«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.

"اُ دای سو" مرد میان سالی است که در یک روز بارانی ربوده می‌شود و در مکانی به مدت ۱۵ سال زندانی می‌شود. پس از آزاد شدن تصمیم می‌گیرد که دلیل ربوده شدنش را کشف کند و از شخصی که این کار را کرده است انتقام بگیرد و... نام این فیلم در زبان فارسی به اشتباه "پیر پسر" و "پسر پیر" ترجمه شده که عنوان درست آن "رفیق قدیمی" و یا "همکلاسی قدیمی" است.

توماس ای. اندرسون مردی است که زندگی دوگانه‌ای دارد. در روز او یک برنامه نویس یک شرکت نرم افزاری است و شب‌ها هکری تحت عنوان نئو. نئو همیشه به دنبال فهمیدن حقیقت زندگی‌اش بوده است، اما حقیقت خارج از تصور اوست. او با یک هکر افسانه‌ای بنام مورفیوس که توسط دولت بعنوان تروریست شناخته شده، ارتباط برقرار می کند، و به همین خاطر تحت تعقیب پلیس قرار می گیرد. مورفیوس نئو را در دنیای واقعی بیدار می کند، یک سرزمین بایر و ویران، جایی که ذهن اکثر انسان‌ها توسط گونه‌ای از ماشین‌ها، در ماتریکس اسیر شده‌ است. اکنون نئو باید بعنوان یک شورشی در دنیای ماشین‌ها به ماتریکس بازگردد و با مامورها مقابله کند، ابر برنامه‌های قدرتمند کامپیوتری ای که وظیفه دارند نئو و تمام شورش انسانی را سرکوب کنند.

شکار فیلمی درام دانمارکی به کارگردانی توماس وینتربرگ و با بازی مدس مایکلسن است. داستان در یک روستای کوچک دانمارکی در اطراف کریسمس رخ می‌دهد، و به دنبال آن زندگی یک مرد که هدف هیستری جمعی پس از این که به اشتباه متهم به تجاوز جنسی به یک کودک شده است را نشان می‌دهد

سال ۱۸۴۱، سالومون نورثاپ (چیوِتل اجیوفور) یک سیاهپوست آزاد است که با همسر و فرزندانش در ساراتوگای نیویورک زندگی می کند. او با نواختن ویولن امرار معاش می کند. یک شب توسط چند نفر اراذل و اوباش اغفال شده، به وسیله آنها مسموم و به‌عنوان برده فروخته می شود. به هوش که می آید، خود را در غل و زنجیر می بیند. سپس به مزارع پنبه در جنوب امریکا برده می شود، جایی که ابتدا توسط یک برده‌دار به نام ویلیام فورد خریده شده و بعد از آن به ادوین اپس (مایکل فاسبندر) فروخته می شود.

نیک فیوری مدیر سازمان بین المللی S.H.I.E.L.D است که وظیفه این سازمان برقراری آرامش در جهان می باشد. زمانی که فیوری درمیابد که امنیت زمین توسط لوکی مورد تهدید قرار گرفته است، به کمک ابرقهرمانانی چون مرد آهنی، هالک شگفت انگیز، تور، کاپیتان آمریکا و بیوه‌ی سیاه با او مقابله می کنند، تا جهان را از فاجعه ای بزرگ نجات دهند...

کلب (دامنال گلسون) برنامه نویس جوانی است که به تازگی در یک مسابقه برنده سفر یک هفته ای به منزل متخصص فرایند CEO به نام یعنی ناتان (اسکار آیزاک) شده است. کلب که به شدت از این اتفاق خوشحال است و این ملاقات را افتخاری برای خود و حرفه اش می داند، پس از رسیدن به ویلای ناتان متوجه می شود که برخلاف انتظارش، وی برای انجام آزمایشی به این ویلا آورده شده است. ناتان در این ویلا موفق به طراحی ربات زنی به نام آوا (آلیشیا ویکاندر) شده است که از هوش مصنوعی فوق العاده ای برخوردار است و کلب نیز باید با ربات ساخته ناتان ارتباط برقرار کند، اما...

After being coerced into working for a crime boss, a young getaway driver finds himself taking part in a heist doomed to fail.

تچالا پس از مرگ پدرش، پادشاه واکاندا، به خانه‌اش که کشوری منزوی و با تکنولوژی پیشرفته در آفریقا است بازمی‌گردد تا بر تخت سلطنت تکیه زده و به جایگاه بر حقش به عنوان پادشاه برسد.

