دو مرد زندانی عهد می بندند که پس از چند سال، از طریق رفتار مناسب با عرف، به آرامش و رهایی نهایی دست یابند.

داستان فیلم در مورد اعضای بیکار خانواده‌ی بی‌پولی است که به یک خانواده‌ی ثروتمند تعدی می‌کنند اما در مخمصه می‌افتند.

کوبریک این فیلم را بعد از تبعید خودخواسته به انگلستان، در سال 1971 می سازد. اما ساختار فیلم آنقدر بی پرده به بیان مفاهیم آن پرداخته بود، که ناگزیر مدتی فیلم توقیف بود(حدود 11 سال) تا شاید تمدن کمی جلوتر برود و مردم بزرگتر شوند و بتوانند چنین فیلمهایی را هم ببینند. نویسنده كتاب پرتقال كوكی (انتونی برگس) در زمان تالیف كتاب در مالزی زندگی میكرد. همسر او توسط چهار خلافكار امریكایی مضروب شده بود و این خود قسمتی از مضمون داستان او شد. در زبان مالزیایی كلمه "Orang" بمعنی مرد میباشد (همچنین این كلمه قسمتی از كلمه "Orangutan" كه نمیه دوم "Hutan" بمعنی جنگل می باشد بنابراین نام این فیلم بجای كلمه مسطلح clockwork fruit به جای clockwork man یا مرد كوكی نیز میباشد كه دقیقا آلكس در انتهای داستان به آن تبدیل میشود. نقد این فیلم كار اسانی نمیباشد. حتی بعد از نزدیک به چهل سال این فیلم هنوز به مشكلات جامعه اشاره میكند. تا به حال شاید هزاران صفحه مطلب در مورد این فیلم نوشته شده و واقعا توصیف این فیلم در چند جمله کار سختی است

دکتر «کینگ شولتز» (کریستوفر والتز) آزادی یک برده سیاه پوست بنام «جنگو» (جیمی فاکس) را می خرد، و به او کمک می کند تا همسرش را که در چنگ یک مزرعه دار ثروتمند و بی رحم بنام «کلوین کندی» (لئوناردو دی‌کاپریو) است، نجات دهد...

داستان فیلم در مورد ویل هانتینگ جوان ۲۰ ساله‌ای است که در دانشگاه ام‌آی‌تی سریدار است و نبوغی ذاتی در زمینه ریاضیات دارد اما استعداد خود را باور ندارد. استلا اشکارسگورد بازیگر سوئدی در نقش جرالد لمبیو پروفسور ریاضی دانشگاه ام‌آی‌تی که استعداد ویل هانتینگ را کشف می‌کند، رابین ویلیامز در نقش روان‌شناسی که با ویل هانتینگ گفتگو می‌کند و بن افلک هم در نقش چاکی سالیوان دوست صمیمی ویل هانتینگ در این فیلم بازی می‌کنند. لورنس بندر تهیه‌کننده و سو آرمسترانگ، جاناتان گوردون، باب وینشتین و هاروی وینشتین تهیه‌کنندگان اجرایی فیلم ویل هانتینگ نابغه بوده‌اند. ژان یوس اسکافیر مدیر فیلمبرداری، ملیسا استوارت طراح تولید، جیمز مک‌آتیر کارگردان هنری، یارو دیک طراح صحنه و بئاتریکس آرونا پاستور طراح لباس و کری باردن، بیلی هاپکینز و سوزان اسمیت انتخاب‌کننده بازیگران و تعیین نقش‌های فیلم بوده‌اند.[۲]

داستان «جوکر» در دهه‌ی ۱۹۸۰ میلادی روی می‌دهد و زندگی «آرتور فلک» استند-آپ کمدین شکست‌خورده‌ای را روایت می‌کند که با طرد شدن از سوی جامعه به دنیای زیرزمینی جنایت‌ در شهر گاتهام گرایش پیدا می‌کند.

