کاپیتان پیت «ماوریک»، خلبان آزمایشی، پس از سی سال خدمت، عمداً از ارتقای رتبه خود طفره رفتهاست. یک روز ماوریک فراخوانده میشود تا مسئولیت آموزش گروهی از فارغ التحصیلان تاپ گان را برای یک مأموریت تخصصی به دستور همکار دوست هوانورد نیروی دریایی و رقیب سابق خود دریاسالار تام «ایس من» کازانسکی، که فرمانده اقیانوس آرام ایالات متحده است، به عهده بگیرد.
"راپسودی بوهمی" یا "حماسه کولی" یک فیلم آمریکایی در سبک زندگینامهای به کارگردانی برایان سینگر و دکستر فلچر و نویسندگی آنتونی مککارتن است. که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. رامی ملک در این فیلم در نقش رهبر گروه کوئین، یعنی فردی مرکوری ظاهر شده است. به غیر از ملک، مایک مایرز، جوزف مازلو، بن هاردی، جوزف مازلو، تام هولندر و گیلیام لی نیز در فیلم ایفای نقش کردهاند. برایان می و راجر تیلور که دو نفر از اعضای گروه کوئین بودند؛ در ساخت فیلم و به خصوص سکانسهای مربوط به اجرای کنسرت با سازندگان فیلم؛ همکاری کردند. فیلم حوادثی را در طی سالهای ۷۰ تا اوایل دهه ۹۰ که برای مرکوری و گروه کوئین رخ داد را به تصویر میکشد ...
داستان در رابطه با شهری به نام زوتاپیا که حیوانات در آن ساکن هستند، وقتی روباه چرب زبان برای جرمی که مرتکب نشده، مقصر شناخته میشود، پلیس شهر (خرگوش) او را تحت پیگرد قرار میدهد. اما وقتی هر دوی آنها هدف یک توطئه می شوند، مجبور میشوند که با هم متحد شوند تا ...
یک طراح ربات نابغه بنام هیرو هامادا خود را در مقابل یک تهدید شرورانه برای از بین بردن شهری که در آن زندگی می کند، می بیند. به کمک یکی از بهترین ربات هایش بنام بیمکس او به مبارزه با این توطئه می پردازد...
در ماموریتی در سیاره مریخ، فضانورد «مارک واتنی» در طوفانی سهمگین گرفتار میشود و بقیه تیم او را ترک می کنند. اما مارک جان سالم به در میبرد و درمیابد که در این سیاره تنها مانده است، در حالی که منابع اندکی برای زنده ماندن در اختیار دارد…
تونی استارک یک نابغه مهندسی است. در جریان سفری به افغانستان برای نمایش یکی از تولیدات موشکیاش، اسیر میشود. او از دانش فناوری خود برای فرارش بهره میگیرد. اما پس از آزادی رفته رفته همین فناوری را برای اهداف بزرگتری بکار میگیرد.
در آینده ای دور، در حالی که تنها بیابانی خشک از زمین باقی مانده است، باقیمانده ی نسل انسان ها برای بدست آوردن واجبات زندگی حاضرند یکدیگر را بکشند. مکس، مردی کم حرف که زن و بچه اش را از دست داده است، به تنهایی سفر می کند و در جستجوی صلح می باشد...
قاتل-حرفه ای جان ویک با جایزه ای ۱۴ میلیون دلاری بر روی سر خود و گروهی از جایزه بگیرها باز میگردد. پس از به قتل رساندن یکی از اعضای اتحادیهی آدمکشان بینالمللی، جان ویک تنها و همه جا در هدف آدمکشان است.
دولتهای جهان قانونی را وضع میکنند که طی آن فعالیتهای تمامی ابرقهرمانان کنترل میشوند و آنها باید برای دولت آمریکا کار کنند. کاپیتان آمریکا و مرد آهنی که در مورد این قانون نظرات متفاوتی دارند، مقابل یکدیگر میایستند.
