"جان دوو"(کوین اسپیسی) قاتلی است که تصمیم گرفته است هفت نفر را که نماد هفت گناه کبیره هستند به قتل برساند. هدف او از این کار هشدار دادن به انسانهایی است که غرق در گناه روز خود را به شب می رسانند. مسئول پرونده این قتلها "دیوید میلز" (بردپیت) است، کاراگاه جوانی که تازه به نیویورک منتقل شده است. میلز با همکاری کاراگاه سامرست (مرگان فریمن) که در شرف بازنشستگی است قدم به قدم دوو را تعقیب می کنند اما حوادثی رخ می دهد که شرایط را تغییر می دهد. تغییری اساسی...

آیا واقعاً این همه زندگی برایش ارزش مردن دارد؟

داستان این فیلم با تمرکز روی جولیوس رابرت اوپنهایمر، به ماجرای گروهی از دانشمندان پروژه‌ی منهتن می‌پردازد که بمب‌های اتم استفاده‌شده در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی کشور ژاپن را برای ارتش آمریکا تولید کردند. تسلیم امپراطوری ژاپن در پی بمباران اتمی، به جنگ اقیانوس آرام خاتمه داد.

رایلی دختر 11 ساله و شادی است که بخاطر شرایط خانوادگی، مجبور می شود به همراه پدر و مادرش به شهر سان فرانسیسکو نقل مکان کند. رایلی در این شهر جدید باید دوستان جدید پیدا کرده و وضعیت خودش را با این محیط تطبیق دهد. با این‌حال 5 احساس مهم ذهن او شامل "خوشی"، "ناراحتی"، "خشم"، "ترس" و "انزجار" قادر نیستند در موقعیت جدیدی که رایلی در آن قرار گرفته مدیریت همیشگی شان را بر ذهن او داشته باشند و دائما در حال کشمکش هستند، اما...

دختری و پسری با تفکر های اجتماعی متفاوت در طول سفر خود با کشتی تایتانیک عاشق هم دیگر می شوند آنها می خواهند بعد از سفر با هم ازدواج کنند اما …. حواشی فیلم : تایتانیک فیلمی حماسی-عاشقانه به نویسندگی و کارگردانی جیمز کامرون ساخته شده در سال ۱۹۹۷ کمپانی‌های پارامونت پیکچرز و فاکس قرن بیستم است. فیلمنامه تایتانیک آمیزه‌ای از واقعیت و افسانه‌است. بسیاری از منتقدان این فیلم را ستوده‌اند و آن را در زمره برترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان قرار داده‌اند. از لحاظ فروش نیز این فیلم یک پدیده بود و در سال ۱۹۹۷ با ۱٫۸ میلیارد دلار فروش به عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای جهان در زمان خود شد. در حال حاضر این فیلم بعد از فیلم آواتار دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای جهان است. در سال ۲۰۱۲ نیز به مناسبت صدسالگی غرق شدن تایتانیک، کامرون نسخه سه بعدی این فیلم را روانه گیشه‌ها کرد. اکران دوباره این فیلم نیز با فروش نزدیک به ۴۵۰ میلیون دلاری همراه بود، که سرانجام این فیلم توانست به فروش ۲٫۱۸۵ میلیارد دلاری برسد. و به دومین فیلمی تبدیل شود که بیش از دو میلیارددلار فروش داشته است.

Katie, a 17-year-old, has been sheltered since childhood and confined to her house during the day by a rare disease that makes even the smallest amount of sunlight deadly. Fate intervenes when she meets Charlie and they embark on a summer romance.

با افزایش قیمت روی سرش، جان ویک راهی را برای شکست دادن «حلقه اعظم» کشف می‌کند. اما قبل از اینکه ویک بتواند آزادی خود را به دست آورد، باید با یک دشمن جدید با متحدینی قدرتمند در سراسر جهان و نیروهایی که دوستان قدیمی را به دشمن تبدیل می‌کنند، روبرو شود.

مرکز فرماندهی ذهن رایلی نوجوان دستخوش یک تخریب ناگهانی قرار گرفته است تا جا برای چیزی کاملاً غیرمنتظره باز کند: احساسات جدید! شادی، غم، خشم، ترس و نفرت، که مدت‌ها بی‌تردید مدیریت موفقی را اجرا کرده‌اند، مطمئن نیستند که چه احساسی باید داشته باشند وقتی اضطراب ظاهر می‌شود. و به نظر می‌رسد که او تنها نیست.

پس از اینکه مایک لوری و مارکوس برنت متوجه می شوند یکی از همکاران آنها با کارتل های مواد مخدر در ارتباط بوده است، ماموریت خطرناکی را برای پاک کردن نام او آغاز می کنند و...