مردی تنها و افسرده به نام تراویس بیکل که در شهر نیویورک سکونت دارد و از بی‌ خوابی مزمن رنج می‌برد، در طول شب به عنوان راننده تاکسی مشغول به فعالیت می‌ شود. از آنجایی که تراویس نمی‌ تواند به معضل‌ های اجتماعی پیرامون خود بی‌ تفاوت باشد، تصمیم می‌ گیرد که...

داستان این فیلم با تمرکز روی جولیوس رابرت اوپنهایمر، به ماجرای گروهی از دانشمندان پروژه‌ی منهتن می‌پردازد که بمب‌های اتم استفاده‌شده در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی کشور ژاپن را برای ارتش آمریکا تولید کردند. تسلیم امپراطوری ژاپن در پی بمباران اتمی، به جنگ اقیانوس آرام خاتمه داد.

پیرمردی در شهری بزرگ زندگی می‌کند و از کل جامعه فاصله گرفته است و در تنهایی به سر می‌برد. خانه‌ی کوچک او در میان آسمان خراش‌هایی است که هر روز بلندتر می‌شوند و اکنون شهرداری می‌خواهد خانه‌ی او را تخریب کند و تخلیه کند. اما پیرمرد حاضر نیست خانه‌اش را به هیچ وجه ترک کند به همین علت با هزاران بادکنک که به خانه‌اش وصل کرده است به پرواز در می‌آید تا سفر پر ماجرایی را آغاز کند. اما بر حسب اتفاق پسر شش ساله‌ی همسایه نیز با او همراه می‌شود و آنها در سفری به سرزمینی دور افتاده ماجراهای جالبی را تجربه می‌کنند.

سال ۱۸۴۱، سالومون نورثاپ (چیوِتل اجیوفور) یک سیاهپوست آزاد است که با همسر و فرزندانش در ساراتوگای نیویورک زندگی می کند. او با نواختن ویولن امرار معاش می کند. یک شب توسط چند نفر اراذل و اوباش اغفال شده، به وسیله آنها مسموم و به‌عنوان برده فروخته می شود. به هوش که می آید، خود را در غل و زنجیر می بیند. سپس به مزارع پنبه در جنوب امریکا برده می شود، جایی که ابتدا توسط یک برده‌دار به نام ویلیام فورد خریده شده و بعد از آن به ادوین اپس (مایکل فاسبندر) فروخته می شود.

رایلی دختر 11 ساله و شادی است که بخاطر شرایط خانوادگی، مجبور می شود به همراه پدر و مادرش به شهر سان فرانسیسکو نقل مکان کند. رایلی در این شهر جدید باید دوستان جدید پیدا کرده و وضعیت خودش را با این محیط تطبیق دهد. با این‌حال 5 احساس مهم ذهن او شامل "خوشی"، "ناراحتی"، "خشم"، "ترس" و "انزجار" قادر نیستند در موقعیت جدیدی که رایلی در آن قرار گرفته مدیریت همیشگی شان را بر ذهن او داشته باشند و دائما در حال کشمکش هستند، اما...

Llewelyn Moss stumbles upon dead bodies, $2 million and a hoard of heroin in a Texas desert, but methodical killer Anton Chigurh comes looking for it, with local sheriff Ed Tom Bell hot on his trail. The roles of prey and predator blur as the violent pursuit of money and justice collide.

داستان این فیلم براساس رمانی به همین نام و با الهام از داستان فرانکنشتاین نوشته شده است و روایت‌گر زنی جوان به نام بلا بکستر است که توسط دانشمندی مستعد و به نوعی عجیب و غیر معمول از مرگ به زندگی بازمی‌گردد. بلا بکستر تحت محافظت این دانشمند، مشتاق يادگيری و تشنه دنیادیدگی است و کمبود آن‌را درون خود احساس می‌کند. به دنبال همین حس، روزی او به همراه وکیلی فاسد و جذاب فرار و ماجراجویی‌ای را آغاز می‌کند.

