دو مرد زندانی عهد می بندند که پس از چند سال، از طریق رفتار مناسب با عرف، به آرامش و رهایی نهایی دست یابند.
طی دهه ۱۹۶۰ میلادی، یک راننده آمریکایی ایتالیاییتبار از طبقه کارگر با یک پیانیست آمریکایی آفریقاییتبار، به نواحی جنوبی آمریکا سفر میکند و...
پسرک ۱۲ سالهای خانوادهاش را مدت زیادی است از دست داده و در پی ملاقات دوبارهی آنهاست و…
داستان «جوکر» در دههی ۱۹۸۰ میلادی روی میدهد و زندگی «آرتور فلک» استند-آپ کمدین شکستخوردهای را روایت میکند که با طرد شدن از سوی جامعه به دنیای زیرزمینی جنایت در شهر گاتهام گرایش پیدا میکند.
پیرمردی در شهری بزرگ زندگی میکند و از کل جامعه فاصله گرفته است و در تنهایی به سر میبرد. خانهی کوچک او در میان آسمان خراشهایی است که هر روز بلندتر میشوند و اکنون شهرداری میخواهد خانهی او را تخریب کند و تخلیه کند. اما پیرمرد حاضر نیست خانهاش را به هیچ وجه ترک کند به همین علت با هزاران بادکنک که به خانهاش وصل کرده است به پرواز در میآید تا سفر پر ماجرایی را آغاز کند. اما بر حسب اتفاق پسر شش سالهی همسایه نیز با او همراه میشود و آنها در سفری به سرزمینی دور افتاده ماجراهای جالبی را تجربه میکنند.
یک کارآگاه در مورد مرگ یک پدرسالار خانواده ای عجیب و غریب و مبارز تحقیق می کند.
A reclusive English teacher suffering from severe obesity attempts to reconnect with his estranged teenage daughter for one last chance at redemption.
Paul Baumer and his friends Albert and Muller, egged on by romantic dreams of heroism, voluntarily enlist in the German army. Full of excitement and patriotic fervour, the boys enthusiastically march into a war they believe in. But once on the Western Front, they discover the soul-destroying horror of World War I.
کشور ژاپن پس از جنگی که رخ داد ویران شده است و همه تحت تاثیر این اتفاق وحشتناک قرار گرفته اند. اکنون یک هیولای بزرگ و ترسناک وارد این کشور می شود و...
قاتل بدشانس لیدی باگ مصمم است که پس از یکی تا خرخره خوردنهای دورهمیهای از کنترل خارج شده ، کار خود را با آرامش انجام دهد. با این حال، سرنوشت ممکن است نقشههای دیگری داشته باشد، زیرا آخرین ماموریت لیدی باگ او را در مسیر برخورد با دشمنان مرگبار از سراسر جهان قرار میدهد - همه با اهداف مرتبط و در عین حال متضاد - در سریعترین قطار جهان.
داستان آن در سال ۱۹۶۹ و شهر لس آنجلس رخ میدهد. ریک دالتون (لئوناردو دیکاپریو) بازیگر فیلمهای وسترن در تلویزیونهای سیاهوسفید در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ میلادی میباشد که به مرور زمان شاهد کمرنگ شدن نقش و طرفدارانش در هالیوود میشود. بدلکار وی شخصی با نام کلیف بوث (برد پیت) است که سالیان سال در کنار ریک مشغول به همکاری بودهاست. پس از کمرنگ شدن کار ریک وی به الکل روی میآورد و کار خود را در هالیوود تمام شده میداند همچنین شایعههایی برای ریک به وجود آمدهاست که وی همسر خود را به قتل رساندهاست و همین باعث میشود که وی از زندگی ناراضی باشد. در طرف دیگر کلیف فردی است که در یک تریلر زندگی میکند اما به مراتب رضایت از زندگی بیشتری نسبت به ریک دارد. شارون تیت (مارگو رابی) همسر رومن پولانسکی منزل ریک را اجاره کردهاست. از طرفی نیز استیو مککوئین (دیمین لوئیس) با در مهمانی که توسط پلیبوی صورت گرفتهاست با ریک صحبت میکند و این صحبت راه گشای ادامه کار ریک میباشد.
اعضای خانوادهای که از رویدادهای آخرالزمانی جان سالم به در بردهاند ناچار هستند تا با زبان اشاره با یکدیگر صحبت کنند، چرا که هیولاهایی با قدرت شنوایی بالا در نزدیکی آنها وجود دارند. فیلم در آینده رخ میدهد و دورانی را به تصویر میکشد که هیولاهایی ناشناخته زمین را به تسخیر خود درآوردهاند و کوچکترین صدایی میتواند آنان را به سوی انسان کشانده و سبب نابودی شان شود…
Seoul, South Korea, September 21st, 2008. Eight citizens, the first to intervene as jurors in the country's legal history, are randomly selected to examine a matricide case that appears to have been resolved due to the existence of apparently conclusive evidence.
While scavenging the deep ends of a derelict space station, a group of young space colonizers come face to face with the most terrifying life form in the universe.
Po is gearing up to become the spiritual leader of his Valley of Peace, but also needs someone to take his place as Dragon Warrior. As such, he will train a new kung fu practitioner for the spot and will encounter a villain called the Chameleon who conjures villains from the past.
در آیندهای نه چندان دور، یک گروه از خبرنگاران جنگی تلاش میکنند در حین گزارش حقیقت، زنده بمانند در حالی که ایالات متحده در آستانهی جنگ داخلی قرار دارد.
داستان درباره یک پروفسور دمدمی مزاج است که هرگز در کاراش موفق نبوده، او پس از ظاهر شدن در یک برنامه تلویزیونی یک شبه به یک سلبریتی تبدیل میشود و ...
هرکول پوآرو باید در تعطیلاتش پرونده ی قتل یک وارث جوان را حل کند.
Vanni, Gregorio and Livia are brothers. The first is a well-known pianist, the second has abandoned his career as an aspiring violinist to become a deejay. When Vanni discovers that his father has disappeared into thin air, together with Gregorio they decide to call his sister Livia. The three relatives travel the length and breadth of Tuscany to find their missing parent.
The rebels gear up for battle against the ruthless forces of the Motherworld as unbreakable bonds are forged, heroes emerge — and legends are made.