اعضای خانواده‌ای که از رویدادهای آخرالزمانی جان سالم به در برده‌اند ناچار هستند تا با زبان اشاره با یکدیگر صحبت کنند، چرا که هیولاهایی با قدرت شنوایی بالا در نزدیکی آنها وجود دارند. فیلم در آینده رخ می‌دهد و دورانی را به تصویر می‌کشد که هیولاهایی ناشناخته زمین را به تسخیر خود درآورده‌اند و کوچک‌ترین صدایی می‌تواند آنان را به سوی انسان کشانده و سبب نابودی شان شود…

جمعیت رو به رشد میمون‌هایی که از نظر ژنتیکی جهش یافته‌اند، توسط «سزار» رهبری می‌شوند. بیشتر انسان‌ها به وسیله یک ویروس مرگبار از بین رفته‌اند و گروه باقیمانده با میمون‌ها در صلح به سر می‌برند. اما این صلح خیلی پایدار نمی‌ماند و جنگی رخ می‌دهد که مشخص می‌کند کدام نژاد بر زمین حکومت خواهد کرد...

داستان فیلم هفت سال پس از شروع آخرالزمان روایت می‌شود که پس از تصرف زمین توسط موجودات عظیم‌الجثه ، جول همراه با گروهی از بازماندگان در زیر سطح زمین زندگی می‌کنند. اما خیلی زود جول تصمیم می‌گیرد با دوست سابق خود راهی سفری پرمخاطره شوند تا با موجوداتی که بین او و عشق از دست رفته‌اش ایستاده‌اند ، روبرو شود و…

کالت بدلکاری جوان و بی پول است که بر روی یک فیلم اکشن کار می کند، اما وقتی ستاره معروف این فیلم ناپدید می شود، او درگیر ماجراهای پیچیده و خطرناکی می شود که...

Thomas leads his group of escaped Gladers on their final and most dangerous mission yet. To save their friends, they must break into the legendary Last City, a WCKD-controlled labyrinth that may turn out to be the deadliest maze of all. Anyone who makes it out alive will get answers to the questions the Gladers have been asking since they first arrived in the maze.

بل یک دختر زیبا و جوان است. یک دیو بل را در ازای آزادی پدر بل در قلعه خودش زندانی می‌کند. بل با وجود ترس با کارکنان سحر شده قلعه دیو دوست می‌شود و یاد می‌گیرد که چگونه به قلب و روح انسان‌مندانه درون دیو پی ببرد. در همین حین یک شکارچی به نام گاستون که می‌خواهد به هر قیمتی بل را بدست آورد سعی در نجات او از زندان دارد.

یک گروه از خلافکاران دختر بالرین یک فرد بانفوذ را می دزدند و به یک عمارت متروکه می برند، اما خبر ندارند که حالا با دختری غیرمعمول در این عمارت گیر افتاده‌اند و...

Finding himself in a new era, and approaching retirement, Indy wrestles with fitting into a world that seems to have outgrown him. But as the tentacles of an all-too-familiar evil return in the form of an old rival, Indy must don his hat and pick up his whip once more to make sure an ancient and powerful artifact doesn't fall into the wrong hands.

پلیس سابق، «برایان او کانر»، به خاطر فراری دادن دوست متهمش، دستگیر می‌شود. اکنون به او فرصتی داده شده تا پلیس از مجازاتش چشم پوشی کند. او باید همراه یکی از دوستان قدیمی‌اش، به پلیس در دستگیری یک وارد کننده مواد مخدر کمک کند.

Charles Dobbs is a British secret agent investigating the apparent suicide of Foreign Office official Samuel Fennan. Dobbs suspects that Fennan's wife, Elsa, a survivor of a Nazi Germany extermination camp, might have some clues, but other officials want Dobbs to drop the case. So Dobbs hires a retiring inspector, Mendel, to quietly make inquiries. Dobbs isn't at all sure as there are a number of anomalies that simply can't be explained away. Dobbs is also having trouble at home with his errant wife, whom he very much loves, having frequent affairs. He's also pleased to see an old friend, Dieter Frey, who he recruited after the war. With the assistance of a colleague and a retired policeman, Dobbs tries to piece together just who is the spy and who in fact assassinated Fennan.

بعد از اینکه پیش بینی مردی جوان، گروهی از تماشاگران یک مسابقه اتومبیل رانی را از سانحه‌ای دلخراش نجات می دهد، مرگ باز می گردد تا آن‌هایی که گریخته‌اند را با خود ببرد.