A filmmaker recalls his childhood, when he fell in love with the movies at his village's theater and formed a deep friendship with the theater's projectionist.
کره جنوبی، سال ۱۹۸۶. برای دومین بار جسد یک زن، با دست و پای بسته، و در حالی که مورد تجاوز قرار گرفته پیدا میشود. دو کارآگاه پلیس محلی خشن و خیره سر مأمور رسیدگی به این پرونده شده و بدون هیچ ترفند خاصی، تنها با شکنجه و بازجویی مظنونین در کارشان جلو میروند. تا اینکه یک کارآگاه حرفهای از سئول میآید تا به آن دو در تحقیقات کمک کند. بعد از پیدا شدن سومین جسد زن، آنها سرنخهایی از این قاتل سریالی بهدست میآورند...
شخصی کودکی را در آلمان به قتل می رساند. پلیس سخت در جستجوی اوست. این قتل ها وضعیت جنایتکاران دیگر را نیز به هم ریخته است و جنایتکاران محلی میخواهند به پلیس کمک کنند تا هرچه سریعتر قاتل دستگیر شود...
«بنجامین اِسپوزیتو» در حال نوشتن یک رمان است ولی اتفاقی که 25سال پیش افتاده، ذهنش را بهشدت درگیر کرده است. او که وکیل بود، پروندهی قتل یک زن را در دست داشت و در همان زمان، با زنی به نام «ایرِنه» نیز آشنا میشود و هر دو، تلاش بیوقفهای برای پیدا کردن قاتل، شروع میکنند.
جانی هوکر، کلاهبرداری خوردهپا، از دویل لانگان، رئیس مافیایی بزرگ بدون آنکه بداند دزدی میکند. لانگان خواهان انتقام از این بیحرمتی است. پس از اینکه یکی از همکاران هوکر، لوتر، کشته میشود او فرار کرده و نزد هنری گوندورف رابط لوتر میرود. هوکر میخواهد از توانایی گوندورف استفاده کند تا بتواند لانگان را بکشند. از اینرو، آنها نقشهای پیچیده را طراحی میکنند و از برخی افراد نیز کمک میگیرند که خود خواهان سهم هستند. در این نقشه هوکر و گوندورف باید از تمامی استعدادهای خود و کمی اعتماد به نفس استفاده کنند
A formal dinner party starts out normally enough, but after the bourgeois group retire to the host’s music room, they inexplicably find themselves unable to leave.
In a run-down South American town, four men are paid to drive trucks loaded with nitroglycerin into the jungle through to the oil field. Friendships are tested and rivalries develop as they embark upon the perilous journey.
هالی مارتینز یک رمان نویس داستان های تخیلی است که صاحب منصبی در جنگ وین که توسط متحدان پیروز، به چند بخش تقسیم شده است می شود؛ جایی که کمبود مواد غذایی سبب رونق بازار سیاه شده است. او به دعوت دوست سابق مدرسه ی خود، هری لایم، این کار را می پذیرد اما چندی بعد می فهمد که دوستش در یک حادثه ی عجیب کشته شده است. پس از صحبت با دوستان و همکاران لایم متوجه وجود تضادهایی در حرف های آنان شده و مصمم می شود که کشف کند واقعا چه اتفاقی برای لایم افتاده است.
فیلمی در ژانر درام جنگی، ساخته الیور هرشبیگل محصول سال ۲۰۰۴ است. سقوط بر اساس کتاب پناهگاه هیتلر تراودل یونگه، کتاب تا آخرین ساعت ملیسا مولر، کتاب هیتلر یوآخیم فست، خاطرات آلبرت اشپر و ارنست-گونتر باده روایت شده است. سقوط دوازده روز آخر زندگی آدولف هیتلر یعنی از ۱۷ تا اواخر آوریل سال ۱۹۴۵ میلادی را در سنگر زیرزمینی فرماندهی او به تصویر کشیده است. در این مرحله، فیلم از فروریختن ماشین نظامی و دستگاه سیاسی عظیم رژیم نازی آلمان آن پرده برمیدارد. سقوط از فیلمهای پر هزینه تاریخ سینمای آلمان به شمار میرود. سقوط در اسکار ۲۰۰۴ نامزد جایزه بهترین فیلم خارجیزبان شد. امپایر این فیلم را در لیست صد فیلم برتر تاریخ سینمای جهان قرار داد ترجمه از رضا بهادری
A man is sent back and forth and in and out of time in an experiment that attempts to unravel the fate and the solution to the problems of a post-apocalyptic world during the aftermath of WW3. The experiment results in him getting caught up in a perpetual reminiscence of past events that are recreated on an airport’s viewing pier.
Daigo, a cellist, is laid off from his orchestra and moves with his wife back to his small hometown where the living is cheaper. Thinking he’s applying for a job at a travel agency he finds he’s being interviewed for work with departures of a more permanent nature – as an undertaker’s assistant.
در دیری که روی دریاچهای شناور است، پسربچهای زیر نظر راهب بودایی پیری آموزش میبیند. سالها میگذرد و پسر بچه، که حالا راهبی هفده ساله شده به دختر بیماری که مادرش او را به معبد آورده، دل میبازد و در پی دختر میرود. سالها بعد راهب که سی سال از عمرش گذشته، از چنگ قانون میگریزد و به معبد پناه میبرد؛ چون به خاطر دختر - که او را ترک کرده - مرتکب قتل شده است. اما پلیس او را دستگیر میکند. چند سالی دیگر نیز میگذرد و همان راهب، حالا چهل و خردهای ساله، به دیر باز میگردد...
King Arthur, accompanied by his squire, recruits his Knights of the Round Table, including Sir Bedevere the Wise, Sir Lancelot the Brave, Sir Robin the Not-Quite-So-Brave-As-Sir-Lancelot and Sir Galahad the Pure. On the way, Arthur battles the Black Knight who, despite having had all his limbs chopped off, insists he can still fight. They reach Camelot, but Arthur decides not to enter, as "it is a silly place".
The deep conversation between a Japanese architect and a French actress forms the basis of this celebrated French film, considered one of the vanguard productions of the French New Wave. Set in Hiroshima after the end of World War II, the couple -- lovers turned friends -- recount, over many hours, previous romances and life experiences. The two intertwine their stories about the past with pondering the devastation wrought by the atomic bomb dropped on the city.
Alex Kerner's mother was in a coma while the Berlin wall fell. When she wakes up he must try to keep her from learning what happened (as she was an avid communist supporter) to avoid shocking her which could lead to another heart attack.
A young lawyer stumbles upon a vast conspiracy while investigating a brutal murder case.
Sensitive and restless Johannes is accepted to an elite school in Tallinn and expects life to go uphill. Instead, he becomes the victim of mental abuse by his classmates. In search of recognition, he goes to his old Lasnamäe friends, who spend their time doing drugs, hanging around, and partying, rather than focusing on schoolwork. At home, Johannes must deal with his mother’s deteriorating mental health. As the tension grows, he finds himself at zero point, where he must completely reset his life to build it up from scratch.
Stefan and Kai run a thriving business: a home-grown cannabis trade disguised as a pizza delivery service. For now they just have to fight aphids.
When a seemingly straight-forward drug deal goes awry, XXXX has to break his die-hard rules and turn up the heat, not only to outwit the old regime and come out on top, but to save his own skin...
This is the story of a successful family of artists and an unlikely blended family, told through what for some is the worst Argentine film in history and for others, an object of devotion.