دو مرد زندانی عهد می بندند که پس از چند سال، از طریق رفتار مناسب با عرف، به آرامش و رهایی نهایی دست یابند.

داستان فیلم در مورد اعضای بیکار خانواده‌ی بی‌پولی است که به یک خانواده‌ی ثروتمند تعدی می‌کنند اما در مخمصه می‌افتند.

فارست گامپ (تام هنکس) مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. در کورکی به طور معجزه اسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود.

یک گروه از جستجو گران با استفاده از یک سیاه چاله که به تازگی کشف شده است توانستند محدودیت های انسان در سفر های فضایی را از بین ببرند و امکان سفر به مکان های دورتر را فراهم آورند …

«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.

دام کاب (بازیگری لئوناردو دی کاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمان‌های جاسوسی و شرکت‌های تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه می‌کند. یکی از مشتریان وی به او پیشنهادی می دهد که نمی تواند جواب منفی به او دهد، به همین خاطر گروهی را جمع می کند تا...

سال ۱۹۵۴ تدی دنیلز، یک مارشال امریکایی، برای تحقیق در مورد ناپدید شدن یکی از بیماران بیمارستان روانی اشکلیف به جزیره شاتر می رود. تدی با تحقیقات زیرکانه و مهارتش، خیلی زود سر نخی از معما بدست می آورد...

غلاف تمام فلزی (به انگلیسی: Full Metal Jacket) فیلمی در ژانر جنگی ساختهٔ استنلی کوبریک در سال ۱۹۸۷ (میلادی) است. واحد جذب نیروی نیروی دریائی ایالات متحد، کارولینای جنوبی. گروهبان توپخانه، «هارتمن» (ارمی) گروهی داوطلب تازه کار را می‌پذیرد و برای آنان نام‌های جدید انتخاب می‌کند، مثلاً به یکی از آنان، «سرباز جوکر» (موداین) و دیگر «سرباز کابوی» (آرلیس هوارد) می‌گوید، و با خشونت و بددهنی به آنان می‌فهماند که باید هشت هفته آموزشی را به همین ترتیب سر کنند.

شش سارق (با نام‌های مستعار آقای سفید، آقای طلایی، آقای صورتی، آقای نارنجی، آقای آبی و آقای قهوه‌ای) از طرف گنگستری به نام 'جو کپت و پسرش ادی برای سرقت از یک فروشگاه الماس‌فروشی اجیر می‌شوند. هیچگاه صحنهٔ اصلی دزدی نشان داده نمی‌شود و بیننده فقط حوادث پیش و پس از آن را می‌بیند. از بین سارقان، آقای آبی و قهوه‌ای در حین دزدی کشته می‌شوند و آقای نارنجی نیز زخمی می‌شود. آن‌ها متوجه می‌شوند یک نفر آن‌ها را لُو داده است زیرا پلیس‌ها در آنجا کمین کرده بودند. هر کدام از اعضا در پی پیدا کردن کسی است که آن‌ها رو لو داده است.

هفتصد سال از ترک زمین توسط انسان‌ها سپری شده، و آنچه که بر روی کرهٔ زمین باقی مانده، کوه‌ها زباله و آهن‌پارهٔ انباشته‌است. وال ای ربات هوشمند آشغال‌جمع‌کنی است که ماموریت دائمش، فشرده سازی و جمع آوری این پسماندها و آلودگی‌های صنعتی است. روزی وال ای مشغول کار است که سفینه‌ای غول‌پیکر از فضا فرود می‌آید و مهمان کوچکی را بهمراه خود می‌آورد…

این فیلم که بر اساس داستان واقعی جوردن بلفورت (لئوناردو دی کاپریو) ساخته شده است، از زمان قدرت گرفتن او بعنوان دلال سهام، و تا زمانی که بخاطر درگیر شدن در خلاف و فساد سقوط کرد را به تصویر می کشد...

Following an unexpected tragedy, child psychologist Malcolm Crowe meets a nine year old boy named Cole Sear, who is hiding a dark secret.

In the smog-choked dystopian Los Angeles of 2019, blade runner Rick Deckard is called out of retirement to terminate a quartet of replicants who have escaped to Earth seeking their creator for a way to extend their short life spans.

پل آتریدیس، پسر یک خانواده اصیل و سخاوتمند است که پس از وقوع اتفاقی ناگوار، وظیفه‌ محافظت از باارزش ‌ترین دارایی و حیاتی ‌ترین عنصر کهکشان در سیاره‌ آراکیس به او سپرده شده است و...

After narrowly escaping a bizarre accident, a troubled teenager is plagued by visions of a large bunny rabbit that manipulates him to commit a series of crimes.

Chuck Nolan, a top international manager for FedEx, and Kelly, a Ph.D. student, are in love and heading towards marriage. Then Chuck's plane to Malaysia crashes at sea during a terrible storm. He's the only survivor, and finds himself marooned on a desolate island. With no way to escape, Chuck must find ways to survive in his new home.

A narcissistic TV weatherman, along with his attractive-but-distant producer, and his mawkish cameraman, is sent to report on Groundhog Day in the small town of Punxsutawney, where he finds himself repeating the same day over and over.

پانزده سال پس از قتل خواهرش در شب هالووین ۱۹۶۳، مایکل مایرز از یک بیمارستان روانی فرار می‌کند و برای کشتن مجدد به شهر کوچک هادونفیلد، ایلینوی باز می‌گردد.

Melvin Udall, a cranky, bigoted, obsessive-compulsive writer of romantic fiction, is rude to everyone he meets, including his gay neighbor, Simon. After Simon is hospitalized, Melvin finds his life turned upside down when he has to look after Simon's dog. In addition, Carol, the only waitress at the local diner who will tolerate him, must leave work to care for her sick son, making it impossible for Melvin to eat breakfast.

Begotten is the creation myth brought to life, the story of no less than the violent death of God and the (re)birth of nature on a barren earth.