«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.

مردی تنها و افسرده به نام تراویس بیکل که در شهر نیویورک سکونت دارد و از بی‌ خوابی مزمن رنج می‌برد، در طول شب به عنوان راننده تاکسی مشغول به فعالیت می‌ شود. از آنجایی که تراویس نمی‌ تواند به معضل‌ های اجتماعی پیرامون خود بی‌ تفاوت باشد، تصمیم می‌ گیرد که...

Two musicians witness a mob hit and struggle to find a way out of the city before they are found by the gangsters. Their only opportunity is to join an all-girl band as they leave on a tour. To make their getaway they must first disguise themselves as women, then keep their identities secret and deal with the problems this brings - such as an attractive bandmate and a very determined suitor.

دوستان آلدو، جیووانی و جاکومو برای عروسی جاکومو از شمال به جنوب سفر می کنند و یک وسیله گرانبها را حمل می کنند: پدر عروس، مردی ثروتمند مستبد که هم رئیس و هم پدرشوهر آنهاست (همچنین آلدو و جیووانی با دخترانش ازدواج کردند. ) یک پای چوبی کار یک هنرمند مشهور را به آنها سپرده است.

Disgruntled Korean War veteran Walt Kowalski sets out to reform his neighbor, Thao Lor, a Hmong teenager who tried to steal Kowalski's prized possession: a 1972 Gran Torino.

«ایندیانا جونز» (فورد) پروفسور باستان شناسی است که برای برگرداندن اشیای تاریخی به موزه‌ها می‌جنگد. مجموعه داری ثروتمند به نام «والتر» (گلاور) به او می‌گوید که پدرش «دکتر جونز» (کانری) متخصص قرون وسطی، در میانه‌ی جست و جو برای یافتن جام مقدس ناپدید شده است و «ایندی» سعی می‌کند جای او را پیدا کند.

As the Space Race ensues, seven pilots set off on a path to become the first American astronauts to enter space. However, the road to making history brings forth momentous challenges.

During the Iraq War, a Sergeant recently assigned to an army bomb squad is put at odds with his squad mates due to his maverick way of handling his work.

سازمان بین‏ المللى تبهكاران معروف به «اسپكتر» قصد پیدا کردن یک ماشین رمزگشایی روسی را دارد، و «جیمز باند» باید قبل از این سازمان، ماشین را پیدا کند. او در حالی که در یک رابطه عشقی با دختری روسی بنام «تاتیانا رومانوف» شده، به استانبول می رود و در همین حین مامورین سازمان اسپکتر نیز به دنبال او هستند...

Mark Hunter, a lonely high school student, uses his shortwave radio to moonlight as the popular pirate DJ "Hard Harry." When his show gets blamed for a teen committing suicide, the students clash with high school faculty and the authorities.

This is a story about a city guy Nikolai, who will have to go instead of his friend on a rural business trip. A series of funny events, meetings and the beauty of the Yakut village encourage Nikolai to make an important decision in his life…

« جیمز باند » ( كانرى ) براى تحقیق درباره‏ى قتل یكى از مأموران سازمان جاسوسى انگلستان به جاماییكا فرستاده مى‏ شود. در آن جا متوجه دخالت « دكتر نو » ( وایزمن ) مرد متنفذ و مرموز منطقه در این جریان و ارتباط او با سازمان تبهكارى بین‏ المللى « اسپكتر » مى‏ شود...

«ایتان هانت» باید با یک دلال اسلحه خطرناک رو در رو شود، در حالی که مجبور است هویت‌اش را مخفی نگه دارد.

Rafael, a Seville citizen who has never left the Spanish region of Andalucia, decides to leave his homeland to follow Amaia, a Basque girl unlike other women he has known.

امیلی و مارتین یک زوج موفق نیویورکی هستند. زمانی که یک داروی جدید توسط روانشناسِ امیلی برای درمان اضطراب وی تجویز می شود، به دلیل عوارض جانبی دور از انتظار این دارو زندگی شان دگرگون می شود...

ظهور لیکانها، حکایت از داستانی در قرون وسطی دارد که در آن دو دسته اشرافی خون آشامان و لیکانها با یکدیگر درگیر می شوند، یک مرد جوان از لیکانها بنام «لوشن» (شین) در مقابل رهبر قدرتمند خون آشامان به نام «ویکتور» (نایی) بپا می خیزد و او در این راه از عشق پنهانیش «سونجا» (میترا) که یکی از خون آشامان است یاری می طلبد اما...

«جیمز باند» (مور) مأموریت می یابد تا برای تحقیق درباره ی فعالیت های غیرقانونی مرد متنفذ و مرموزی به نام «اسکارامانگا» (کریستوفر لی) به شرق دور برود...

پس از جریانات جالبی در دوران دبیرستان و دانشگاه برای جیم و دوستانش افتاد، او اکنون تصمیم به ازدواج با میشل گرفته است…

A duo of Edgar Allan Poe adaptations about a greedy wife's attempt to embezzle her dying husband's fortune, and a sleazy reporter's adoption of a strange black cat.

Everyone has 'moved on', except for Sherman and Jim Levenstein's still understanding father. Little Matt Stiffler wants to join his older brother Steve's business and, after everything Matt has heard from Jim's band-geek wife, he plans to go back to band camp and make a video of his own.