"دون ویتو کورلیونه"، بزرگ یک "خانواده" مافیایی نیویورکی است. وقتی یک گنگستر تحت حمایت "سولوتزو"، یک خانواده مافیایی دیگر، قصد خود را مبنی بر فروش و پخش موادمخدر در سراسر نیویورک اعلام می‌کند، مشکلات شروع می‌شود. دون ویتو مخالف این کار است و به پولی که از "باج" و قمارخانه‌ها و غیره درمی‌آورد، راضی است. بنابراین به جانش سوءقصد می‌کنند. سپس سولوتزو، یکی از مشاوران دون ویتو را می‌رباید و او را وادار می‌کند تا پسر دون ویتو را به فروش موادمخدر راضی کند. اما هنگامی‌که سولوتزو خبردار می‌شود که دون ویتو هنوز زنده است، نقشه‌هایش به باد می‌رود …

خانواده‌ای به عنوان سرایدار به یک هتل در محلی دور افتاده که در تعطیلی زمستانی هست، می‌روند. در آنجا نیرویی شیطانی روی مرد تأثیر گذاشته و جنون خشونت وی را می‌گیرد. در حالی که پسرش به خاطر توانایی خاصی که دارد علائمی از اتفاقات وحشتناکی که قبلاً در هتل رخ داده را می‌بیند...

Guido Anselmi, a film director, finds himself creatively barren at the peak of his career. Urged by his doctors to rest, Anselmi heads for a luxurious resort, but a sorry group gathers—his producer, staff, actors, wife, mistress, and relatives—each one begging him to get on with the show. In retreat from their dependency, he fantasizes about past women and dreams of his childhood.

Two employees at a gift shop can barely stand one another, without realising that they are falling in love through the post as each other's anonymous pen pal.

«لِستر» نزدیک به 14سال است که برای مجله‌ای مطلب می‌نویسد. او که از شرایط شغلی خود ناراضیست در زندگی زناشویی و خانوادگی خود نیز دچار مشکل می‌باشد و نمی‌تواند با همسر و دخترش ارتباط برقرار کند. درحالیکه «لِستر» انگیزه‌اش را کاملا از دست داده، به صورت اتفاقی با دیدن دختری نوجوان به نام «آنجلا»، به او علاقمند شده و انگیزه‌ای برای زندگی پیدا می‌کند.

داستان فیلم در دهه ۱۹۵۰ در لس آنجلس اتفاق می افتد، روایت سه پلیس لس آنجلس که در گیر ماجرای قتلی در کافه نایت اوول می‌شوند. ماجرا به جرایم سازمان یافته، فحشا، مواد مخدر و فساد سیاسی گسترش می یابد. عنوان داستان، محرمانه، به مجله رسوایی بر می گردد که به صورت تخیلی در ۱۹۵۰ با عنوان هاش-هاش منتشر می شده. گروهبان ادموند اکسلی پسر بازرس افسانه‌ای پلیس لس آنجلس می‌باشد، افسری بسیار برجسته بر مبنای توانایی‌های شخصی خودش. تحصیلات، هوش، عینکی بودن و برخورد سرد و جدی او باعث ایزوله شدن وی از سایر همکارانش می‌شود. خشم همکارانش هنگامی اوج می‌گیرد که وی حاضر می‌شود علیه سایر همکاران خود شهادت دهد. وندل باد وایت (راسل کرو) افسری قوی هیکل با قدی ۱۹۰ سانتیمتری و تند مزاج می‌باشد. همکار بسیار نزدیک وی، دیک استنسلند، در پی شهادت اکسلی در ماجرای شب خونین کریسمس از خدمت در پلیس لس آنجلس کنار گذاشته می‌شود. به این ترتیب روابط باد و اکسلی تیره تر می‌شود. اما در پی قتل دیک در کافه نایت اوول باد و وایت به نوعی درگیر ماجرایی می‌شوند که پس از کش و قوس فراوان آن دو را به هم نزدیک می‌کند.

Russia, January 25, 1725. "Give it all...". The emperor's weakening hand was able to write in his will only these two short incomprehensible words that kept Russia in a bloody struggle for the crown for a century.

A construction film collected from archival footage of the twenties and thirties of the last century, preserving memories of the construction of a new life and way of life: the launch of the metro, hard work in production, cultural life and recreation. By combining two parallel stories - the state film chronicle and diary entries - an attempt is made to revise historical archives and customary knowledge about time. The collective image of a hero from the crowd is brought to the fore.

گرو و لوسی و دخترانشان - مارگو، ادیت و اگنس - به عضوی جدید در خانواده گرو به‌نام گرو پسر خوش آمد می‌گویند که قصد دارد پدرش را عذاب دهد. گرو با یک دشمن جدید به‌نام ماکسیم له مال و دوست دختر افسونگرش والنتینا روبرو می‌شود و خانواده مجبور به فرار می‌شوند.

While under the guise of taking his family on a weekend winter getaway, Loid's attempt to make progress on his current mission Operation Strix proves difficult when Anya mistakenly gets involved and triggers events that threaten world peace.

در حالی که شهر نیویورک توسط موجودات بیگانه‌ای که با صدا شکار می‌کنند مورد حمله قرار گرفته است، زنی به نام سمی برای بقا می‌جنگد.

با همسری بیمار، پدری گرفتار یک هوش مصنوعی واقعی را به خانه می‌آورد - فقط اینکه متاسفانه این کمک جدید خودآگاه، همه چیزهایی را که خانواده جدیدش ارائه می‌دهد، مانند محبت صاحبش، را می‌خواهد. و او برای به دست آوردن آن، حاضر است دست به قتل بزند.

دو مرد که حلال مشکلات پیچیده و جرم و جنایت هستند در یک پروژه استخدام می شوند. اتفاقات پیچیده و خطرناک آن باعث می شود این دو که خود را گرگی تنها می دانند مجبور به همکاری با هم شوند...

Toru recalls his life in the 1960s, when his friend Kizuki killed himself and he grew close to Naoko, Kizuki's girlfriend, and another woman, the outgoing, lively Midori.

در حالی که شری جهان بیرون از در خانه‌شان را فرا می‌گیرد، تنها محافظِ یک مادر و دو پسر دوقلویش، خانه و پیوند محافظتی خانواده‌شان است.

In a futuristic world that has embraced ape slavery, a chimpanzee named Caesar resurfaces after almost twenty years of hiding from the authorities, and prepares for a revolt against humanity.

As a result of a successful conspiracy against Menshikov, Peter II is prematurely recognized as an adult and is in a hurry to be crowned in Moscow. The Dolgoruky brothers gather for this celebration. There were eight of them - all-powerful and influential representatives of the ancient Rurikovich family - and among them the beautiful Ekaterina, the daughter of the huntsman Alexei.

The film takes place a few years after the events shown in Bummer. Kostyan "Kot", who lost all his friends, the woman he loved and was nearly killed in the first installment of the film tries to begin a new, peaceful life. But is it possible to do? Has Russia changed and do "bratki" on black "bummers" no longer control business? Can he escape his past?

It's the end of the century at a corner of the city in a building riddled with crime - Everyone in the building has turned into zombies. After Jenny's boyfriend is killed in a zombie attack, she faces the challenge of surviving in the face of adversity. In order to stay alive, she struggles with Andy to flee danger.

A doomsday pepper is surprised to find a mysterious box appear in his living room with no trace as to how it could've gotten there.