پس از سقوط یک سفینه، ربات هوشمندی به‌نام رز در جزیره‌ای خالی از سکنه سرگردان می‌شود. برای زنده ماندن در محیط سخت، رز به حیوانات جزیره نزدیک می‌شود و از یک بچه غاز یتیم مراقبت می‌کند.

In the final months of World War II, 14-year-old Seita and his sister Setsuko are orphaned when their mother is killed during an air raid in Kobe, Japan. After a falling out with their aunt, they move into an abandoned bomb shelter. With no surviving relatives and their emergency rations depleted, Seita and Setsuko struggle to survive.

یکی از مأموران اداره پلیس شهر بوستون به اسم بیلی کاستیگان از سوی دو تن از فرماندهانش یعنی کاپیتان کوئینان و سرجوخه دیگنام مأموریت پیدا می‌کند تا بصورت ناشناس در تشکیلات یک باند گانگستری بسیار مهم و خطرناک که رهبری آن برعهده فردی به اسم فرانک کاستلو است نفوذ نماید تا خبرهای آنجا را به اداره پلیس منتقل کند. از سوی دیگر یکی از افراد مهم و وفادار به کاستلو به اسم کالین سالیوان بعنوان یک پلیس به اداره پلیس شهر می‌پیوندد تا برای کاستلو خبرچینی کند. پس از گذشت مدتی از این اتفاقات بیلی پی می‌برد که گانگسترها یک جاسوس در اداره پلیس دارند و کالین نیز از سوی دیگر متوجه می‌شود فردی در تشکیلات آنها برای اداره پلیس جاسوسی می‌کند. با این وجود کالین و بیلی از مأموریت و هویت واقعی همدیگر اطلاعی ندارند و هر کدام در تلاشند تا هر چه زودتر فرد جاسوس را بدام بیندازند.

سرگذشت گلادیاتوری که سزار در هنگام مرگش او را جانشین خود انتخاب می کند اما پسر سزار که طمع مقام پدر کرده، سعی می کند که گلادیاتور را راضی کند اما با راضی نشدن او، پسر سزار خانواده گلادیاتور را کشته و مزرعه و خانه او را به آتش می کشد و ...

شش سارق (با نام‌های مستعار آقای سفید، آقای طلایی، آقای صورتی، آقای نارنجی، آقای آبی و آقای قهوه‌ای) از طرف گنگستری به نام 'جو کپت و پسرش ادی برای سرقت از یک فروشگاه الماس‌فروشی اجیر می‌شوند. هیچگاه صحنهٔ اصلی دزدی نشان داده نمی‌شود و بیننده فقط حوادث پیش و پس از آن را می‌بیند. از بین سارقان، آقای آبی و قهوه‌ای در حین دزدی کشته می‌شوند و آقای نارنجی نیز زخمی می‌شود. آن‌ها متوجه می‌شوند یک نفر آن‌ها را لُو داده است زیرا پلیس‌ها در آنجا کمین کرده بودند. هر کدام از اعضا در پی پیدا کردن کسی است که آن‌ها رو لو داده است.

روزنامه ‏نگارى به نام «مارچلو روبینى» ( ماسترویانى ) با نوشتن مطالب جنجالى و داستان رسوایى‏ ها تأمین معاش مى‏ كند. او در حالى كه جاه‏ طلبى‏ هاى ادبى نیز دارد در منجلاب جامعه‏ ى فاسد رم گرفتار آمده و بى‏ اعتنا به اصول اخلاقى مى‏ كوشد تا خودش را پیدا كند.

یک عروس بعد از کمای طولانی، بیدار میشود. اثری از بچه‌ای که قبلا در شکم داشته نیست. تنها چیزی که در ذهن دارد، انتقام گرفتن از تیم قاتلینی است که به او خیانت کردند، تیمی که خودش هم زمانی عضو آن بود.

Ferdinando Cefalù is desperate to marry his cousin, Angela, but he is married to Rosalia and divorce is illegal in Italy. To get around the law, he tries to trick his wife into having an affair so he can catch her and murder her, as he knows he would be given a light sentence for killing an adulterous woman. He persuades a painter to lure his wife into an affair, but Rosalia proves to be more faithful than he expected.