این فیلم برگرفته شده از یکی از نمایشنامه‌های شکسپیر می باشد که به شکل مدرن و در میان دانش آموزان دبیرستانی به اجرا در می آید.

داستان آن در سال ۱۹۶۹ و شهر لس آنجلس رخ می‌دهد. ریک دالتون (لئوناردو دی‌کاپریو) بازیگر فیلم‌های وسترن در تلویزیون‌های سیاه‌وسفید در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ میلادی می‌باشد که به مرور زمان شاهد کمرنگ شدن نقش و طرفدارانش در هالیوود می‌شود. بدلکار وی شخصی با نام کلیف بوث (برد پیت) است که سالیان سال در کنار ریک مشغول به همکاری بوده‌است. پس از کمرنگ شدن کار ریک وی به الکل روی می‌آورد و کار خود را در هالیوود تمام شده می‌داند همچنین شایعه‌هایی برای ریک به وجود آمده‌است که وی همسر خود را به قتل رسانده‌است و همین باعث می‌شود که وی از زندگی ناراضی باشد. در طرف دیگر کلیف فردی است که در یک تریلر زندگی می‌کند اما به مراتب رضایت از زندگی بیشتری نسبت به ریک دارد. شارون تیت (مارگو رابی) همسر رومن پولانسکی منزل ریک را اجاره کرده‌است. از طرفی نیز استیو مک‌کوئین (دیمین لوئیس) با در مهمانی که توسط پلی‌بوی صورت گرفته‌است با ریک صحبت می‌کند و این صحبت راه گشای ادامه کار ریک می‌باشد.

پاتريک بتمن يک جوان 26 ساله خوش قيافه، با هوش اما روانی و عاشق آدمکشی است. دلايل وی برای قتل عبارتند از حسادت بی پايان، عقده های روحی و مادی، تنفر و يا هيچ دليلی مگر جنون کامل. جنون او در طول اين فيلم افزايش می يابد و دست کم 20 نفر را بقتل می رساند از جمله همکاران، دوستانش و هر کسی ديگری که سر راه او قرار بگيرد يا اينکه مورد حسادت يا غضب او قرار بگيرد. تنها فردی که بنظر می رسد با او همدردی می کند منشی او جين است. در اکثر اوقات پاتريک نمی تواند بگويد که اين اتفاقات واقعی اند يا بخشی از يک لذت روانی هستند...

وقایع در طول یک شب آسیب‌زا در پاریس به ترتیب زمانی معکوس رخ می دهد ، زیرا الکس زیبا به طرز وحشیانه‌ای مورد تجاوز و ضرب و شتم غریبه‌ای در زیرگذر قرار می‌گیرد. دوست پسر و عاشق سابق او با استخدام دو مجرم ، امور را به دست خودشان می‌گیرند تا به آنها در یافتن تجاوزگر کمک کنند تا بتوانند انتقام دقیق خود را بگیرند. یک بررسی همزمان زیبا و وحشتناک از ماهیت مخرب علت و معلول و اینکه چگونه زمان همه چیز را از بین می‌برد.

یک فیلم اکشن حماسی درباره ی جاسوسی، سفر در زمان و تکامل. این فیلم داستان مردی را روایت می کند که قصد دارد با استفاده از سفر در زمان و تولد دوباره، از وقوع جنگ جهانی سوم جلوگیری کند.

این فیلم که بر اساس انیمیشن "مولان" شرکت دیزنی ساخته شده است درباره دوشیزه جوان چینی است که خود را به عنوان یک جنگجوی مرد جا میزند تا پدرش را نجات دهد . . .

Consumed by jealousy, a woman takes an extreme step and undergoes surgery for a new face. Although her lover of 2 years misses her, he falls in love with the new face, not knowing it's the same woman.