دو مرد زندانی عهد می بندند که پس از چند سال، از طریق رفتار مناسب با عرف، به آرامش و رهایی نهایی دست یابند.
«مارتی مکفلای» 17 ساله است و با دانشمندی به نام «اِمت براون» آشنا میشود. این دانشمند در حال ساخت ماشین زمان است و قصد دارد آن را مورد آزمایش قرار دهد. این دو در لحظهی امتحان ماشین زمان، مورد حملهی یک گروه تروریستی قرار میگیرند و «مارتی» که سعی میکند از دست آنها فرار کند، به 30 سال قبل برمیگردد.
طی دهه ۱۹۶۰ میلادی، یک راننده آمریکایی ایتالیاییتبار از طبقه کارگر با یک پیانیست آمریکایی آفریقاییتبار، به نواحی جنوبی آمریکا سفر میکند و...
کاپیتان پیت «ماوریک»، خلبان آزمایشی، پس از سی سال خدمت، عمداً از ارتقای رتبه خود طفره رفتهاست. یک روز ماوریک فراخوانده میشود تا مسئولیت آموزش گروهی از فارغ التحصیلان تاپ گان را برای یک مأموریت تخصصی به دستور همکار دوست هوانورد نیروی دریایی و رقیب سابق خود دریاسالار تام «ایس من» کازانسکی، که فرمانده اقیانوس آرام ایالات متحده است، به عهده بگیرد.
داستان فیلم درباره دو تردست در سالهای نخست قرن بیستم است. آلفرد بوردن (کریستین بل) و روپرت انجییر (هیو جکمن) دو دوست که در جوانی کار شعبدهبازی را با هم آغاز کردهاند با مرگ همسر روپرت در یکی از شعبدهبازیها به دشمنانی سخت بدل میشود. سالها میگذرد آنها تبدیل به شعبدهبازانی نامی میشوند که در کنار تلاش برای بهتر شدن در کارشان، سعی میکنند از اسرار کار دیگری آگاه شوند و انتقام گذشتهها بگیرند. پای دانشمندانی همچون تسلا نیز به این رقابت باز میشود با اختراعاتی میان علم و جادو…
آیا واقعاً این همه زندگی برایش ارزش مردن دارد؟
داستان این فیلم با تمرکز روی جولیوس رابرت اوپنهایمر، به ماجرای گروهی از دانشمندان پروژهی منهتن میپردازد که بمبهای اتم استفادهشده در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی کشور ژاپن را برای ارتش آمریکا تولید کردند. تسلیم امپراطوری ژاپن در پی بمباران اتمی، به جنگ اقیانوس آرام خاتمه داد.
«پیتر پارکر» با بازی «تام هالند» به دنبال وقایع «دور از خانه» به قتل «میستریو» با بازی «جیک جیلنهال» متهم است و هویت محرمانهاش توسط «جی. جونا جیمسون» با بازی «جی.کی. سیمونز» در روزنامه «دیلی باگل» فاش شده است. «پیتر پارکر» برای طلب یاری نزد «دکتر استرنج» با بازی «بندیکت کامبربچ» میرود تا بخواهد با طلسمی اجرا کند که مردم به جز نزدیکانش فراموش کنند او «مرد عنکبوتی» است و «میستریو» را از بین برده.
فیلم در مورد پدری بسیار آرام است که در حومه شهر زندگی میکند. نام این شخصیت هاچ است؛ فردی کاملاً معمولی که البته خشمی شدید در درون خود نهفته دارد. ناگهان روزی که دو دزد به خانه وی میآیند، این خشم فروخورده فوران میکند و داستانی بیرحمانه شروع میشود و راه خونینی باز میشود که در نهایت وی را مجبور ب ...
