شورشیان برای گریختن از دشمن خود یعنی امپراتوری گلستیک پایگاه جدیدشان در هوث را ترک می‌کنند. «شاهزاده لیا»، «هان سولو» و C-3P0 فرار می‌کنند و به یک پایگاه قدیمی و خراب پناه می‌برند اما بعداً توسط «لرد دارت ویدر» دستگیر می‌شوند. طی این مدت، «اسکای واکر» و R2-D2 از دستورات جدید «بن کنوبی» پیروی می‌کنند و توسط «یودا» تعلیمات رزمی می‌بینند. آیا اسکای واکر می‌تواند دوستان خود را از چنگال لرد سیاه نجات دهد؟

هتل بزرگ بوداپست یک فیلم در ژانر کمدی محصول سال ۲۰۱۴، به نویسندگی و کارگردانی وس اندرسن است. در سال ۱۹۳۰ که دولتی فاشیست در حال قدرت‌گرفتن است و شعلهٔ جنگ در حال روشن‌شدن، هتل بزرگ بوداپست به‌واسطهٔ تلاش فراوانِ مهماندار و شاگردش، به یکی از برترین تفریحگاه‌های اروپا تبدیل شده‌است. یکی از مشتریان همیشگی هتل می‌میرد و یک نقاشی ارزشمند به مهماندار می‌رسد. با این اتفاق، همه چیز تغییر می‌کند.

هری سومین سال را در مدرسه هاگوارتز سپری می‌کند و مشکلات جدیدی در انتظار او هستند. قاتل محکوم، سیریوس بلک از زندان جادوگران گریخته است و اکنون به دنبال هری می‌آید.

دههٔ ۱۹۳۰ مأموران اطلاعاتی به باستان‌شناس و ماجراجوی آمريکايی، «اينديانا جونز» (فورد)، می گويند که «هيتلر» در پی يافتن "صندوق مقدس" گم شده است تا از آن برای مقاصد سلطه جويانه اش استفاده کند. آنان از «جونز» می خواهند تا صندوق را پيدا و به آمريکا بياورد.

رایلی دختر 11 ساله و شادی است که بخاطر شرایط خانوادگی، مجبور می شود به همراه پدر و مادرش به شهر سان فرانسیسکو نقل مکان کند. رایلی در این شهر جدید باید دوستان جدید پیدا کرده و وضعیت خودش را با این محیط تطبیق دهد. با این‌حال 5 احساس مهم ذهن او شامل "خوشی"، "ناراحتی"، "خشم"، "ترس" و "انزجار" قادر نیستند در موقعیت جدیدی که رایلی در آن قرار گرفته مدیریت همیشگی شان را بر ذهن او داشته باشند و دائما در حال کشمکش هستند، اما...

داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خاله‌اش زندگی می‌کند، زیرا پدر و مادرش سال‌ها قبل در یک تصادف کشته شده‌اند. هری پاتر که در این ۱۰ سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری می‌یابد که بزرگ‌ترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.

«دوروتی» (گارلند) که در مزرعه‌ای در کانزاس نزد خویشاوندانش زندگی می‌کند، در اثر گردبادی به سرزمین‌هایی بر فراز ابرها و آن سوی رنگین کمان می‌رود…

ایتان و تیمش باید با «سندیکای»، یک گروه تروریستی بین‌المللی عملیات سیاه متشکل از عوامل دولتی سرکش از سراسر جهان مبارزه کنند.

A beautiful girl, Snow White, takes refuge in the forest in the house of seven dwarfs to hide from her stepmother, the wicked Queen. The Queen is jealous because she wants to be known as "the fairest in the land," and Snow White's beauty surpasses her own.

یک بچه آهو به همراه مادر خویش و در تعامل و رویارویی با انسان‌هاست که به مرگ مادر وی توسط شکارچیان، و افزونی دایره تجربیات او در زندگی می‌انجامد. در طول داستان بامبی با بسیاری از حیوانات جنگل دوست می‌شود و مهارت‌های لازم جهت زندگی در جنگل و زنده ماندن را به زودی یاد می‌گیرد. با ورود شکارچیان به جنگل، بامبی باید رهبری آهوان جنگل را به عهده بگیرد و از آنها مراقبت کند…

شیکاگو، سال ۲۰۳۵. روبات ها در همه جا به عنوان کارگر یا پیشخدمت به کار گرفته شده اند. در حالی که به سه قانون روباتی پای بند هستند که ظاهرا باعث می شود به آدم ها لطمه ای نزنند. تا این که کارآگاه ویژه ی جنایی به نام «دل اسپونز» (اسمیت) به شدت به روبات ها شک می کند و سرانجام رودرروی روباتی به نام «سانی» می شود که تکامل پیدا کرده و به ضوابط «سه قانون روباتی» پای بند نیست...

