Olga, Masha, and Irina Prozoroff lead lonely and purposeless lives following the death of their father who has commanded the local army post. Olga attempts to find satisfaction in teaching but secretly longs for a home and family. Masha, unhappy with her marriage to a timid schoolmaster, falls hopelessly in love with a married colonel. Irina works in the local telegraph office but longs for gaiety. Their sense of futility is increased by their brother's marriage to Natasha, a coarse peasant girl. She gradually encroaches on the family home until even the private refuge of the sisters is destroyed. They dream of starting a new life in Moscow but are saddled with the practicalities of their quiet existence. Despite their past failures, they resolve to seek some purpose and hope when the army post is withdrawn from the town.
«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.
دام کاب (بازیگری لئوناردو دی کاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه میکند. یکی از مشتریان وی به او پیشنهادی می دهد که نمی تواند جواب منفی به او دهد، به همین خاطر گروهی را جمع می کند تا...
در سالهایی خیلی دور در کهکشانی خیلی دور آزادی خواهان در حال مبارزه با امپراتوری دیکتاتوری فضایی هستند. در همین فاصله «پرنسس لیا» (فیشر) اسیر معاون امپراتور میشود که «دارت ویدر» نام دارد. لیا مخفیانه ۲ روبات را همراه با پیامی به سیارهی تاتوین میفرستد و این ۲ روبات به دست پسری به اسم «لوک» (همیل) می افتند و لوک همراه با «اوبی وان کنوبی» و ۲ روبات، و خلبانی شیاد به اسم «هان سولو» (هریسون فورد) برای نجات لیا اقدام میکنند...
غلاف تمام فلزی (به انگلیسی: Full Metal Jacket) فیلمی در ژانر جنگی ساختهٔ استنلی کوبریک در سال ۱۹۸۷ (میلادی) است. واحد جذب نیروی نیروی دریائی ایالات متحد، کارولینای جنوبی. گروهبان توپخانه، «هارتمن» (ارمی) گروهی داوطلب تازه کار را میپذیرد و برای آنان نامهای جدید انتخاب میکند، مثلاً به یکی از آنان، «سرباز جوکر» (موداین) و دیگر «سرباز کابوی» (آرلیس هوارد) میگوید، و با خشونت و بددهنی به آنان میفهماند که باید هشت هفته آموزشی را به همین ترتیب سر کنند.
داستان «جوکر» در دههی ۱۹۸۰ میلادی روی میدهد و زندگی «آرتور فلک» استند-آپ کمدین شکستخوردهای را روایت میکند که با طرد شدن از سوی جامعه به دنیای زیرزمینی جنایت در شهر گاتهام گرایش پیدا میکند.
داستان این فیلم با تمرکز روی جولیوس رابرت اوپنهایمر، به ماجرای گروهی از دانشمندان پروژهی منهتن میپردازد که بمبهای اتم استفادهشده در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی کشور ژاپن را برای ارتش آمریکا تولید کردند. تسلیم امپراطوری ژاپن در پی بمباران اتمی، به جنگ اقیانوس آرام خاتمه داد.
A gold prospector in Alaska struggles to survive the elements and win the heart of a dance hall girl.
داستان این کتاب و فیلم در مورد مردی است که همسرش را در پنجمین سالگرد ازدواجشان گم میکند اما تمام انگشتها به سمت او نشانه میرود به طوری که لقب قاتل زنان به وی داده میشود...
Set in 1977, back when sex was safe, pleasure was a business and business was booming, idealistic porn producer Jack Horner aspires to elevate his craft to an art form. Horner discovers Eddie Adams, a hot young talent working as a busboy in a nightclub, and welcomes him into the extended family of movie-makers, misfits and hangers-on that are always around. Adams' rise from nobody to a celebrity adult entertainer is meteoric, and soon the whole world seems to know his porn alter ego, "Dirk Diggler". Now, when disco and drugs are in vogue, fashion is in flux and the party never seems to stop, Adams' dreams of turning sex into stardom are about to collide with cold, hard reality.
کلب (دامنال گلسون) برنامه نویس جوانی است که به تازگی در یک مسابقه برنده سفر یک هفته ای به منزل متخصص فرایند CEO به نام یعنی ناتان (اسکار آیزاک) شده است. کلب که به شدت از این اتفاق خوشحال است و این ملاقات را افتخاری برای خود و حرفه اش می داند، پس از رسیدن به ویلای ناتان متوجه می شود که برخلاف انتظارش، وی برای انجام آزمایشی به این ویلا آورده شده است. ناتان در این ویلا موفق به طراحی ربات زنی به نام آوا (آلیشیا ویکاندر) شده است که از هوش مصنوعی فوق العاده ای برخوردار است و کلب نیز باید با ربات ساخته ناتان ارتباط برقرار کند، اما...
کریسمس سال 1183. »هنری دوم« (اوتول)، پادشاه انگلستان و نیمی از فرانسه، ده سالی است که همسرش، »الینور« (هپبرن) را به جرم دخالت در امور مملکتی به برج سالزبری تبعید کرده است. »هنری« می خواهد جانشین خود را تعیین کند؛پس »الینور« و سه پسرش، »جفری« (کاسل)، »ریچارد« (هاپکینز) و »جان« (تری) را فرا می خواند...
چن چن به دنبال مرگ مرموز استادش به چین باز می گردد. در آنجا او با ژاپنی های نژاد پرستی مواجه میشود، و بر خلاف دوستانش در مقابل ظلم آنها ساکت نمی ماند و با بهره گیری از تخصصش در هنرهای رزمی، در مورد مرگ استادش تحقیق می کند.
او که در حال نزدیک شدن به رویای زندگی معمولی هست ، موافقت می کند تا کاری برای یک باند مافیایی انجام دهد ، در حالی که نقشه های دیگری برایش دارند...
Two thirtysomethings, unemployed former alcoholic Joe and community health worker Sarah, start a romantic relationship in the one of the toughest Glasgow neighbourhoods.
Pablo Escobar was the richest, most powerful drug kingpin in the world, ruling the Medellin Cartel with an iron fist. Andres Escobar was the biggest soccer star in Colombia. The two were not related, but their fates were inextricably-and fatally-intertwined. Pablo's drug money had turned Andres' national team into South American champions, favored to win the 1994 World Cup in Los Angeles. It was there, in a game against the U.S., that Andres committed one of the most shocking mistakes in soccer history, scoring an "own goal" that eliminated his team from the competition and ultimately cost him his life. The Two Escobars is a riveting examination of the intersection of sports, crime, and politics.
A naive business graduate is installed as president of a manufacturing company as part of a stock scam.
A murderous lust for the British throne sees Richard III descend into madness. Though the setting is transposed to the 1930s, England is torn by civil war, split between the rivaling houses of York and Lancaster. Richard aspires to a fascist dictatorship, but must first remove the obstacles to his ascension—among them his brother, his nephews and his brother's wife. When the Duke of Buckingham deserts him, Richard's plans are compromised.
Frank Drebin is persuaded out of retirement to go undercover in a state prison. There he has to find out what top terrorist, Rocco, has planned for when he escapes. Adding to his problems, Frank's wife, Jane, is desperate for a baby.
After his precocious behavior has gotten him bounced out of one more in a string of exclusive private schools, 16-year old Sebastian Valmont has arrived in New York City to live with his father and stepmother. The cunning and handsome Sebastian may have met his match, however in his equally manipulative and beautiful stepsister Kathryn Merteuil.