دو مرد زندانی عهد می بندند که پس از چند سال، از طریق رفتار مناسب با عرف، به آرامش و رهایی نهایی دست یابند.
فرودو و سم با راهنمایی گالوم، به مسیرشان به سمت کوه نابودی ادامه میدهند، در حالی که مطمئن نیستند او به چه سمتی هدایتشان میکند. باقیمانده یاران حلقه، مردم گاندور و روهان را در نبردی عظیم علیه نیروهای سائورون، یاری میکنند و...
دام کاب (بازیگری لئوناردو دی کاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه میکند. یکی از مشتریان وی به او پیشنهادی می دهد که نمی تواند جواب منفی به او دهد، به همین خاطر گروهی را جمع می کند تا...
«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.
پس از وقایع ویرانگر"انتقامجویان: جنگ ابدیت"، جهان ویرانه شده و انتقامجویان به کمک متحدان باقیماندهی خود بار دیگر گرد هم میآیند تا اعمال تانوس را خنثی کرده و نظم را به دنیا بازگردانند...
در سالهایی خیلی دور در کهکشانی خیلی دور آزادی خواهان در حال مبارزه با امپراتوری دیکتاتوری فضایی هستند. در همین فاصله «پرنسس لیا» (فیشر) اسیر معاون امپراتور میشود که «دارت ویدر» نام دارد. لیا مخفیانه ۲ روبات را همراه با پیامی به سیارهی تاتوین میفرستد و این ۲ روبات به دست پسری به اسم «لوک» (همیل) می افتند و لوک همراه با «اوبی وان کنوبی» و ۲ روبات، و خلبانی شیاد به اسم «هان سولو» (هریسون فورد) برای نجات لیا اقدام میکنند...
سفينه ي «نوسترومو» براي انجام پژوهش هاي فضايي به کهکشان فرستاده و يکي از سرنشينان آن به نام «کين» (هرت) ناخواسته باعث ورود موجودي ناشناخته به درون سفينه مي شود. موجودي که خيلي سريع رشد مي کند و به نظر مي رسد هدفي جز کشتار و نابودي نداشته باشد..
داستان «جوکر» در دههی ۱۹۸۰ میلادی روی میدهد و زندگی «آرتور فلک» استند-آپ کمدین شکستخوردهای را روایت میکند که با طرد شدن از سوی جامعه به دنیای زیرزمینی جنایت در شهر گاتهام گرایش پیدا میکند.
غلاف تمام فلزی (به انگلیسی: Full Metal Jacket) فیلمی در ژانر جنگی ساختهٔ استنلی کوبریک در سال ۱۹۸۷ (میلادی) است. واحد جذب نیروی نیروی دریائی ایالات متحد، کارولینای جنوبی. گروهبان توپخانه، «هارتمن» (ارمی) گروهی داوطلب تازه کار را میپذیرد و برای آنان نامهای جدید انتخاب میکند، مثلاً به یکی از آنان، «سرباز جوکر» (موداین) و دیگر «سرباز کابوی» (آرلیس هوارد) میگوید، و با خشونت و بددهنی به آنان میفهماند که باید هشت هفته آموزشی را به همین ترتیب سر کنند.
داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خالهاش زندگی میکند، زیرا پدر و مادرش سالها قبل در یک تصادف کشته شدهاند. هری پاتر که در این ۱۰ سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری مییابد که بزرگترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.
This is the story of the internal struggle between a man's Brain—a pragmatic protector who calculates his every move, and his Heart—a free-spirited adventurer who wants to let loose.
هنگامی که یک ویروس زامبی کره را به وضعیت اضطراری سوق میدهد، کسانی که در قطار سریعالسیر به مقصد بوسان به دام افتادهاند باید برای بقای خود مبارزه کنند.
نیک فیوری مدیر سازمان بین المللی S.H.I.E.L.D است که وظیفه این سازمان برقراری آرامش در جهان می باشد. زمانی که فیوری درمیابد که امنیت زمین توسط لوکی مورد تهدید قرار گرفته است، به کمک ابرقهرمانانی چون مرد آهنی، هالک شگفت انگیز، تور، کاپیتان آمریکا و بیوهی سیاه با او مقابله می کنند، تا جهان را از فاجعه ای بزرگ نجات دهند...
Grace is a religious woman who lives in an old house kept dark because her two children, Anne and Nicholas, have a rare sensitivity to light. When the family begins to suspect the house is haunted, Grace fights to protect her children at any cost in the face of strange events and disturbing visions.
پس از اینکه بیگانگان با سفینههای فضایی خود در اطراف زمین مستقر میشوند، یک زبانشناس متخصص بنام لوئیس بنکس (امی آدامز) توسط ارتش استخدام میشود تا بفهمد هدف آنها از آمدن به زمین چیست...
کلب (دامنال گلسون) برنامه نویس جوانی است که به تازگی در یک مسابقه برنده سفر یک هفته ای به منزل متخصص فرایند CEO به نام یعنی ناتان (اسکار آیزاک) شده است. کلب که به شدت از این اتفاق خوشحال است و این ملاقات را افتخاری برای خود و حرفه اش می داند، پس از رسیدن به ویلای ناتان متوجه می شود که برخلاف انتظارش، وی برای انجام آزمایشی به این ویلا آورده شده است. ناتان در این ویلا موفق به طراحی ربات زنی به نام آوا (آلیشیا ویکاندر) شده است که از هوش مصنوعی فوق العاده ای برخوردار است و کلب نیز باید با ربات ساخته ناتان ارتباط برقرار کند، اما...
"آندرا ساچز" روزنامه نگار ساده ای است که به تازگی فارق التحصیل شده است.او به عنوان دستیار دوم "میراندا پرایستلی" مدیر اجرایی بی رحم و جدی یک مجله مد استخدام می شود. رویای "آندرا" تبدیل شدن به یک رونامه نگار ماهر و روبرو شدن با چالش در شغل حرفه اش است .دستیار اول "میراندا" توصیه هایی درباره طرز رفتارش به "میراندا" می کند...
تونی استارک روی یک پروژه برای حفظ صلح کار می کند، اما اوضاع از کنترلش خارج می شود و اکنون گروه انتقام جویان باید آلترون، ساخته ی دست استارک را، از رسیدن به اهداف شریرانه اش باز دارند...
یک ویروس اصلاح شده برای درمان سرطان، در بین انسانها پخش شده و برخلاف انتظار، تقریبا تمام نسل بشر را از بین برده است. دکتر «رابرت نویل» (ویل اسمیت) تنها انسان باقی مانده در نیویورک، و شاید هم تمام دنیا است. به مدت سه سال، نویل هر روز پیغام های رادیویی را ارسال می کند به امید بازمانده های دیگری را هم پیدا کند. اما او تنها نیست. بعضی از مبتلایان به ویروس هنوز نمرده اند، و به دور از نور خورشید، در تاریکی زندگی می کنند و تمام اعمال نویل را زیر نظر دارند، و تنها منتظر یک اشتباه از جانب او هستند، اشتباهی که می تواند به قیمت جانش تمام شود.
CIA employee Edward Snowden leaks thousands of classified documents to the press.