یک ماجراجوی جوان به نام میلو تاچ برای کشف رازهای قاره دور افتاده آتلانتیس به گروهی از کاوشگران بی‌باک می‌پیوندد…

تن تن، به همراه سگش در بازار قدیمی شهر بروکسل، ماکت کوچک یک کشتی قدیمی قرن هفدهمی به نام یونیکورن (اسب شاخ‌دار) را می‌خرد که متعلق به سرفرانسیس است که به دنبال حمله دزدان دریایی به ریاست مرد خبیثی به نام «راکام سرخپوش» (با بازی دانیل کریگ) در دریا غرق شده و گنج گران قیمتی را با خود به قعر اقیانوس برده است. تن تن پی می‌برد که سرفرانسیس، سه ماکت مشابه ساخته و نقشه گنج غرق شده را در آنها جا سازی کرده و حالا مرد شیطان صفتی به نام ساخارین که از نوادگان «راکام سرخپوش» است به دنبال آن نقشه‌هاست. بقیه ماجرا، رقابت تن تن وهادوک با ساخارین برای دست یابی به ماکت سرفرانسیس است…

موجودی بیگانه به نام اوه در راه فرار از دست موجودات سرزمینش به کره زمین می‌رسد و با دختری ماجراجو به نام تیپ آشنا می‌گردد که…

جاسوس (انگلیسی: Spy) فیلمی در ژانر جاسوسی، کمدی و اکشن به کارگردانی و نویسندگی پال فیگ محصول سال ۲۰۱۵ است. در این فیلم ملیسا مک‌کارتی، جیسون استاتهام رز بیرن، بابی کاناوله، آلیسون جانی و جود لا بازی کرده‌اند. فیلمبرداری فیلم جاسوس در تاریخ ۳۱ مارس ۲۰۱۴ در شهر بوداپست آغاز شد. شرکت‌های تولیدکننده این فیلم فیگکو انترتینمنت و چرنین انترتینمنت بودند اما توسط فاکس قرن بیستم توزیع شد. کارگردان پال فیگ تهیه‌کننده پیتر چرنین پل فیگ نویسنده پال فیگ بازیگران ملیسا مک‌کارتی جیسون استاتهام رز بیرن میراندا هارت بابی کاناوله آلیسون جانی جود لا ورکا سردوچکا یوری بوتسی سَـم ریچاردسون موسیقی تئودور شاپیرو فیلم‌بردار رابرت یومن تدوین‌گر دین زیمرمن دان زیمرمن ترجمه شده از : ویکی پدیا فارسی

بعد از اینکه افسران پلیس «اشمیت» و «جنکو» ماموریت شان را در دبیرستان به پایان می رسانند، موقعیتی برای این دو بوجود می آید که برای حل یک پرونده بعنوان مامورین مخفی وارد کالج شوند...

صهیون، شهر انسان‌ها در مقابل حملات بی امان ماشین‌ها مقاومت می کند، در حالی که نئو در میدانی دیگر، برای خاتمه دادن به این نبرد، با مامور اسمیت سرکش می جنگد.

جان و جین اسمیت برای رد گم کردن و برای این که به عنوان مظنون در یک بمب گذاری در بوگوتای کلمبیا دستگیر نشوند به شکل مصلحتی با هم ازدواج می‌کنند و بعد تصمیم می‌گیرند با هم زندگی کنند اما رابطه آنها به زودی به سردی می‌گراید.آنها در جلسات مشاوره خانواده شرکت می‌کنند اما نمی‌توانند دلیل مشکلاتشان را کشف کنند در ادامه ما متوجه می‌شویم که جان و جین دو …

تیمی از دانشمندان برای تحقیق در مورد منشاء حیات انسان با سفینه ای بنام «پرومتئوس» در کائنات سفر می کنند. طولی نمی کشد که این تیم در دنیایی بیگانه گرفتار می شوند، و در هنگام تلاش برای فرار از آن، در میابند که نه تنها جان آن ها، بلکه کل بشر در خطر است…

از زمانی که کانر توانست با کمک نابودگر از دست روبات جیوه ای جان سالم بدر ببرد ۱۰ سال می گذرد او هم اکنون ۲۵ سال دارد مادر او کشته شده و او تنها زندگی می کند ، کانر زندگی سختی دارد نه خانه ای و نه کاری .تی ایکس پیشرفته ترین روبات انسان پا به کره زمین می گذارد و قصد دارد با کشتن جان کانر زمین را از بین ببرد ، کانر قرار است در آینده فرمانده نیروهای زمینی شود که بر علیه روبات ها به جنگ می پردازند .نابودگر به زمین باز می گردد و این بار قصد دارد به هر طریق ممکن جان کانر را از مرگ نجات دهد در این بین جان کانر با دختری که سالها پیش با او همکلاسی بوده آشنا می شود آنها قرار است بعد ها با هم ازدواج کنند . نابودگر بعد از دشواری زیاد تی ایس را از بین می برد و خود نیز ار بین می رود . جان کانر همراه دوست دختر خود به پناهگاهی می روند که سالها پیش برای جنگهای اتمی درست شده است . در این هنگام روباتها به سیستم اتمی جهان نفوذ کرده و جنگ اتمی را آغاز می کنند.