نیک (توبی مگوایر) فردی است که برای ادامه زندگی و ایجاد موقعیت‌های جدید شغلی از غرب آمریکا به نیویورک آمده و در مجاورت خانه مرد ثروتمندی به نام جی گتسبی (لئوناردو دیکاپریو) اقامت کرده است و در ادامه شاهد اتفاقات عجیبی در خانه همسایه اش می‌شود. گتسبی، هر شب مهمانی‌های پر سر و صدا و گرانقیمتی برگزار می‌کند که مهمانان بسیار زیادی در آن رفت‌وآمد دارند. نیک که بی میل به ورود به این دنیای پر زرق و برق است، در نهایت کارت دعوتی به او داده می‌شود و باعث آشنایی او با گتسبی بزرگ می‌شود. نیک پس از مواجه با گتسبی، متوجه می‌شود که وی این جشن‌های پر هزینه را تنها به دلیل جلب توجه معشوقه اش به نام دیزی باچنان (کری مولیگان) ترتیب می‌دهد تا شاید بتواند به این واسطه، دوباره او را ببیند. البته معشوقه جناب گتسبی، همسرِ دوستِ گتسبی به نام تام باچنان (جوئل ادگرتون) می‌باشد که وی از طبقه ثروتمند آمریکا محسوب می‌شود. گتسبی و تام، رابطه خوبی با هم ندارند و این اختلاف گاهی بصورت علنی مطرح می‌شود.

An FBI agent and an Interpol detective track a team of illusionists who pull off bank heists during their performances and reward their audiences with the money.

پس از آلوده شدن دریاچه‌ی اسپرینگ‌فیلد به خاطر سهل‌انگاری هومر، مقامات تمام مردم شهر را قرنطینه می‌کنند. هومر و خانواده نیز از اسپرینگ‌فیلد فراری می‌کنند و راهی آلاسکا می‌شوند. اما وقتی متوجه می‌گردند که شهرشان در خطر است تصمیم می‌گیرند که برای نجات شهر دست به کار شوند و…

یک سفینه فضایی برای حمل و نقل هزاران نفر از مردمان قصد سفر به یک سیاره دور را دارد، ولی یکی از محفظه‌های خوابش مشکل پیدا می کند و در نتیجه یکی از مسافران ۹۰ سال زودتر از موعد مقرر از خواب بیدار می شود و زمانی که میبیند به تنهایی در حال پیر شدن و مُردن است تصمیم می‌گیرد مسافر دیگری را نیز بیدار کند و ...

When an asteroid threatens to collide with Earth, NASA honcho Dan Truman determines the only way to stop it is to drill into its surface and detonate a nuclear bomb. This leads him to renowned driller Harry Stamper, who agrees to helm the dangerous space mission provided he can bring along his own hotshot crew. Among them is the cocksure A.J. who Harry thinks isn't good enough for his daughter, until the mission proves otherwise.

Routinely exploited by her wicked stepmother, the downtrodden Samantha Montgomery is excited about the prospect of meeting her Internet beau at the school's Halloween dance.

After the birth of Renesmee, the Cullens gather other vampire clans in order to protect the child from a false allegation that puts the family in front of the Volturi.

لوسی یک فیلم اکشن فرانسوی محصول سال ۲۰۱۴، به نویسندگی و کارگردانی لوک بسون، که در ۲۵ ژوئیه ۲۰۱۴ اکران شده‌است. اسکارلت جوهانسون به عنوان شخصیت اصلی فیلم و مورگان فریمن نقش پروفسور نورمن را ایفا می‌کند.

مینیون‌ها به نظر می‌رسد که از زمان حیات بر روی کره زمین، همواره حضور داشته اند و به دنبال رئیسی برای خود بوده اند. آنها در طول زندگی‌شان در کنار روسای مختلفی قرار گرفته اند، اما هربار بر اثر اتفاقی باعث نابودی آنها شده اند. پس از گذشت سال‌ها، حالا مینیون‌ها که رئیسی را بالای سر خود نمی‌بینند، تصمیم می‌گیرند سفری را آغاز کنند تا بتوانند خود را از این وضعیت خارج کنند ...

Rachel Watson, devastated by her recent divorce, spends her daily commute fantasizing about the seemingly perfect couple who live in a house that her train passes every day, until one morning she sees something shocking happen there and becomes entangled in the mystery that unfolds.

During the Civil War, at a Southern girls’ boarding school, young women take in an injured enemy soldier. As they provide refuge and tend to his wounds, the house is taken over with sexual tension and dangerous rivalries, and taboos are broken in an unexpected turn of events.