پیتر پارکر و دوستانش برای تعطیلات به اروپا میروند اما در آنجا او باید دوستانش را در مقابل میستریو محافظت کند.
یک جراح با استعداد اما متکبر و مغرور که پس از حادثه ای ناگوار شغلش را از دست میدهد، راه تازهای را پیش روی زندگیاش میبیند. او توسط یک جادوگر آموزشهایی را فرا میگیرد تا از دنیا در برابر افراد شرور محافظت کند.
اعضای خانوادهای که از رویدادهای آخرالزمانی جان سالم به در بردهاند ناچار هستند تا با زبان اشاره با یکدیگر صحبت کنند، چرا که هیولاهایی با قدرت شنوایی بالا در نزدیکی آنها وجود دارند. فیلم در آینده رخ میدهد و دورانی را به تصویر میکشد که هیولاهایی ناشناخته زمین را به تسخیر خود درآوردهاند و کوچکترین صدایی میتواند آنان را به سوی انسان کشانده و سبب نابودی شان شود…
موضوع فیلم در مورد نویسنده ای بنام "نیوت اسکامندر" می باشد که در جامعه ای مخفی در شهر نیویورک فعالیت دارد. این جامعه از جادوگران و ساحرانی تشکیل شده که هفتاد سال قبل از وقایع هری پاتر در آن مکان فعالیت داشتند و ...
پیتر پارکر پس از اتفاقات فیلم Captain America: Civil War (کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی) به محله کوئینز در شهر نیویورک بازگشته است و با هویت جدید مرد عنکبوتی در فیلم Spider-Man: Homecoming تصمیم دارد خود را ثابت کند. او از تجربهای که با انتقامجویان داشته است، بسیار هیجانزده است. با این حال، او همچنان با زن عمو می زندگی میکند و پیتر اکنون تحت مراقبت تونی استارک نیز است. پیتر تلاش میکند تا بتواند بین زندگی جدید خود و دوستانش، تعادل ایجاد کند؛ اما زمانی که ولچر ظاهر میشود پیتر باید با مهمترین تهدید خود مقابله کند.
تیمی متشکل از “آنا” و “کریستُف” در یک سفر برای نجات “آلسا” خواهر آنا به اورست می روند که در مسیر سفر به یک آدم برفی خنده دار به اسم “اولاف” برخورد می کنند که به وسیله ی طلسمِ یخ زدگی پادشاه ظالم تا ابد در زمستان دام افتاده است
ناتاشا رومانوف یا همان بیوه ی سیاه با بخش های تاریک گذشته ی خود مواجه می شود. توطئه ای خطرناک به پا شده است که به گذشته ی او مربوط است.
Loving but irresponsible dad Daniel Hillard, estranged from his exasperated spouse, is crushed by a court order allowing only weekly visits with his kids. When Daniel learns his ex needs a housekeeper, he gets the job -- disguised as a British nanny. Soon he becomes not only his children's best pal but the kind of parent he should have been from the start.
A couple's relationship is tested when uninvited guests arrive at their home, disrupting their tranquil existence.
یک فیلم ابرقهرمانی آمریکایی به کارگردانی روبن فلیشر و نویسندگی اسکات روزنبرگ، جف پینکنر و کلی مارسل است، که بر اساس شخصیتی به همین نام از مجموعه کتابهای کمیک کمپانی مارول کامیکس ساخته شده است. از بازیگران آن میتوان به تام هاردی، میشل ویلیامز، ریز احمد، اسکات هیز و رید اسکات اشاره کرد. وقتی که "ادی بروک" قدرت "سیمبیوت" را بدست میآورد؛ او با آزادسازی شخصیت دومش "ونوم" سعی در نجات جان خود دارد…
نئو که اکنون آقای اندرسون نامیده میشود، برای اینکه بفهمد جهان واقعی او یک ساختار فیزیکی است یا ذهنی، مجبور می شود باز هم خرگوش سفید را دنبال کند.