After reuniting with Gwen Stacy, Brooklyn’s full-time, friendly neighborhood Spider-Man is catapulted across the Multiverse, where he encounters the Spider Society, a team of Spider-People charged with protecting the Multiverse’s very existence. But when the heroes clash on how to handle a new threat, Miles finds himself pitted against the other Spiders and must set out on his own to save those he loves most.

«مارتی مک‌فلای» 17 ساله است و با دانشمندی به نام «اِمت براون» آشنا می‌شود. این دانشمند در حال ساخت ماشین زمان است و قصد دارد آن را مورد آزمایش قرار دهد. این دو در لحظه‌ی امتحان ماشین زمان، مورد حمله‌ی یک گروه تروریستی قرار می‌گیرند و «مارتی» که سعی می‌کند از دست آنها فرار کند، به 30 سال قبل برمی‌گردد.

هانا عاشق مردی گرگ نما می‌شود. بعد از مرگ این مرد گرگی، هانا تصمیم می‌گیرد تا به روستایی رفته و دو بچه‌ی کوچک گرگ نمای خود با نام‌های Ame و Yuki را پرورش دهد و …

هفتصد سال از ترک زمین توسط انسان‌ها سپری شده، و آنچه که بر روی کرهٔ زمین باقی مانده، کوه‌ها زباله و آهن‌پارهٔ انباشته‌است. وال ای ربات هوشمند آشغال‌جمع‌کنی است که ماموریت دائمش، فشرده سازی و جمع آوری این پسماندها و آلودگی‌های صنعتی است. روزی وال ای مشغول کار است که سفینه‌ای غول‌پیکر از فضا فرود می‌آید و مهمان کوچکی را بهمراه خود می‌آورد…

In the smog-choked dystopian Los Angeles of 2019, blade runner Rick Deckard is called out of retirement to terminate a quartet of replicants who have escaped to Earth seeking their creator for a way to extend their short life spans.

آخرین قسمت مجموعه (از نظر داستانی). در حالی که «دارت ویدر» مشغول ساختن یک ستاره‌ی مرگ جدید و اصلاح شده در مدار سیاره‌ی «اندور» است، «لوک اسکای واکر» (همیل)، R2D2 و C3PO را با پیغامی برای مذاکره به کاخ «جابا د هات» در سیاره‌ی تاتویین می‌فرستد که «هان سولو» (فورد) را اسیر کرده است...

اندی دِیویس، ۱۸ ساله، کمتر از سه روز تا رفتن به دانشگاه فاصله دارد. اسباب بازی‌هایش، شامل وودی و باز لایت یر، درباره آینده نا‌معلومشان نگرانند. آن‌ها به طور ناخواسته سر از مهدکودکی در می آورند که در آنجا با مشکلات فراوانی رو به رو می شوند…

When 17-year-old Makoto Konno gains the ability to, quite literally, "leap" backwards through time, she immediately sets about improving her grades and preventing personal mishaps. However, she soon realises that changing the past isn't as simple as it seems, and eventually, will have to rely on her new powers to shape the future of herself and her friends.

ولدمورت قوی‌تر شده و قدرتش در حال رشد است. در حال حاضر وزارت سحر و جادو و هاگوارتز در کنترل اوست. هری، رون و هرمیون تصمیم گرفته‌اند کار دامبلدور را به پایان برسانند و بقیه جان پیچ‌ها را پیدا کنند تا ولدمورت را شکست بدهند. اما برای این سه نفر و بقیهٔ دنیای جادوگری امید کمی باقی مانده است.

جیسون بورن مبتلا به فراموشی شده است و همچنان به دنبال نشانه‌هایی از گذشته و احتمالاً آینده‌اش می‌باشد و به همین دلیل به مسکو، لندن، پاریس و مادرید می‌رود تا آنچه را که می‌خواهد، بیابد و این در حالی است که وی تحت تعقیب یک تروریست نیز هست.

In lyrical switches between the present and the past, Taeko contemplates the arc of her life, and wonders if she has been true to the dreams of her childhood self.

ویل ترنر و الیزابت سوان که قصد دارند بزودی با هم ازدواج کنند بجرم کمک به کاپیتان جک اسپارو برای فرار از دست قانون بازداشت می شوند. لرد کاتر که دستور این بازداشت را داده به ویل و الیزابت می گوید اگر آنها به او کمک کنند تا جک را پیدا کرده و قطب نمای جادویی اش را از او بگیرد، آنها را مجازات نخواهد کرد...

بتمن باید شهر گاتهام را از خطر تبهکاران مصون نگه دارد. ولی در رأس همه‌ی خلافکاران شهر، فردی شرور به نام جوکر قرار داد که سرسخت‌ترین دشمن اوست. بتمن برای اینکه بتواند با این دشمن جدید در بیافتد، مجبور می‌شود از دوستانش کمک بگیرد…

وقتی اختراع اسرارآمیز ون هلسینگ، «پرتو هیولاسازی» به هم می‌ریزد، دراک و دوستان هیولایی‌اش همگی به انسان تبدیل می‌شوند و جانی تبدیل به یک هیولا می‌شود. در بدن‌های جدید و نامتناسب خود، دراک، از قدرت‌هایش سلب شده، و جانی پرجنب‌وجوش، عاشق زندگی به‌عنوان یک هیولا، باید با هم متحد شوند و قبل از اینکه دیر شود، و قبل از اینکه یکدیگر را دیوانه کنند، در سراسر جهان در جستجوی درمان باشند…

این انیمیشن درباره‌ی یک شاهزاده خانم به نام «مریدا» که مهارت‌های بالایی در تیراندازی با کمان دارد. روزی او از خانه فرار می‌کند و به دنبال سرنوشت زندگی‌اش می‌رود و در این راه به طور کاملاً اتفاقی باعث ایجاد هرج و مرج در قلمرو پدرش می‌شود. او تصمیم می‌گیرد با تکیه بر مهارت‌های خودش این مشکل را حل کند...

۱۰ سال بعد از تلاش برای نجات نابو، کهکشان در آستانه جنگ داخلی قرار می‌گیرد. تحت رهبری «جدای» خائن، هزاران سیستم خورشیدی تهدید به جدا شدن از جمهوری کهکشانی می‌شوند. شاگرد هوشیار و لجوج «جدای» که یک شوالیه دلیر است به همراه ملکه به قلب این کشمکش کشیده می‌شوند و جنگ آغاز می‌شود...

یک راکون به نام آرجی قصد دارد تمام ذخیره‌ی زمستانی دوستش که یک خرس است را بدزدد. اما حین این کار خرس از خواب بیدار می‌شود و آرجی که هول شده است باعث می‌شود که همه‌ی غذاها از غار که بالای کوه است سقوط کند و نابود شود. خرس او را تهدید می‌کند که اگر تا کامل شدن ماه غذاهایم را برنگرداندی تو را می‌خورم. آرجی حیران از غار خارج می‌شود و ناگهان گروهی از جانوران را می‌بیند و تصمیم می‌گیرد با تحریک آن‌ها که غذای انسان‌ها بسیار خوب است و… آن‌ها را وادار به جمع کردن غذا کند تا ناگهان شبانه فرار کند…

«جک اسپارو» و «باربوسا» که به دنبال یافتن چشمه‌ی جوانی هستند، در میابند که «سیه ریش» و دخترش نیز در جستجوی همان چشمه‌اند.

حالا دیگر الیوت قصد ازدواج با جیزل را دارد ولی قبل از آن باید مشکلی که برای آقای وینی پیش آمده است را حل کند. او توسط گروهی از دزدان ربوده شده است و…