when he is forced to go to Japan to help his estranged father, Joe. Soon, both men are swept up in an escalating crisis when an ancient alpha predator arises from the sea to combat malevolent adversaries that threaten the survival of humanity. The creatures leave colossal destruction in their wake, as they make their way toward their final battleground: San Francisco.
زامبی ها به شهرلاس وگاس حمله کرده اند و در چنین شرایط وحشتناکی، گروهی از افراد برای بزرگترین سرقتی که تابحال مرتکب شده اند آماده میشوند.
In a world where supervillains are commonplace, two estranged childhood best friends reunite after one devises a treatment that gives them powers to protect their city.