دختری و پسری با تفکر های اجتماعی متفاوت در طول سفر خود با کشتی تایتانیک عاشق هم دیگر می شوند آنها می خواهند بعد از سفر با هم ازدواج کنند اما …. حواشی فیلم : تایتانیک فیلمی حماسی-عاشقانه به نویسندگی و کارگردانی جیمز کامرون ساخته شده در سال ۱۹۹۷ کمپانیهای پارامونت پیکچرز و فاکس قرن بیستم است. فیلمنامه تایتانیک آمیزهای از واقعیت و افسانهاست. بسیاری از منتقدان این فیلم را ستودهاند و آن را در زمره برترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان قرار دادهاند. از لحاظ فروش نیز این فیلم یک پدیده بود و در سال ۱۹۹۷ با ۱٫۸ میلیارد دلار فروش به عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای جهان در زمان خود شد. در حال حاضر این فیلم بعد از فیلم آواتار دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای جهان است. در سال ۲۰۱۲ نیز به مناسبت صدسالگی غرق شدن تایتانیک، کامرون نسخه سه بعدی این فیلم را روانه گیشهها کرد. اکران دوباره این فیلم نیز با فروش نزدیک به ۴۵۰ میلیون دلاری همراه بود، که سرانجام این فیلم توانست به فروش ۲٫۱۸۵ میلیارد دلاری برسد. و به دومین فیلمی تبدیل شود که بیش از دو میلیارددلار فروش داشته است.
داستان این فیلم براساس رمانی به همین نام و با الهام از داستان فرانکنشتاین نوشته شده است و روایتگر زنی جوان به نام بلا بکستر است که توسط دانشمندی مستعد و به نوعی عجیب و غیر معمول از مرگ به زندگی بازمیگردد. بلا بکستر تحت محافظت این دانشمند، مشتاق يادگيری و تشنه دنیادیدگی است و کمبود آنرا درون خود احساس میکند. به دنبال همین حس، روزی او به همراه وکیلی فاسد و جذاب فرار و ماجراجوییای را آغاز میکند.
داستان چهار سال از زندگی جولی، زن جوانی که در مسیر آشفته زندگی عاشقانه خود حرکت و برای یافتن مسیر موفقیت شغلی خود تلاش می کند. لذا این امر او را وادار می کند تا نگاهی واقع بینانه به شخصیت واقعی خود داشته باشد.
وقتی در دهه 1920 در سرزمین ملت سرخ پوست اوسیج در اوکلاهما نفت کشف می شود، مردم اوسیج یکی یکی کشته می شوند؛ تا اینکه اف بی آی وارد ماجرا می شود تا پرده از این معما بردارد.
داستان آن در سال ۱۹۶۹ و شهر لس آنجلس رخ میدهد. ریک دالتون (لئوناردو دیکاپریو) بازیگر فیلمهای وسترن در تلویزیونهای سیاهوسفید در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ میلادی میباشد که به مرور زمان شاهد کمرنگ شدن نقش و طرفدارانش در هالیوود میشود. بدلکار وی شخصی با نام کلیف بوث (برد پیت) است که سالیان سال در کنار ریک مشغول به همکاری بودهاست. پس از کمرنگ شدن کار ریک وی به الکل روی میآورد و کار خود را در هالیوود تمام شده میداند همچنین شایعههایی برای ریک به وجود آمدهاست که وی همسر خود را به قتل رساندهاست و همین باعث میشود که وی از زندگی ناراضی باشد. در طرف دیگر کلیف فردی است که در یک تریلر زندگی میکند اما به مراتب رضایت از زندگی بیشتری نسبت به ریک دارد. شارون تیت (مارگو رابی) همسر رومن پولانسکی منزل ریک را اجاره کردهاست. از طرفی نیز استیو مککوئین (دیمین لوئیس) با در مهمانی که توسط پلیبوی صورت گرفتهاست با ریک صحبت میکند و این صحبت راه گشای ادامه کار ریک میباشد.
A Korean American family moves to an Arkansas farm in search of its own American dream. Amidst the challenges of this new life in the strange and rugged Ozarks, they discover the undeniable resilience of family and what really makes a home.
یک افسر پلیس بعد از آنکه یک خارپشت آبیرنگ سریعی به نام «سونیک» را پیدا میکند، به او کمک میکند که از دست افراد شروری فرار کند که قصد دارند روی او آزمایشاتی انجام دهند ...
A young couple travels to a remote island to eat at an exclusive restaurant where the chef has prepared a lavish menu, with some shocking surprises.
A mysterious place, an indescribable prison, a deep hole. An unknown number of levels. Two inmates living on each level. A descending platform containing food for all of them. An inhuman fight for survival, but also an opportunity for solidarity.
At the tense 1938 Munich Conference, former friends who now work for opposing governments become reluctant spies racing to expose a Nazi secret.
پسر کوچکی به نام موگلی که تا ۱۰ سالگی در جنگل و در کنار حیوانات و توسط خانوادهای از گرگها بزرگ شده است، اما اکنون او باید برای اینکه توسط شیر خان کشته نشود، جنگل را ترک کند و…