کوین کاستنر در نقش یک سرباز آمریکایی بعد از شرکت در جنگ و نشان دادن شجاعت خود جایی را برای سکونت دور از مردم انتخاب می‌کند، به مرور زمان با سرخ‌پوست‌ها ارتباط برقرار می‌کند و عامل این ارتباط هم زنی سفیدپوست است که چند سرخ ‌پوست خشن در زمان کودکی پدر و مادرش را به قتل رساندند و حال وضعیت روانی مناسبی ندارد.

A family loaded with quirky, colorful characters piles into an old van and road trips to California for little Olive to compete in a beauty pageant.

داستان به هالیوود و سال ۱۹۴۷ باز می‌گردد. جایی که راجر رابیت، ستاره فیلم‌های نقاشی متحرک نسبت به وفاداری همسرش، جسیکا تردید دارد. رئیس کمپانی تهیه‌کننده فیلم‌های او، به یک کارآگاه خصوصی به نام ادی مأموریت می‌دهد شواهدی علیه جسیکا جمع‌آوری کند تا راجر را به جدائی از همسرش قانع کند. ادی عکس‌هایی از جسیکا در کنار یکی از ثروتمندان بزرگ شهر، ماروین می‌گیرد. راجر با دیدن عکس‌ها به شدت عصبانی می‌شود و همان شب ماروین به قتل می‌رسد. قاضی دوم به این نتیجه می‌رسد که راجر قاتل است و حکم بازداشت او را صادر می‌کند. اما… همچنین سکانس پایانی فیلم یکی از نقاط عطف تاریخ سینما به حساب می‌آید چرا که در تلفیق صحنه‌های نقاشی متحرک با زنده، بسیاری از شخصیت‌های محبوب دهه ۱۹۴۰ مثل «باگزبانی»، «بتی‌بوپ»، «میکی ماوس»، «دانلد داک»، «وودی وودپکر» و «پینوکیو» را گرد هم می‌آورد.

یک چهره مشهور در حال افول تصمیم می‌گیرد از یک داروی بازار سیاه استفاده کند، ماده‌ای که با تکثیر سلولی به‌طور موقت نسخه‌ای جوان‌تر و بهتر از وی ایجاد می‌کند.

“ژان وال ژان “مردی فرانسوی که به خاطر سرقت نان دستگیر میشود از دست افسر پلیسی به نام “جاورت” فرار میکند. این تعقیب و گریز زندگی هردوی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد…

King Henry II of England has trouble with the Church. When the Archbishop of Canterbury dies, he has a brilliant idea. Rather than appoint another pious cleric loyal to Rome and the Church, he will appoint his old drinking and wenching buddy, Thomas Becket, technically a deacon of the church, to the post. Unfortunately, Becket takes the job seriously and provides abler opposition to Henry.

آپولو کرید، رقیب سابق و دوست فعلی راکی، در مسابقه ای با ضربه ی چپ کوبنده ی بوکسوری غول پیکر از شوروی به نام ایوان دراگو (لوندگرن) بر زمین می افتد و می میرد. راکی نیز عنوان خود را می گذارد تا بتواند در مسابقه ای غیر رسمی با دراگوی آماتور، در خود شوروی شرکت کند.

A small-time hood must choose from among love, friendship and the chance to rise within the mob.

گری جانسون استاد روانشناسی و فلسفه در دانشگاه نیواورلئان است که به طور مخفیانه در اداره پلیس شهر کار می کند. او مجبور می شود برای کمک به یک زن جوان قوانین را زیر پا بگذارد، اما درگیر اتفاقاتی می شود که...

In the third and final episode of the trilogy, Fantômas imposes a head tax on the rich, threatening to kill those who do not comply.

جان رمبو(سیلوستر استالونه) برای ماموریتی در افغانستان احظار شده است اما او این پیشنهاد را رد کرد اما تنها فردی که در این دنیا به او وابستگی عاطفی دارد,کلنل به دست مزدوارن روسیه در افغانستان می افتد و رمبو برای ازادی او …